:هر واکنشی که بجای پاسخگویی، آلوده به دشنام و تهمت و پروندهسازی میشود، به ضد خود مبدل شده و محتوای آن نامه سرگشاده را از پیش به کرسی خواهد نشاند. کمااینکه نشانده است...
آنان ضربه خوردند و آسیب دیدند اما آیا بازی را تمام و کمال باختند؟ نه. چرا؟ چون به جای ایستادن و تماشا، به جای تسلیم و زبونی به جنگ آتش رفتند. اگر هم نتوانستند شعلهها را مهار کنند و بود و نبود خودشان را از کف دادند اما نگذاشتند آتش حرف اول و آخر را بزند.
:وقتی کلمه را با کلمه پاسخ نمیدهیم و به تهمت و افترا متوسل میشویم (یا با سکوت خویش رضا می دهیم تا تهمت و افترا باب شود) وجدان خودمان هم ما را بازخواست میکند....
معمولاً نامه سرگشاده وقتی نوشته میشود که نویسنده پیشتر، حرفهایش را زده اما گوش شنوایی نیافته و جز جوابهای سربالا نشنیده است...نامه سرگشاده اگر با پرسشهای تازه، پاسخهای کهنه را دور بزند، چنانچه آینه دردها و رنجها باشد و با نیت پاک و قلمی دیکته ناپذیر نوشته شود و اگر حرف دل همه کسانی باشد که یک سینه سخن دارند و بیان نکردهاند، از نویسندهاش عبور کرده، عمر نوح میکند.
اگرچه هنر فقط نزد ایرانیان نبوده و نیست اما این واقعیّت دارد که هنر ایران یکی از غنیترین میراث هنری در تاریخ جهان است. ایران و هنر ایرانی بویژه از قرن یازدهم تا سیزدهم میلادی، کانون اصلی هنر اسلامی محسوب میشود.
:حالا نه چیزی دارم که کسی بخواهد با گرفتنش تهدیدم کند و نه چیزی میخواهم که با دادنش تطمیع شوم. جز آن دوست که نزدیکتر از من به من است، به احدالناسی امید و هراس ندارم. حالا تنها گوش به فرمان وجدان خویشم....
مخالفت تهران با پیشنهادهای هیات میانجی کنفرانس اسلامی و هیأت میانجی کشورهای غیر متعهد (اواخر سال ۱٣۵۹)، و نیز پس از آزادسازی خرمشهر، مخالفت با قطعنامه ۵۱۴ شورای امنیت سازمان ملل متحد (۲۱ تیرماه ۱٣۶۱) و رفتن به داخل خاک عراق، همچنین جریان ایران گیت ها و روابط پنهانی با اسرائیل...واقعیت دارد اما نقش عراق در برافروختن آتش آن جنگ خانمانسوز تردید برنمیدارد. آتشی که فرزندان دو ملت در آن سوختند و بهره اش نصیب طالبان نفت و دلار و امثال «مک فارلین» و بندربن سلطان شد.
:تجربههای دردناک نشان داد هر نوع تغییری که با تجدد ستیزی و رهبر پرستی و ضدّیت با ارزشهای جهان شمول ( آزادی عقیده، آزادی بیان،حقوق بشر و حقوق مدنی) همراه باشد، به فاجعه میانجامد، هر اسمی که میخواهد داشته باشد...
:گفت شماها خیلی پاکین. اگر تو، تو این راههای مضره نیافتاده بودی حاضر بودم حتی دخترم را به تو بدم و تو دامادم بشوی. افسوس که خرابکاری. کاغذی آورد و گفت بنویس رؤیت شد و هرچه میخواهی هم اضافه کن. نوشتم اگر آنچه ...
:آنچه در سخنان خروشچف اهمیّت دارد کیش شخصیت است و ما که با بُت های رنگارنگ روبرو شده ایم،ابتدا باید کیش شخصیت را بشناسیم و ببینیم چگونه خودخدابینی وکبر وغرور شکل میگیرد و لباس مقاومت و انقلاب و «فروتنی» میپوشد...