ملی مذهبی _ شروع بحران بر سر برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران تابستان ۱۳۸۲ است. سازمان مجاهدین خلق، اصلیترین گروه مخالف جمهوری اسلامی، مرداد همان سال، ساخت تاسیسات نطنز برای غنیسازی اورانیوم و تلاش برای انجام آن را بدون اطلاع دادن به آژانس بینالمللی انرژی اتمی افشا کرد و این آغاز بحرانی بود که کمتر کسی تصور میکرد بیش از دو دهه از آن بگذرد و هنوز هم حلنشده باقیمانده باشد.
وقتی بهمنِ اتمی به راه افتاد
بهسرعت مشخص شد که ادعای غنیسازی اورانیوم در ایران، هرچند محدود بود، اما بدون اطلاع دادن به آژانس بینالمللی انرژی بوده و ابعاد فنی آن بسیار گسترده است. روشی که یادآور اقدام عراق در دوره «صدام حسین» بود و حکومت بعثی، دور از چشم بازرسان، تلاش را برای تولید سلاح اتمی شروع کرده بود. حالا از دید آژانس و دولتهای قدرتمند، ایران در راهی مشابه بود. «علیاکبر صالحی»، سفیر وقت ایران در آژانس گفته بود: «ما کجسلیقگی کردیم. فکر نمیکردیم این مسایل میتوانست یک روزی برایمان مشکل ایجاد کند.»
نشستهای پیدرپی شورای حکام آژانس در وین که بهصورت اضطراری هم برگزار میشد و افزایش بازرسیها در ایران بهزودی مشخص کرد که ایران یک برنامه بسیار گسترده اتمی داشته که آشکارا نمیتوانسته هدفی جز ساخت سلاح اتمی داشته باشد.
ارجاع پرونده به شورای امنیت
هرچند که هیچ انحرافی هنوز بهسوی ساخت سلاح یافت نشد، اما جزییات برنامه اتمی اجمالا نشان میداد که ایران تا پیش از حمله نیروهای ایتلاف به رهبری آمریکا به صدام، چنین برنامهای را دنبال میکرده است. این پرونده بعدها به نام «ابعاد احتمالا نظامی برنامه اتمی ایران» یا «پیامدی» معروف شد. یکی از این نشانهها آزمایشهای چاشنی انفجاری بود که کاربردی جز سلاح اتمی ندارد. «محمدجواد ظریف»، نماینده وقت ایران در سازمان ملل متحد در نیویورک، گفته بود: «چون خوب عمل نکردیم، به آنها (قدرتهای جهانی) بهانه دادیم.»
در شروع بحران، با حضور همزمان «جک استرا»، «دومینیک دوویلپن» و «یوشکا فیشر» وزرای خارجه بریتانیا، فرانسه و آلمان در تهران و زمانی که «حسن روحانی» بهعنوان مذاکرهکننده ارشد اتمی، پرونده را در اختیار گرفته بود، غنیسازی اورانیوم و پیشنیازهای آن مثل تولید قطعات ماشینهای غنیسازی در ایران تعلیق شد تا پرونده ایران به شورای امنیت ارجاع نشود.
با پیروزی «محمود احمدینژاد» در انتخابات سال ۱۳۸۴، «علی خامنهای» از «محمد خاتمی»، رییسجمهور وقت، خواسته بود که بخشی از غنیسازی اورانیوم را در روزهای پایانی دولت خود شروع کند.
باوجود مخالفت صریح روحانی، با اصرار خامنهای، برنامه غنیسازی اورانیوم آغاز شد. مذاکرات با سه کشور اروپایی فروپاشید و با درخواست شورای حکام آژانس، قرار شد «محمد البرادعی» یک «گزارش جامع از گذشته و حال برنامه اتمی ایران» تهیه کند.
گزارش جامع آژانس میگفت که نمیتواند تایید کند برنامه اتمی جمهوری اسلامی صرفا صلحآمیز است. شورای حکام در بهمن ۱۳۸۴ پرونده هستهای ایران را به شورای امنیت فرستاد. بهمنِ اتمی حالا با سرعت بیشتری در حال بزرگتر و خطرناکتر شدن بود.
قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای فلجکننده
شورای امنیت از زمان ارجاع پرونده اتمی ایران، یعنی بهمن ۱۳۸۴ تا خرداد ۱۳۸۹، دو بیانیه و هفت قطعنامه تحریمی ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد صادر کرد. این فصل مربوط به تهدید صلح و امنیت جهانی است. در سال ۸۹ ایران تولید اورانیوم غنیشده در سطح ۲۰ درصد را شروع کرد. این موضوع باعث شروع تحریمهای فلجکننده شد. تحریمهای یکجانبه آمریکا و سپس اتحادیه اروپا، استرالیا، کانادا شروع شد. تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی و تحریم ریال و دلار برای مبادلات مالی با ایران، نقطه فلجکننده این تحریمها در آن دوره بود.
همزمان عمان بهصورت پنهانی میانجیگری بین ایران و آمریکا را آغاز کرده بود. مذاکرات با موافقت خامنهای در سطح معاونان وزرای خارجه دو کشور در مسقط، پایتخت عمان، شروع شده بود. گروه ۱+۵ هم با ایران مشغول مذاکرات بیثمری بود که از استانبول تا مسکو و آلماتی و ژنو تا وین و نیویورک و لیسبون و بغداد برگزار میشد و هیچ پیشرفتی نداشت. در سال ۱۳۹۱، باراک اوباما، رییسجمهور آمریکا، به سلطان قابوس، حکمران عمان، اطلاع داده بود که با غنیسازی اورانیوم در ایران کنار خواهد آمد، به شرطی که جمهوری اسلامی دست به شفافیت کامل برنامه اتمیاش بزند.
همهچیز پنهانی بود. حتی «حسن روحانی»، نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت ملی، هم از موضوع بیخبر بود تا اینکه در اردیبهشت ۱۳۹۲ در انتخابات ریاستجمهوری به پیروزی رسید. صالحی که آن زمان وزیر خارجه دولت احمدینژاد بود گفته است زمانی که موضوع را برای روحانی که حالا رئیسجمهور منتخبشده بود، توضیح میداد، پیشرفت مذاکرات پنهانی با آمریکا برای او باورپذیر نبود.
مذاکرات علنی و بیسابقه با آمریکا و رسیدن به برجام
گفتوگوهای ایران و آمریکا از شهریور ۱۳۹۲ در نیویورک علنی شد. گرچه این مذاکرات رسما با حضور همه اعضای دایم شورای امنیت به همراه آلمان بود، اما طرف اصلی، ایران و آمریکا بودند. یک توافق موقت اتمی در آذر ۱۳۹۲ به دست آمد که وعده اوباما در موافقت با غنیسازی اورانیوم در آن درجشده بود.سرانجام با مذاکرات فشردهای که دوره آخر آن ۱۷ روز بهصورت مستقیم میان وزرای خارجه ایران و آمریکا در وین طول کشید، «برنامه جامع اقدام مشترک» یا «برجام» به دست آمد.
مدیرکل آژانس که حالا «یوکیا آمانو» شده بود، برای بار دوم در تاریخ ایران و آژانس، یک گزارش جامع از گذشته و حال برنامه اتمی ایران تهیه کرد که برای لغو تحریمها نیاز بود. توافق برجام، همه تحریمهای اتمی علیه جمهوری اسلامی را در ازای بیسابقهترین بازرسیهای آژانس از برنامه هستهای ایران لغو میکرد تا اینکه «دونالد ترامپ» که برجام را «بدترین توافق تاریخ آمریکا» میخواند، به ریاستجمهوری رسید.
در اردیبهشت ۱۳۹۷ ترامپ از توافق خارج شد. همه تحریمهای اتمی بهعلاوه تحریمهای فراگیرتری علیه جمهوری اسلامی اعمال شد که هدف آن «عادی شدن رفتار» حکومت ایران عنوان شد.
ایران؛ گروگانِ غنیسازی اورانیوم برای سه دهه
باوجود تلاشهایی در ایران و نشان دادن تمایلاتی از سوی ترامپ برای لغو تحریمها، نهتنها تا پایان دوره ریاستجمهوری او، بلکه تا پایان دوره رئیسجمهور بعدی آمریکا هم امکان احیای برجام ممکن نشد.
با توسعه برنامه اتمی ایران که حالا دیگر اورانیوم غنیشده در سطح ۶۰ درصد هم تولید میکند و توسعه کیفی غنیسازی اورانیوم با ماشینهای پیشرفتهتر، برجام دیگر قابل احیا نبود. باوجود مخالفتهای ظاهری خامنهای با مذاکره با دولت ترامپ، دو طرف گفتوگوهایی را از فروردین ۱۴۰۴ شروع کردند که اکنون بر سر تداوم غنیسازی اورانیوم، کموبیش در وضعیتی مشابهِ بنبست است.
خامنهای گفته از غنیسازی اورانیوم دست نمیکشد و ترامپ تهدید کرده که در این صورت «ممکن است اتفاقات بدی بیفتد» و «جانهای زیادی در خطر قرار گیرد.»قطعنامهٔ ۲۲۳۱ که برجام را تایید و تحریمهای شورای امنیت را لغو کرد، یک تاریخ کلیدی در مهر ۱۴۰۴ دارد. تا این زمان، هرکدام از اعضای دایم شورای امنیت میتوانند با «مکانیسم ماشه» همه هفت قطعنامه تحریمی شورای امنیت را بهراحتی احیا کنند.حالا مدیرکل آژانس که اکنون «رافایل گروسی» است، سومین گزارش جامع را در تاریخ روابط ایران و آژانس تهیهکرده که نشان میدهد ایران همکاری کاملی با آژانس ندارد. احتمال اینکه این گزارش باعث فعالسازی مکانیسم ماشه شود، بسیار زیاد است. از مرداد ۱۳۸۲ اینک ۲۲ سال میگذرد. نزدیک به ربع قرن، اصرار بر غنیسازی اورانیوم هزینهای بسیار گزاف برای ایرانیان به دنبال داشته و توان ملی ایران را تحلیل برده است.