اگر دولت خاتمی به عنوان اسب تروای بخش نوگرای جامعه داخل حکومت تلقی می شد و چنین انتظاری از آن می رفت، اکنون دولت پزشکیان از سمت مردم به عنوان مهارکننده بحران ها (و دور کننده از وضعیت فروپاشی) و از سمت حکومت به عنوان پل ارتباطی برای متصل کردن بخش معترض به حکومت دیده می شود
درست است که این سرزمین را با نیروی نظامی و قتل عام به تصرف خود درآورد، اما نتوانسته از مردم این سرزمین خلاص شود از همه مهمتر در این مسیرنیز شکست خورده که با وجود هفت میلیون پناهنده از دیاسپورا که از بازگشت به وطن خود محروم هستند، در سرزمین تاریخی فلسطین کمی بیشتر از تعداد یهودیان اسرائیلی شده است تا اینکه اسرائیل شروع به التماس برای آوردن مزدوران از سراسر جهان کرد و به آنها وعده شهروندی اسرائیل داد تا با کمبود عددی در ارتش خود مقابله کند و به معضل جمعیتی رسیدگی نماید.
اکثر کسانی که رأی نمیدهند، از موضع راستین تقابل با استبداد تصمیم به امتناع گرفتهاند. هم موضع آنان دموکراتیک است، هم موضع کسانی که با امید به خروج از فروبستگی کنونی به پزشکیان رأی میدهند.
تجارب بسیاری در میان کشورهای توسعه یافته، با تمرکز بر دموکراسی محلی، منجر به ظهور رهبرانی شده که با چالش های عصر حاضر در گیرند شدند و با دانش عمیق خود از روان و مشکلات پایگاه های توده ای و وضعیت جامعه جنبش نهادی در آن ها، راه حل واقعی و جادویی برای مسائل کشورهای فراملی هستند، به عنوان مثال، در آمریکا، اکثر رهبران آن مقامات محلی در شهرداری ها و ایالت های بزرگ بودند و از طریق پروژه ها در نردبان تولید نخبگان بالا رفتند پیشنهاداتی که ارائه کردند، چه در چارچوب رسمی حزب یا نهادی بودند.
حتی اگر بخشی از نیروهای ملی و مذهبی متقاعد شده اند که حضور پزشکیان در پست ریاست جمهوری در مجموع موجب تقویت موضع ملی است و می خواهند در انتخابات شرکت نمایند به دلیل ریسک بالایی که این کار در تضعیف رابطه ایشان با بدنه جامعه خواهد گذاشت
چشم انداز اسرائیل همین بوده "تسلط بر منطقه"،فقط واضح تر شده است. این سلطه از طریق تسریع روند عادی سازی کامل و پیوند جهان عرب با پروژه های اقتصادی، به ویژه پروژه هایی که به اسرائیل اجازه می دهد منابع انرژی در جهان عرب را تصرف و یا در آن مشارکت کند( تسلط بر منابع و ائتلاف نظامی و امنیتی عربی و اسرائیلی ) انجام می شود. این بدان معنا نیست که جهان عرب هیچ هشدار یا ترسی در مورد ایران و تلاش های آن برای گسترش کنترل منطقه ای خود ندارد، بلکه با ادعای اینکه نیاز به حمایت نظامی آمریکا و اسرائیل برای کشورهای عربی وجود دارد، توجه را از پروژه شهرک سازی نژادپرستانه استعماری منحرف می کنند. به ویژه اردن که چیزی بیش از یک استتار و مشارکت در دستیابی به پروژه صهیونیستی و حمایت از آن نیست، حتی نشان دهنده خصومت با فلسطینی ها و عرب ها به طور کلی است.
هدف اصلی سومین مناظره انتخاباتی این بود که در وهله اول مردم را گمراه کند و سپس توانایی مدیریت فرهنگی شرکتکنندگان را مقابل دیدگان رهبر جمهوری اسلامی به نمایش بگذارد. به یک معنا: مخاطب راستین این برنامه چهار ساعته فقط یک نفر بود – رهبر
در این سه سال همه کم کاری ها ، خرابکاری ها به پای هسته سخت قدرت نوشته شد و دیگر کسی نبود که گردن آن بیاندازند به همین خاطر هسته سخت قدرت نمی توانست در جایگاه منتقد و توصیه کننده به دولت بنشیند