تقی رحمانی

مسیر یک مبارزه ضداستبدادی زمانی درست است که مبارزه ضداستعماری یا ضد امپریالیستی نیز باشد و این مبارزه ضدامپریالیستی باید ویژگی ضداستثماری نیز داشته باشد. شریعتی اما تنها توانسته بود بحث ضداستعماری را اضافه کند و اعتقاد وی نیز این بود که باید آگاهی دهیم؛ یعنی اگر قبل از آگاهی انقلاب رخ دهد فاجعه است و این جمله شریعتی مربوط به پیش از انقلاب بود چرا که وی یک سال و نیم پیش از بهمن 1357 فوت کرده بود.

تقی رحمانی

«سرآنتونی پارسونز» در آن کتاب به خوبی توضیح می دهد که چه اتفاقاتی افتاد که منجر به انقلاب شد منتها از موضع دور و از موضع تقریباً بی طرف.
 واژه غرور و سقوط کاملاً نشان دهنده فرد پادشاهی است که به خودکامگی رسیده است، پادشاهی که معتقد است نظر کرده است و خداوند او را مأمور کرده و در گفت و گویش با اوریانا فالاچی هم به آن اشاره می کند. او در عین حال پادشاهی است که معتقد است ایران را باید به سوی تمدن بزرگ آورد، تمدن بزرگی که بر سه اصل ۱- نظام شاهنشاهی، ۲- انقلاب شاه و ملت ۳- قانون اساسی متکی است و حزبی به نام حزب فراگیر رستاخیز تأسیس کرد و گفت هر کس این حزب را قبول ندارد می تواند پاسپورت بگیرد و از ایران خارج شود. در عین حال بخشی از رشد شتابان اقتصادی و درآمد‌های نفتی عملاً در ساختار اقتصادی کشور خرج نمی شد و صرف فساد می شد. به قول خود تهیه کنندگان برنامه عمرانی پنجم (در سال ۵۵) این برنامه بوی خون می داد چرا که پهلوی بدون تخصص خاص، اراده خودش را به این برنامه تحمیل می کرد.

تقی رحمانی

نیرو‌های انقلابی، نیروی انقلاب (نیروی اصلی یا سازمان اصلی انقلاب کننده) و رهبر انقلاب؛ باید بین این سه تمایز ایجاد کرد.
 نیرو‌های انقلابی نیرو‌های پیشتازی بودند که با عناوین مختلف در دهه ۵۰ به این نتیجه رسیده بودند که نظام سلطنتی را باید واژگون کرد و یک نظام دموکراتیک به وجود آورد. این نیرو‌های پیشتاز دارای آرمان و متأثر از مبارزات ویتنام، کوبا و الجزایر بودند و یک درخواست عمده به‌عنوان ایده سوسیالیست؛ یعنی عدالت اجتماعی، طبقاتی یا دموکراتیک در ذهنشان بود. این طیف یعنی حکومت آینده را یک حکومت سوسیالیستی یا یک حکومت دموکراتیک میخواستند.

تقی رحمانی

ما در پارادایم انقلاب در برابر دیکتاتوری زیست می کردیم. کودتا‌های فراوان غرب علیه دولت‌های ملی که یکی از آن‌ها نیز دولت دکتر مصدق بود و همچنین سرکوب فعالیت‌های سیاسی بعد از سال ۱۳۴۱ شیفت جهانی و شیفت داخلی نیرو‌های سیاسی را در روش انقلابی به هم نزدیک کرد و خود به خود ما نیز وارد تفسیری از انقلاب شدیم.

تقی رحمانی

اینکه خیابان در ایران در حال حاضر هم استراتژی است هم تاکتیک است، من نمیخواهم بگویم ممکن است یک جور دیگر باشد در حال حاضر شما نیاز دارید که به این حکومت که دارد ایران را اسقاط میکند یک جایی بگویید من این سیاست ویرانگر را نمی¬خواهم، همه که نمیتوانند مقاله بنویسند باید بتوانید افراد بیشتری را وارد کنید وحضور در خیابان هم صورت میگیرد. شما در آینده هم شاهد اعتراضات شورشی خواهید بود چون جان مردم به لب رسیده است، ولی ما که می¬گوییم خیابان باید یک فرهنگ‌سازی مدنی داشته باشد باید با جایگزین سازی و وادار کردن حکومت و حتی تشویق به حضور مدنی در خیابان یک راه جدیدی باز کنیم چون مطمئن باشید با این فقر و فلاکت که در جامعه است خیابان همچنان خواهد بود. آن کسانی هم که فکر میکنند با این شورش¬های انفجاری چیزی درست میشود اشتباه می-کنند ما باید بدیلی بیاوریم که این بدیل یک توازن قوا بین مردم و حاکمیت برقرارکند.

 تقی رحمانی

ایا ابان سرفصل می شود ؟ایا ابان مانند 15خرداد 42 است؟
ابان 98 در ذهن فعالان جامعه به سرفصلی تبدیل شده است اما سمت گیری متفاوتی از ان برداشت و توصیه می شود.
1- ابان 98 پایان حکومت است. نظام باید برود با شورش و قیام مردمی این امر اتقفاق خواهد افتاد ما هم باید در رهبری و سازمان دهی ان کمک کنیم. براندازان از سلطنت طلبان تا مجاهدین و بسیاری از فعالان خارج از کشور و برخی در داخل این نظر را دارند .

 تقی رحمانی

جبهه ملی مکانی مناسب برای هر دو بود ، پاریس هم شد مکانی برای زندگی و تحصیل تا پیروزی انقلاب.
آمدن خمینی به پاریس همه چیز را تغییر داد. سید و درویش از نزدیکان رهبر انقلاب شدند منتها سید نزدیک تر می نمود او پدرش با خمینی رابطه خوبی داشت خمینی به اصل ونصب و لباس روحانی توجه داشت .

تقی رحمانی

علوی تبار در مصاحبه ای مفصل تمام باورهای و ملاحظات خود را در باره نظام و دوستانش و هم جبهه جنگ بیان می کند.او دراین مصاحبه نشان می دهد که وی در چهارچوب باوری نظام قرار نمی گیرد.اگر به دلیل سابقه اش در نظام نشان از تعلق وی به نظام دارد. در این وضعیت بودن نشان از معلق بودن وی در درون و بیرون نظام نشان دارد. به علت همین دید و رفتار دوگانه است که باعث می شود که مسول سیاست های راهبردی جبهه اصلاحات شود و بعد هم بیان کند که باید در طرف مقابل و جناح اصول گرا اعتماد هم ایجاد کرد او توجیه گر رفتار جبهه اصلاحات ایران می شود اما به ظاهر او توجیه گر اعمال جبهه شد و بعد هم استعفا داد

تقی رحمانی

عنوان ملی-مذهبی ابداع سحابی است. ان هم در زمانی که همه صحنه جامعه با اسلامی مزین می شد همه از ایران اسلامی و انسان اسلامی سخن می گفتند او از ملی- مذهبی گفت.

این نام در بستر زمان و مکان خودش مطرح شد که می تواند باز تغییر یابد.

چرا که الویت ایران بر هر عقیده و هر مرام و هم دولت –ملت براساسی دموکراسی و حقوق برابر شهروندی را باور دارد.

اما شورای فعالان م.م هم با بانی گری او شکل گرفت اما نهادی دموکراتیک شد که قواعد خودش را داشت.شورای به بهانه انتخابات 1378 مجلس شکل گرفت که بعد ادامه یافت. شکل کار به این صورت بود که جمعی با توجه به حمایت سحابی، در اذر ماه 1378 افرادی را برای چگونه گی کنش در انتخابات مجلس ششم دعوت کردند بعد از تشکیل جلسه اول جمع دعوت کنندگان کنار رفتند و هئیت اجرائی برای پیشبرد کارها انتخاب شد که شان اجرائی داشت که مصوبات جمع دعوت شده را اجرا کند.

تقی رحمانی

در درون نظام دیگر دو جناح منسجم وجود ندارد بلکه در درون هر جناح دسته های گوناگونی شکل گرفته است که با توجه به سن رهبر نظام و تصور از این ریاست جمهوری در ایران 8 ساله است هر دسته به دنبال تکاپوی است که بتواند منافع حفظ کند و نقش خود را بازی کند.
اصلاح طلبان قصد شرکت در انتخابات با کاندیدای حداقلی دارند اما در میانشان دسته بندی شروع شده که از دسته بندی در احزابشان متفاوت تر است . مثلا شعار های تاج زاده دیگر در قالب هیچ گروه اصلاح طلب جای ندارد. مگر این که بعد بخواهد همچنان در اردوگاه خاتمی رهبری بماند و از کاندیدای اصلاح طلبان حمایت کند.