وزیر اقتصاد ایران نسبت به آسیب‌های ناترازی انرژی و رشد پایین اقتصادی هشدار می‌دهد

عقب ماندگی در حوزه انرژی؛ کشورهای منطقه در رشد، ایران درگیر تامین برق منازل

ملی مذهبی _ عبدالناصر همتی، وزیر اقتصاد ایران روز سه‌شنبه ۱۷ شهریور در مراسم تودیع و معارفه رییس سازمان بورس به شعار امسال علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی اشاره کرد؛ “جهش تولید با مشارکت مردمی”.

اما وضع معیشت مردم و آمارهای رسمی حاکی از آنند که این نامگذاری توخالی است. همتی می‌گوید نه تنها خبری از رشد بالا نیست، بلکه “بعید است که تا پایان سال نرخ رشد حتی به ۴ درصد برسد”.

او به این نکته مهم نیز توجه می‌دهد که رشد اقتصاد باید “به رفاه مردم منجر شود.” چنانچه در سال‌های گذشته هرگاه آماری حاکی از “رشد اقتصادی” اعلام شده، عمدتا مربوط به حوزه‌های نفت و گاز، اطلاعات و ارتباطات بوده که سود آن تاثیری در بهبود معیشت و رفاه مردم نداشته است.

“بحث امروز ما این است که برق منازل را قطع کنیم یا برق صنایع را”

همتی در سخنان امروز خود تاکید کرد اگر “هزار آیین نامه بنویسم اما تورم بالا و رشد اقتصادی پایین باشد، بی‌فایده است و در شرایطی که کشورهای دیگر چهارنعل رشد می‌کنند ما رقابت بین‌المللی را از دست می‌دهیم.”

به گفته او “سایر کشورها در سال‌های اخیر رشد سریع داشته‌اند”، در حالی که “بحث امروز ما در ایران است که اگر برق خانه قطع شود بهتر است یا اینکه برق صنایع مولد را قطع کنیم”. وزیر اقتصاد نسبت به خسارات عمیق ناترازی‌ها به اقتصاد ایران هشدار داد و گفت: «حاشیه سود شرکت‌ها تا ۵٠ درصد کاهش پیدا کرده‌است.»

نرخ منفی سرمایه گذاری

به گفته محمود نجفی عرب، رئیس اتاق بازرگانی تهران آمارها حاکی از آن است که اقتصاد ایران وضعیت وخیمی دارد. او درباره ناترازی برق می‌گوید: «با توجه به برآورد ۵ تا ۶ درصدی رشد مصرف، برای متعادل کردن تولید و مصرف باید ۳۰ هزار مگاوات برق تولید کرد و این میزان نیازمند سرمایه گذاری ۳۰ تا ۳۵ میلیارد دلار است.»

رئیس اتاق بازرگانی تهران در مورد ناترازی گاز نیز هشدار می‌دهد که در سال جاری به روزانه ۱۲۰ میلیون مترمکعب رسیده است. او می‌گوید با ادامه این شرایط صنایع ایران چشم‌انداز خوبی نخواهد داشت.

او روز گذشته نیز گفته بود:«دولت و مجلس در برنامه هفتم توسعه رشد هشت درصدی را تعریف کردند و این امر برای اجرا هم ابلاغ شد، از این هشت درصد ۵.۲ درصد از رشد سرمایه و ۲.۸ نیز از بهره وری باید حاصل می‌شد. اما باید دید با شرایط کنونی کشور تحقق رشد هشت درصدی ممکن است؟»

رییس اتاق تهران به علل عدیده‌ای اشاره می‌کند که ناشی از سوء مدیریت انباشه شده در طول چندین دهه است؛ “کمبود منابع ارزی، ضعف شدید جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی، نامساعد بودن فضای کسب و کار، ناترازی آب و برق و گاز، کمبود منابع مالی و استهلاک سرمایه و منفی بودن نرخ سرمایه گذاری در ۱۱ سال گذشته”.

به گفته نجفی عرب اقتصاد ایران برای رسیدن به رشد هشت درصدی به حداقل ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایه خارجی نیاز دارد. امری که با توجه به سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی در سیاست داخلی و خارجی “بعید به نظر می‌رسد”.

رییس اتاق بازرگانی تهران می‌گوید: «براساس اعلام بانک مرکزی رشد سرمایه در سال ۱۴۰۱ به قیمت ثابت ۱۳۹۵ برابر با ۲۷۵ همت بوده که این در ایران برابر با نرخ استهلاک است، همچنین خالص سرمایه ارزی کشور در سال گذشته منفی ۱۵ میلیارد لار بوده است و کشور رتبه خوبی در جذب سرمایه خارجی ندارد.» 

وخامت اوضاع را در سخنان مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران در نشست مطبوعاتی او در روز ۲۶ شهریور نیز به عیان می‌توان شنید. پزشکیان می‌گوید: «اقتصاد ما نیازمند دارو، جراحیو حتی بیهوشی است».

از نظر او اقتصاد ایران “مداخلاتی” جدی را طلب می‌کند تا درمان شود. مداخلاتی که او از آن‌ها یاد می‌کند، اصلاحات اقتصادی است که هربار دولت‌های پیشین قصد آن را کردند، با بحران مواجه شدند؛ قطع سوبسیدها در حوزه انرژی، قطع یارانه‌ها، اصلاحات جدی در نحوه و تولیدات کشاورزی و …

پزشکیان می‌گوید: «ممکن است این دارو تلخ باشد اما نگوییم چرا به مردم داروی تلخمی‌دهید. بپذیریم اگر این مداخله انجام شود به نفع آن محروم و به نفع اقتصاد است.» او از “خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها و دانشگاهیان و سیاستمداران” می‌خواهد او را مسیر این جراحی حمایت کنند. 

این در حالی است که بسیاری از اقتصاددانان بدون آن که نیاز به اصلاحات مورد نظر پزشکیان را رد کنند اولویت را به کاهش تعهدات دولت در تامین هزینه ده‌ها نهاد و بنیاد سربار بر بودجه کشور می‌دانند که کار آنها عمدتا تداوم مشی ایدئولوژیک حکومت در عرصه فرهنگ، کنترل زندگی مردم و بگیروببندهای اجتماعی و سیاسی یا پیشبرد سیاستی تنش‌زا در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله