آزار آموزگار در زندان

تداوم بی‌خبری از «جعفر ابراهیمی» پس از ضرب و شتم در زندان

ملی مذهبی _ خانواده و وکیل جعفر ابراهیمی بازرس شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، می‌گویند این فعال صنفی بعد از  ضرب و شتم در درون زندان به مکانی نامعلوم منتقل شده و کسی خبری از او ندارد. این در حالی است که زندان رجایی شهر به خانواده او اعلام کرده او به بیمارستان منتقل شده است.

خانواده و وکیل این کنشگر صنفی معلمان می‌گویند که نام جعفر در هیچ یک از بیمارستان‌های کرج ثبت نشده است.

طبق اطلاعات رسیده روز چهارشنبه ۲۳ شهریور، زمانی که جعفر ابراهیمی در اتاق افسر نگهبان می‌خواسته تلفنی با همسرش صحبت کند، چند نفر از کادر زندان به او حمله ور شده و او را مورد بشدت ضرب و شتم قرار داده‌اند . بر اثر این حمله ماموران آقای ابراهیمی از ناحیه دست و صورت و کتف بشدت آسیب دیده است.

بر اساس گزارش‌های رسیده «زندان رجایی شهر اعلام کرده جعفر ابراهیمی به بیمارستان منتقل شده اما، ما که پیگیری و به بیمارستانهای مختلفی در تهران و کرج مراجعه کردیم، نه در هیچ یک از بیمارستان‌های کرج و نه در بیمارستانهای تهران، تا این لحظه او را پیدا نکردیم. ما به بیمارستانهای امام خمینی، رسول اکرم، طالقانی، شریعتی، شهدای تجریش و چند بیمارستان دیگر هم مراجعه کردیم. در هیچ کدام از این مراکز نامی از او ثبت نشده و آنجا بستری نشده است. مشخص نیست که او را به کجا منتقل کرده‌اند.»

بعد از ظهر چهارشنبه ۲۳ شهریور ۱۴۰۲  کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان در گزارشی از انتقال جعفر ابراهیمی، بازرس کانون صنفی معلمان تهران «در حالت بیهوشی» به بیمارستان خبر داد و به فاصله کوتاهی نوشت در ملاقات کابینی این معلم زندانی با وکیلش آثار ضرب و شتم بر بدن او دیده شده است.

ساعاتی پس از انتشار این خبر، سمانه عابدینی، همسر این معلم زندانی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «نیست. توی هیچکدام از بیمارستان‌های که گفتند میگن از قزلحصار اعزامی نداشتیم. تماس تلفنی هم نداشتم.»

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی هم ضمن تایید اظهارات همسر جعفر ابراهیمی اعلام کرده است که «هیچ بیمارستانی تاکنون پذیرش او را تایید نکرده‌ است و هیچ اطلاعی از وضعیت این معلم زندانی در دسترس نیست.»

روز چهارشنبه ۲۳ شهریور پس از ملاقات کابینی عرفان کرم‌ویسی وکیل جعفر ابراهیمی و کامیار فکور با این دو در زندان قزلحصار، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان از رویت «آثار ضرب و شتم  بر گردن، کتف، بدن، مچ دست و پیشانی » جعفر ابراهیمی خبر داد.

این گزارش به نقل از وکیل جعفر ابراهیمی نوشته است «حال جسمی جعفر ابراهیمی بسیار وخیم شده و به بهداری منتقل شده اما پس از خروج از بهداری هنگامی که خواسته است یک تماس محدود سه دقیقه‌ای در اتاق افسرنگهبانی مرکزی با همسر خود بگیرد، در همانجا توسط افسر جانشین و معاونش و چند تن از کادر زندان به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفت و از ناحیه کتف، گردن و پیشانی زخمی شده است.»

این گزارش همچنین تایید می‌کند که در ابتدا به جعفر ابراهیمی و کامیار فکور اجازه ملاقات با وکیل داده نشده اما پس از اعتراض جمعی زندانیان تبعید شده به قزلحصار در نهایت به این دو زندانی اجازه ملاقات کابینی دادند.

