گلایه عبدالحمید به دولت وارد است. دولت با شعارهای جذاب رای اهل تسنن را جذب می کند اما تلاش ها در مقابل این حجمِ حمایت، حداقلی است. اراده ای برای حل ریشه ای مشکل وجود ندارد . صرفِ بیان مطالبه کفایت نمی کند. با توجه به مقاومت ها برای به کارگیری اهل سنت در فرایند سیاسی و اجتماعی کشور تحقق این مطالبات نیاز به حدی از ایستادگی و تحمل فشار هم دارد. دولتمردان نشان داده اند اصولا علاقه ای به تحمّل رنج و سختی برای تحقق مطالبات مدنی ندارند و بسیاری از مطالبات مدنی را با گفتار درمانی می خواهند به تاریخ حواله دهند.

یزدی اشتباه داشته اما خیانت نکرده، بر اصولش پایدار ایستاد.به صورت مدنی مبارزه کرد، ادا در نیاورد و ژست آزادیخواهی در پستوی خانه اش نگرفت.خود در بطن میدان مبارزه قانونی و مدنی اش با محوریت منافع ملی ایران بود.حتما او هم اشتباه داشته اما او مسئول انتخاب های اشتباه مردم نیست وقتی که بازرگان در همان سال های نخست منزوی شد و حرفش15 سال بعد شنیده شد تنها حاکمان وقت مقصر نبودند همان مردمی که علیه او شعار می دادند هم تقصیر داشتند.

گفتمان مصدق دو سر داشت. بی توجهی به هر یک برداشتی ناقص از او ارائه می دهد. یکی استقلال بود و دیگری آزادی. استقلال و آزادی در گفتمان مصدق در سپهر رهایی تعریف می شوند. استقلال رهایی از استیلا و زورگویی خارجی است و آزادی رهایی از استبداد داخلی است.

نقدی بر یک سخنرانی دکتر سروش

اشتباهی که دکتر سروش و بسیاری از منتقدان شریعتی در ارزیابی های خود دارند این است که هنوز هم بعد از گذشت سال های طولانی روحانیت ایران را دست و پا بسته و بی سواد می دانند که ناگاه شریعتی پیدا شد چند مفهوم انقلابی را در چند سخنرانی مطرح کرد و بعد این روحانیت از خواب بیدار شد و این مفاهیم را گرفت و علیه انقلاب دست به کار شد. در کلام دکتر سروش اینچنین بر می آید که این روحانیت دست و پا بسته با سخنان شریعتی ناگهان به ابزاری قدرتمند مسلح می شود و نظامی را مستقر کرده و از شیعه حزبی تمام می سازد. واقعیت این است بسیاری از روشنفکران ما نمی خواهند بپذیرند این روحانیت سازمانی داشته، نفوذی در بین مردم داشته و برای خود گفتمانی ولو قهقرایی داشته است.

اخضر ابراهیمی: همه ما اشتباه کردیم

سخن اخضر ابراهیمی ساده است. در سوریه ماشین دیپلماسی از کار افتاده است چرا که هیچ یک از طرفین به دیپلماسی اعتقاد ندارد. در نتیجه، سطح منازعه بالا رفته است. نظامی‌گری جای دیپلماسی را گرفته و فضای حیاتی برای تروریسم ایجاد شده است. در این تصویر، نه سیاهی وجود دارد نه سفیدی. تأکید او روی این جمله «همه ما در مورد سوریه اشتباه کردیم» به این معنی است که هیچ یک از طرفین درگیر در این منازعه نمی‌توانند از مسئولیت خود در قبال این بحران شانه خالی کند.

انتخابات 92 و هفتم اسفند 94 رویه ای دیگر از جنبش سبز را به تصویر کشید. به این معنی که صندوق رای در کنار پافشاری بر مطالبات مدنی همچنان یکی از راه های تغییر است و می توان از این طریق برخی از مطالبات تصریح شده در منشور جنبش سبز را برآورده کرد. انتخابات هفتم اسفند مانند خرداد 92 باعث شد تا صندوق های رای احیا شوند و میانه روی علیه افراط گرایی بسیج شود.

نقدی بر مقاله عماد بهاور

تقسیم بندی سه نسل اصلاح طلب که در کوران حوادث سیاسی اول انقلاب تا کنون شکل گرفته اند از نگاه صرفِ سیاسی به مفهوم اصلاح طلبی بر می خیزد نگاهی که این مفهوم را معادل دموکراسی خواهی در نظر می گیرد. نقد اصلی به این نگاه این است که دموکراسیخواهان می توانند اصلاح طلب باشند اما اصلاح طلبی فراتر از دموکراسیخواهی است زیرا اصلاح طلبی به بطن جامعه مدنی می رود و همه نیروهای اجتماعی و سیاسی و غیر سیاسی که برای "خیر عمومی" "بهبود وضعیت مردم و رشد و اعتلای جامعه" قدم بر می دارند را در بر می گیرد.

پس اگر قرار باشد با هدی صابر مخرج مشترکی گرفته شود تعیین معیار نزدیکی یا دوری او به نظام سیاسی، به بیراهه رفتن و تحریف اوست. مخرج مشترک او " توان افزایی" اجتماعی و نقش فرد در این فرآیند است. فرآیندی که رابطه خطی در آن برقرار نیست. مشارکت فرد در این فرآیند به معنای ساخته شدن شخصیت او نیز هم هست.

درس مذاکرات هسته ای

ایدئولوژی "اپوزیسیون مدنی" همان تلاش برای زیست بهتر و انسانی تر است. در نتیجه ایدئولوژیش ازمرزهای انتزاع عبور می کند و با واقعیت زندگی همساز می شود. برای همین است که نگاه اپوزیسیون مدنی به پرونده هسته ای ایران در راستای حل یک مسئله برای زیستن بهتر است. برای دور کردن خطر جنگ و ممانعت از فلج شدن اقتصاد است. گشایش در فرهنگ و سیاست است.