انتشار عکس مظنون اصلی قتل مهرجویی و همسرش با "آلت قتاله"

ابهام و تناقض در اطلاع‌رسانی از قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر

ملی مذهبی _ رئیس کل دادگستری استان البرز اعلام کرد چهارنفر که در صحنه قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر بوده‌اند دستگیر شده‌اند. به گفته او تحقیقات از این افراد انجام شده و مشخص شده که علت و انگیزه قتل “وجود اختلافات شخصی بین متهمان و مقتولان بوده است”.به گفته رئیس کل دادگستری استان البرز متهمان اقرار کرده‌اند و علاوه بر آن با انجام آزمایش‌های تطبیقی مشخص شده که “برخی از آثار به‌جا مانده از صحنه قتل از قبیل نمونه خون و بزاق با نمونه خون و بزاق تعدادی از متهمان مطابقت دارد”.

پیشتر اعلام شده بود که باغبان منزل مهرجویی متهم اصلی بوده است و در خبرها جزییات اعترافات او نیز منتشر شده بود از جمله این که مهرجویی و همسرش به خاطر دزدیدن جاروبرقی از او شکایت کرده بودند و او به همین دلیل از آنها کینه داشته و نیز اینکه مدعی شده ۳۰ میلیون تومان از آنها طلبکار است.مشرق در این باره نوشت: «در تحقیق از دوستان باغبان جوان به اطلاعات مهمی دست یافتند. آنها می‌گفتند که این مرد پس از اینکه از زندان آزاد شد، از خانواده مهرجویی کینه به دل داشت و چندبار نزد دوستانش گفته بود که یا پولش(۳۰میلیون تومان) را از این خانواده می‌گیرد یا اینکه بلایی بر سر آنها می‌آورد.» روز شنبه ۲۹ مهر نیز خبرگزاری میزان عکس‌هایی از صحنه‌های بازپرسی از متهمان را منتشر کرد و نیز عکسی از یک چاقو که گفته شده “آلت قتاله” است. 

اما آنچه به نظر برخی رسانه‌ها عجیب است این است که بر خلاف رویه همیشگی قوه قضاییه تا کنون هیچیک از متهمان جلوی دوربین صدا و سیما قرار نگرفته و اعتراف نکرده‌اند. این در حالی است که در سایر پرونده‌ها به خصوص پرونده‌های سیاسی این کار به طور مداوم صورت می‌گیرد. سایت تابناک با اشاره به این موضوع، دور نگه داشتن متهمان از دسترسی رسانه‌ها را “عجیب و غیرمنتظره” ارزیابی کرده و نوشته است: «تا این لحظه هیچ یک از این قاتلان حتی جلوی دوربین صداوسیما نیز قرار نگرفتند و اعترافات‌شان پخش نشده و این رویه که مشخص نیست تا کجا قرار است تداوم داشته باشد، عملاً به پنهان ماندن برخی جزئیات منجر شده است.»

در حالی‌که قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدی‌فر، برای بسیاری از فعالان سیاسی و چهره‌های فرهنگی، یادآور کارد آجین شدن داریوش فروهر و پروانه اسکندری بود و در شبکه‌های اجتماعی زمزمه‌هایی از فعال شدن باند قتل‌های زنجیره‌ای در بدنه حکومت به گوش می‌رسید، خبرگزاری قوه قضائیه، میزان، روز شنبه، بیست و نهم مهر و دو روز پس از اعلام بازداشت چهار متهم، تصاویری از «جلسه بازپرسی» این متهمان منتشر کرد.

در این عکس‌ها متهمان که چهره‌شان محو شده، با دستبند و لباس بازداشتگاه پلیس آگاهی استان البرز حضور دارند.

پلیس بیست و سوم مهر و تنها یک روز بعد از انتشار خبر قتل این دو زوج هنری ده نفر را به عنوان مظنون دستگیر کرد.

اعتماد به نقل از یک منبع آگاه تعداد مظنونان بازداشت شده توسط پلیس را بیست نفر اعلام کرد.

صبح روز پنج‌شنبه، بیست و هفتم مهر،اعلام شد سه نفر از بازداشت‌شدگان در صحنه جرم حضور داشته و به قتل اعتراف کرده‌اند و به گفته پلیس «قاتل اصلی» هم در میان آنها بوده است.

چند ساعت بعد حسین فاضلی‌هریکندی، رییس کل دادگستری استان البرز، از وجود متهم چهارم در این پرونده خبر داد و گفت هنگام بازداشت همراه این فرد چاقو، دو عدد گوشی تلفن همراه و چند قطعه طلای همسر داریوش مهرجویی کشف شده است.

