در سالهای اخیر، نظم بینالملل که روزگاری بر پایه احترام به قواعد و گونهای اخلاق جمعی بنا شده بود، با بحران بیسابقهای مواجه شده است. نه تنها ارزشهای مشترک مانند حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون تضعیف شده، بلکه نهادهای جهانی که وظیفهی پاسداری از این ارزشها را داشتند، به شدت مورد بیاعتمادی و تردید قرار گرفتهاند.
1404/04/10
بیانیه ۵۰۰ تن از فعّالان اجتماعی، سیاسی و مدنی در محکومیت تجاوز دولتنژادپرست اسراییل
ما جمعی از کنشگران حقوق بشری، سیاسی، مدنی و فرهنگی ایران که همواره منتقد و مخالف شیوه نادرست حکمرانی موجود بودهایم، در این مقطع حساس از تاریخ کشورمان که با تجاوز و گستاخی دولت نژادپرست اسراییل مواجه شدهایم که سوابق متعددی در جنگطلبی، نسلکشی و شکستن اصول بنیادین اخلاق و حقوق بینالملل دارد، با قاطعیت این حمله را محکوم میکنیم.
1404/03/31
بیانیه پانصد تن از فعالان سیاسی، مدنی و اجتماعی در محکومیت تجاوز رژیم نسلکش اسراییل
این تجاوز آشکار، با حمایت آمریکا (و برخی کشورهای اروپایی) در گرماگرم مذاکرات هستهای، نشان از سیاست فریبکارانهٔ دولت آمریکا و پشتیبانی آشکار از نقش «نیابتی» اسراییل در تحقق طرح های توسعه طلبانه و اشغالگرانهٔ منطقهای او دارد. اقدامات نظامی اسراییل در غزّه، سوریه، لبنان و یمن نشاندهندهٔ یک الگوی مستمر از یکجانبهگراییِ نظامیِ اسراییل است و این که چنین حملاتی علیه ایران درست در میانهٔ روند مذاکرات برای یافتن راه حلی دیپلماتیک و مسالمتآمیز دربارهٔ برنامهٔ هستهای ایران انجام میشود، آن را از لحاظ اخلاقی بهمراتب نفرتانگیزتر و مغایر با اصول بینالمللی میسازد و بدون تردید کشور ما نیز بر اساس مادهٔ ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، حق دفاع مشروع از خویش را دارد.
وقتی وزیر دفاع نژادپرست اسرائیل، یواف گالانت، میگوید به رسمیت شناختن کشور فلسطین توسط فرانسه و دیگر کشورها، صرفاً برگههایی شکنندهاند که باید به سطل زباله انداخته شوند، در حالی که اسرائیل در حال تثبیت استعمار شهرکسازی خود در کرانه باختری است، در واقع آتش انزوای فزاینده اسرائیل را شعلهورتر میکند. و وقتی وزیر دارایی فاشیست اسرائیل، اسموتریچ، و وزیر خارجه این رژیم، ساعر، قصد خود را برای پاسخ به بهرسمیتشناختن کشور فلسطین با ارتکاب یک جنایت جنگی جدید، یعنی تحمیل حاکمیت اسرائیل بر کرانه باختری و الحاق آن اعلام میکنند، فرش را از زیر پای مدافعان اسرائیل و کسانی که خواهان اجتناب از تحریمها هستند، میکشند.
بحران بین بغداد و اربیل بیش از بیست سال است که ادامه دارد، هرچند شدت اختلافات بسته به پویایی درگیریهای داخلی، منطقهای و بینالمللی متغیر است. این بحران عمدتاً از دو موضوع ناشی میشود: نخست، اختلافات مالی، شامل سرمایهگذاریهای نفتی و سهم اقلیم از بودجه فدرال؛ دوم، مناطق مورد مناقشه، بهویژه استان کرکوک که در خط مقدم قرار دارد. این مسئله تاکنون حلنشده باقی مانده و خط قرمزی برای طرفین محسوب میشود.
