نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح به مناسبت روز جهانی زن در یادداشتی برای مجله وُگ از مقاومت زنان ایران در برابر یک "رژیم زنستیز" نوشت. او مبارزه زنان ایران را ستود که "برای فائق آمدن بر رژیم دینی استبدادی" میکوشند
تناقض دوم این است که وقتی دولت بایدن به خاطر عدم حرکت به سمت توقف کشتار در نوار غزه مورد انتقاد قرار گرفت، چشمها پیشبینی میکردند که خشنترین چیزی که ترامپ بر آن فشار میآورد تمرکز بر ریاض و سایر پایتختهای خلیجفارس برای پیوستن به به اصطلاح (توافق آبراهام) و گسترش عادیسازی با اسرائیل است، اما به نظر میرسد که آمریکاییها به راستها و راستگرایان و نتانیاهو بیشتر از حق خود خواهان آن هستند.
در واقع، اظهارات او مبنی بر این که قاهره را باید برای پذیرایی از فلسطینیان در صحرای سینا و اردن آماده کنند و اصرار بر این که فلسطینیان را برای خروج از کرانه باختری تحت فشار قرار خواهند داد، بازتولید نکبت جدیدی در قرن بیست و یکم است که او اکنون در حال طرح کردن آن و آزمایش نبض اعراب نگران است.
از دهه ۱۹۹۰، من تکرار کردهام که ما باید - از نظر فکری و سیاسی - مرز جدایی را نه بین سکولارها و اسلامگرایان، بلکه بین دموکراتها و اقتدارگرایان ترسیم کنیم. این میدان باید دموکراتهای بیشتری را، چه اسلامگرا یا سکولار، در برابر اقتدارگرایان، از جمله سکولارها و اسلامگرایان، گرد هم آورد. این اعتقادی بود که من در دهه ۱۹۸۰ به آن رسیدم و به یک برنامه اقدام سیاسی تبدیل شد که راه را برای حکومت ترویکا در تونس پس از پیروزی انقلاب یاسمین هموار کرد. کمتر کسی میداند یا به خاطر میآورد که توافق شد برای اولین بار بر روی کار مشترک و حتی تدوین سندی که پیشنویس مهمترین محصول انقلاب، یعنی قانون اساسی ۲۰۱۴ بود.
الان که اخبار را تحلیل میکنم و میبینم اینها حتی از تجمع کهنهسربازان جنگ هشتساله و خانواده شهدا برای پایان یافتن حصر رهبران جنبش سبز به دستور کینتوزانه «آن دیگری»؛ چنان هراسی دارند که مرکز شهر را به حالت حکومت نظامی درآورده و صدها تن را بازداشت میکنند
1403/12/03
منوشه شفیق/ استاد سابق دانشگاه کلمبیا و مدرسه اقتصادِ لندن
جهان قدیمی میمیرد و جهان جدید در حال تولد است. اکنون زمان هیولاها است. این جمله معروف که اغلب به آنتونیو گرامشی نسبت داده میشود، در شرایط کنونی جهان خیلی محسوس به نظر میرسد
هر کس که ادعا کند راهحل سیاسی در سوریه چیزی جز یک توهم نبود، دلایل محکمی برای اثبات ادعای خود دارد. مهمترین دلیل این است که رژیم بشار اسد هیچگاه با راهحلهای سیاسی که شامل تقسیم واقعی قدرت میشد، سازگار نبود. صحبت از "راهحل سیاسی" بیشتر شبیه به لفاظیهای دیپلماتیک بازیگران بینالمللی بود، مشابه بحثهای مربوط به "راهحل دو دولتی" در فلسطین. در هر دو مورد، این گفتمانها بیشتر پوششی برای شکست در مواجهه با پیچیدگیهای واقعیت یا نبود ارادهی سیاسی برای یافتن راهحل میان قدرتهای تأثیرگذار بودند.
خمینی ششم مرداد ۶۷ فتوای اعدام تمام زندانیان "سر موضع" را صادر کرد. در ۲۵ بهمن همین سال فتوای قتل سلمان رشدی از سوی او صادر شد. منیره برادران، نویسنده و فعال حقوق بشر، نگاهی دارد به پیوند مغفول این دو در "سال فتواها".
آن چه بیشترین ضربه را به چهره میرحسین وارد کرده است نه فحاشی های سلطنت طلبان بلکه یادبود ها و بزرگداشت های اصللاح طلبان بود. آن ها بدون آن که اشاره ای به باور های این انسان کنند او را در جایگاه شرافتی از جنس شرافت غیرخلقی و بورژوازی می نشانند
آیا دولت پزشکیان باید برای لغو تحریمها بکوشد یا خیر؟ اگر جواب رهبر منفی است، بهصراحت آن را اعلان کند تا محل اختلاف روشن شود. ملت تکلیف خود را بداند و احیانا تصمیم نهایی را بگیرد. اگر پاسخ او مثبت است، چه راهی جز مذاکره جامع با آمریکا میشناسد؟