سعید منتظرالمهدی سخنگوی ناجا، انگیزه اصلی این جنایت را «اختلاف‌های شخصی و مالی» اعلام کرد اما به میزان این اختلاف مالی اشاره‌ای نشد.

خبرگزاری فارس متهم اصلی را باغبان سابق ویلای مهرجویی‌ها معرفی کرد و گفت وی به خاطر اقدام به سرقت یک جاروبرقی از خانه این زوج اخراج شده و مدتی نیز به زندان افتاده بود.

گفته می‌شود این فرد پس از آزادی مدعی شده ۳۰ میلیون تومان بابت باغبانی در ویلای مهرجویی‌ها طلب دارد؛ ادعایی که این زوج قبول نداشتند و از همان زمان میان آن‌ها بر سر این مبلغ اختلاف بود.

برخی گزارش‌ها اعترافات قاتل را نقل کرده‌اند که در آن می‌گوید:«بعد از اینکه با شکایت خانواده مهرجویی دستگیر شدم، از آن‌ها کینه به دل گرفتم. آن‌ها به‌خاطر یک جاروبرقی از من نگذشتند و وقتی آزاد شدم، سراغشان رفتم و خواستم ۳۰میلیون تومان که از آن‌ها طلب داشتم را بدهند، اما انکار کردند. همه این‌ها باعث شده بود که از آن‌ها کینه به دل بگیرم. در نهایت نیز وقتی دیدم حاضر نیستند پولم را بدهند، نقشه قتل‌شان را کشیدم.»

شرق می‌گوید برخی از ساکنان محلی هنگام حضور متهمان در صحنه جرم برای بازسازی جنایت آن‌ها را شناسایی کرده و حتی به اسم کوچک می‌شناختند.

در این میان «اعتماد» نوشت افرادی که به عنوان متهم و عامل اصلی این جنایت بازداشت و اعتراف کردند، ممکن است توسط فرد یا افرادی اجیر شده باشند ولی هنوز این موضوع از سوی مراجع قضایی تایید نشده است.

خانم محمدی‌فر شانزدهم مهر ماه در اینستاگرام از تهدید خود با چاقو توسط فردی با لهجه غیر ایرانی خبر داده بود.

وی وقایع آن شب را اینگونه روایت می‌کند:«رفتم دیدم در پشت شیشه‌های مات پنجره از پشت یک نفر چسبیده به در. اول فکر کردم شوخی است…ناگهان چاقویی از پشت سایه روشن مات پنجره به من نشان داد. گفتم الان زنگ می‌زنم ۱۱۰ گفت بزن، ولی حساب‌تون رو می‌رسم».

از همان ساعات اولیه پخش خبر قتل داریوش مهرجویی و همسرش اطلاعات ضد و نقیض فراوانی درباره کیفیت ماجرا و بعدها درباره متهمان در رسانه‌ها منتشر شد.  خبر رکنا از نقش باجناق داریوش مهرجویی، زمان و نحوه قتل و وضعیت مقتولان در حالی که منتظر دخترشان برای صرف شام بودند از جمله ابهاماتی است که نتوانسته پاسخ قانع‌کننده‌ای در گزارش‌های رسمی بیابد.

یکی از چالش‌های موجود فقدان اطلاع‌رسانی شفاف مقامات مسئول در زمینه پرونده‌ای به این مهمی است که حتی در وزارت کشور برای آن جلسه‌ای تشکیل شده است.

“بحث سخیف جاروبرقی”

مراسم شب هفت داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر شنبه شب ۲۹ مهر در خانه سینما با حضور چهره‌هایی نظیر بهمن فرمان‌آرا،  مونا زندی حقیقی، لاله اسکندری، ابوالحسن داوودی و منیژه حکمت برگزار شد. 

در ابتدای این مراسم محسن امیریوسفی، رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران، گفت: «امشب دور هم جمع شدیم تا یاد و‌ خاطره داریوش مهرجویی را زنده نگه داریم. امیدوارم همانطور که در بیانیه کانون هم خوانده شده هر چه زودتر قاتل یا قاتلین دستگیر شوند و صحبت‌ها در مورد قاتلین به بحث‌های سخیف جاروبرقی و ۳۰ میلیون ختم نشود.»

بسیاری بر این عقیده هستند که سرقت نمی‌توانسته انگیزه این قتل فجیع باشد و با توجه به کاردآجین شدن مهرجویی و همسرش آن را شبیه قتل‌های زنجیره‌ای سیاسی می‌دانند.روزنامه جوان نزدیک به سپاه پاسداران از قوه قضاییه خواست کسانی را که قتل مهرجویی و همسرش را با قتل‌های زنجیره‌ای مقایسه می‌کنند تحت تعقیب قضایی قرار دهد. 

مطالب مرتبط

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

مطالب پربازدید

مقاله