در تونس، بسیاری از روشنفکران — از دانشگاهیان گرفته تا هنرمندان و متخصصان رسانه — در دو بیانیه معروف، از کودتا حمایت کردند و حتی سرکوب اسلامگرایان را مشروع جلوه دادند. استدلالهای زیادی در این زمینه ارائه شد؛ از جمله اینکه حکومتهای استبدادی سکولار از رژیمهای مذهبی مهربانتر هستند. با این حال، تاریخ معاصر عرب خلاف این باور را نشان داده است. بسیاری از رژیمهای ناسیونالیست و چپگرای عرب از سرکوبگرترین و بیرحمترین حکومتها بودهاند.
در این بین اما عامل اسرائیل همچنان پابرجاست و نتانیاهو اصرار دارد که هرگونه توافقی با ایران باید شامل برچیدن تأسیسات آن، انتقال تجهیزات هستهای آن به خارج از کشور و ممنوعیت کامل غنیسازی باشد.
نتانیاهو همچنین بر پایان دادن به برنامه موشکهای بالستیک ایران و توقف حمایت ایران از حزبالله، حوثیها و جنبشهای مقاومت فلسطین اصرار دارد، خواستهای که تهران آن را رد میکند. از سوی دیگر اکنون اطلاعاتی در مورد فشار دولت اسرائیل بر واشنگتن برای اجازه دادن به آن برای انجام اقدام نظامی علیه تأسیسات هستهای ایران، حتی اگر محدود باشد، به بیرون درز میکند. با این حال، دولت ترامپ تا زمانی که هنوز احتمال دستیابی به توافق وجود دارد، از انجام این کار خودداری میکند.
از منظر تفکر استراتژیک، شاهد شکلگیری نظامی چندقطبی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس هستم؛ نظامی که در آن ایالات متحده همچنان تأثیرگذارترین بازیگر است، اما با نقشی رو به افول، بهویژه تحت رهبری ترامپ و سیاست «اول آمریکا» و شعار «آمریکا را دوباره بزرگ کنیم». ترامپ با ذهنیت تجاری و تمرکز بر معاملات و سرمایهگذاریها، بهجای تفکر و برنامهریزی استراتژیک، سیاستهایی اتخاذ کرد که در بسیاری از موارد به ضرر متحدان آمریکا تمام شد. از جمله افزایش عوارض گمرکی بر کشورهایی چون کانادا، بریتانیا و اتحادیه اروپا، و همچنین تهدید امنیت متحدان در منطقه، از طریق حمایت از جنگ نابودی اسرائیل یا حتی تلاش برای توافق با ایران در زمینه توقف برنامه هستهای، در ازای امتیازاتی جهت حفظ نفوذ منطقهای خود.
این به ایران این فرصت را داده است تا به نیروی مسلط و کنترل کننده در عراق و بعداً سوریه و لبنان تبدیل شود.
ترکیه با ایجاد این نقش و تلاش برای گسترش نفوذ خود در سوریه و عراق، ممکن است با چالش های داخلی مشابه آن چه امروز شاهد آن است، مواجه شود.
حل مساله کردها در ترکیه باعث بهبود روابط ترکیه و نیروهای کرد در سوریه و عراق خواهد شد.
حاکمیت قانون که ستون اصلی نظام آمریکا و منبع قدرت آن محسوب میشود، در دوره ترامپ مورد تهدید قرار گرفته است. رویکرد او به الگوهای دیکتاتورمآبانه نزدیک شده، در حالی که نهادهای نظارتی قدرت مهار او را نداشتهاند. دو اقدام دیگر او - فاصلهگیری از متحدان اروپایی و ناتو، و تضعیف آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) - دقیقاً همان چیزی است که رقبایی مانند چین و روسیه به دنبال آن بودند، بدون آنکه هزینهای پرداخت کنند.