عرفان کرم‌ویسی، وکیل جعفر ابراهیمی در واکنش به ضرب و شتم موکلش در توییتر نوشت: «جان و چشمان جعفر ابراهیمی در خطر جدی قرار دارد. معلمی شریف که علیرغم همه ی ناملایمتی ها در پروسه ی درمان و ضرب و شتم ظالمانه از روحیه‌ی بسیار بالایی برخوردار است.»

جعفر ابراهیمی روز  ۱۲ شهریور سال جاری به همراه ۱۲ زندانی دیگر از زندان اوین به قزلحصار تبعید شد.

پیشتر شیوا عاملی زاد فعال صنفی معلمان در گفتگو با یران‌وایر گفته بود که آقای ابراهیمی  در زندان به دیابت مبتلا شده است و پیش از آن نیز از بیماری ضعف سیستم ایمنی رنج می برده است.

خانواده و وکیل ابراهیمی پیشتر گفته بودند که سازمان پزشکی قانونی با مرخصی درمانی او موافقت کرده است اما سازمان زندان‌ها مانع اعزام او به مرخصی و درمانگاه می‌شود.

وضعیت سلامت جسمانی جعفر ابراهیمی پیش از تبعید به زندان قزلحصار وخیم گزارش شده بود.

شیوا عاملی‌راد، عضو انجمن صنفی معلمان کردستان ــ مریوان به ایران وایر گفته بود که علیرغم موافقت سازمان پزشکی قانونی با اعزام ابراهیمی به مرخصی پزشکی، سازمان زندان‌ها مانع آزادی موقت او به جهت درمان شده است.

به گفته شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان «بهداری قزل‌حصار در نامه‌ای بر وخامت وضعیت جسمی آقای ابراهیمی تاکید نموده» و اعلام کرده است به دلیل این که او «در معرض نابینایی ناشی از عوارض بیماری قرار دارد، می‌بایست هر چه سریعتر به پزشک متخصص اعزام شود تا به وضعیتش رسیدگی شود اما مسئولین زندان از اعزام ایشان امتناع کرده‌اند.»

ماموران امنیتی اردیبهشت ۱۴۰۱ در آستانه تجمع سراسری معلمان در روز جهانی کارگر جعفر ابراهیمی را به همراه رسول بداقی، محمد حبیبی و علی‌اکبر باغبانی بازداشت کردند. بازداشت این چهار فعال صنفی معلمان سرآغاز تهاجم گسترده نیروهای امنیتی به تشکل‌های صنفی معلمان و کارگران بود و در فاصله‌ای کوتاه بیش از ۲۵۰ معلم در نقاط مختلف ایران بازداشت شدند.

ابراهیمی از آن تاریخ در زندان حبس شده است. دادگاه انقلاب تهران بازرس کانون صنفی معلمان تهران را به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرده است. وکیل او پیش از آنکه ابراهیمی را به قزلحصار تبعید کنند گفته بود بر اساس قانون مجازات مدت حبس او در فروردین ۱۴۰۳ خاتمه می‌یابد. دستگاه امنیتی و قضایی اما با هدف طولانی‌تر کردن حبس ابراهیمی در یک پرونده‌سازی جدید او را به «توهین به مقامات زندان» و «اخلال در نظم عمومی» متهم کرده‌اند.

ابراهیمی به توصیه پزشکان سازمان زندان‌ها در زندان اوین و قزلحصار باید به سرعت در بیرون از زندان تحت درمان قرار بگیرد، سازمان زندان‌ها اما با هدف آزار بیشتر جعفر ابراهیمی حاضر به پرداخت هزینه درمان او نیست و به این زندانی گفته است تنها در صورتی که خودش هزینه رفت و برگشت به زندان و درمان را پرداخت کند، او را به همراه ماموران زندان برای انجام آزمایش به درمانگاه بیرون از زندان اعزام خواهد کرد و او هر بار پس از انجام مراحل پزشکی باید به زندان بازگردد.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان با هشدار به مسئولان قضایی آنها را «مسئول حفاظت از سلامت» ابراهیمی دانسته و هشدار داده است «در برابر تعرض‌ به جعفر ابراهیمی از تمام پتانسیل خود استفاده خواهد کرد».

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله