«ایشان سیاست را همواره یک فریضه میشمرد. یک فریضهای که هیچوقت ترک نمیشود. موقعی که آدم احساس میکند در جامعه یک نابسامانی است باید نقد کند. این یک فریضه است که نزد ایشان وجود داشت. همان چیزی که بهعنوان امر به معروف و نهی از منکر میشناسیم، نزد ایشان فریضه سیاست بود. منتها در جامعه ما خیلی خوب تبیین نشده است. بهخصوص در مورد حاکمان چیزی بوده که جزو واجبات محسوب میشود. همیشه هم در این 1400 سال مطرح بوده است و خیلی از کسانی که این موضوع را طرح کردند صدمه دیدند. یکی از این افراد مرحوم احمدزاده بود. تا موقعی که ایشان سرحال بود و هوش و حواسش سر جا بود بر این موضوع تاکید میکرد. برای همین هم قبل و هم بعد از انقلاب از سیاست، آسیبهای جبرانناپذیری دید. سیاست را هم بهعنوان تعاملات قدرت میتوان دید و هم بهعنوان یک فریضه.»
1396/09/13
آیا دیدگاههای بازرگان متقدم، متفاوت از بازرگان متأخر است؟
آنچه من از صحبتهاي مهندس بازرگان و مرحوم طالقاني ميفهمم، درباره اينكه چگونه خدا را در عمل ببينيم را برایتان گفتم. در ادامه اضافه میکنم که برای بررسی يك عمل اجتماعي بايد آن را به صورت جامعالاطراف ببينيم و بررسی کنیم. خدا چيزی انتزاعي نيست که در بالا نشسته باشد، بلکه وارد اجتماع ميشود و این ورود به ما يك دستورالعمل ميدهد كه همگی انسانها در قبول یا رد آن دستورالعمل آزادی و اختيار دارند. حال ما باید اين اختيار را در يك چارچوب قرار دهيم. مهندس بازرگان در همين حوزه بحث چهار «ايسم» را مطرح ميكند: ناسيوناليسم، ليبراليسم، سيانتيسم و اومانيسم. كتاب سال 1364 چاپ شده است ولي به نظرم مربوط به سخنرانیهای سالهای 1362 ـ 1361 باشد (مجموعه آثار؛ بازیابی ارزشها) در این كتاب در بحث ليبراليسم ایشان مطرح میکند كه آيا بشر آزاد است يا خير؟
مشکل اصلی همان گونه که اشاره شد مشکل ساختاری است که مردم مطابق اصول قانون اساسی در جایگاه طبیعی خودشان قرار ندارند. در چنین شرایطی که مدیریت اقتدار گرایی در مدیریت کلانشهر تهران وجود دارد طبیعی است که شهردار تهران چون آقای قالیباف و شورای شهر در این ساختار و مناسبات نمی توانند در راستای نیاز واقعی مردم عمل کنند. زیرا شورای شهر از اختیارات لازم برخوردار نیست و شهردار در چنین ساختار اقتدارگرا از خواست و نظر مردم تمکین نمی کند. د ر چنین ساختاری آقای قالیباف به عنوان شهردار هرگز پاسخگوی کارهای خلاف مصالح شهروندان نبوده است..
همان زمانی که مشخص شد سعید امامی خائن بوده است به آقایان پیام دادم که بروید افرادی را که امامی وارد سیستم کرده است، دوباره بررسی کنید. مطمئن باشید بسیاری از افرادی که توسط سعید امامی به سیستم وارد شدند، جاسوس و خائن بودهاند. او توانسته بود با اعتباری که به دست آورده بود، آنها را وارد سیستم کند. من بسیاری از اتفاقات دهههای ۶۰ و ۷۰ را زیر سر همین جاسوسهایی میدانم که داخل سیستم شدند. شما وقتی به اتفاقات آن سالها نگاه میکنید متوجه میشوید که خیلی اتفاقات غیرطبیعی و غیرعادی رخ داده است که اکثر آنها زیر سر همین نفوذیها بوده است.
از طرف دیگر نهادهای مدنی باید، هم ناظر باشند و هم مجری و باید به سمت ایفای این دو وظیفه حرکت کنند، چراکه در پی گسترش روند جهانیسازی، فساد بهشدت افزایش خواهد یافت. همچنین حجم و گستره مسائل به حدی رسیده که دولت قادر نیست بهتنهایی از عهده آنها برآید و به آنها پاسخ گوید. در این راستا میتوان از الگوی «شبکه» برای تقسیمکار میان نهادها و دولت استفاده کرد. به این صورت که هم بهصورت افقی و هم بهصورت عمودی تقسیم کار صورت گیرد. البته حوزههایی چون دفاع و سیاست خارجی امکان واگذاری ندارند و نیازمند فرماندهی هستند. نهادهای مردمی غیر از این حوزهها، در سایر موارد میتوانند در کنار دولت، هم بهصورت افقی و هم عمودی انجاموظیفه کنند. بر این اساس بدیهی است که باید آییننامهها، مقررات و قوانین در یک بستر و فرآیند مشارکتی بازنگری شوند.