فرید مرجایی

بسياري از تحليلگران و فعالان مدني با اين سوال روبه‌رو هستند كه چرا مردم در 30 تير 1331 براي حمايت از دولت قانوني و دستاوردهاي نهضت ملي نفت و مقاومت در مقابل نيروي نظامي ‎به طور يكپارچه به صحنه و خيابان آمدند، ولي در روز 28 مرداد 1332 براي مقابله با كودتاي نظامي ‎آژاكس بسيج نشدند؟ اكنون به اندازه بيش از نيم قرن از حادثه كودتاي آژاكس مي‎گذرد و در نتيجه اطلاعات زيادي از منابع مختلف و اسناد سازمان‌هاي اطلاعاتي امريكا و انگليس به دست آمده كه آگاهي ما را نسبت به زمينه سياسي كودتا عميق‌تر كرده است.

چند روز بعد از اينكه برني سندرز كناره‌گيري خود را به‌طور رسمي اعلان كرد، روزنامه نيويورك تايمز (9 آوريل، صفحه 22) اذعان داشت كه در اواخر ماه فوريه دست‌اندركاران حزب دموكرات بسيج شدند كه جلوي سندرز را بگيرند. قبل از روز سوم مارس كانديدا‌هاي مختلف به نفع بايدن كناره‌گيري كردند قطعا اين اقدام عليه كمپين سندرز بود.  در سال 2016 نيز كميته ملي حزب دموكرات به نفع هيلاري كلينتون عليه سندرز اقداماتي در پشت پرده انجام داده بود. به همين جهت بعد از انتخابات 2016، خانم واثرمن، رييس كميته ملي حزب و نماينده كنگره از فلوريدا، از رياست كميته ملي به‌طور بي‌سر و صدا كناره‌گيري كرد.

فرید مرجایی

آیا برکناری دولت اوو مورالس نتیجه یک انتخابات بود یا نتیجه یک کودتا؟ برای پاسخ به این پرسش به جزئیات اتفاقات ماه اکتبر و نوامبر پرداخته‌ایم، ولی علاوه بر آن، یک کانتکست کلی هم از بولیوی در این راستا باید در نظر گرفته شود.

در یک سال اخیر، ترامپ با پیشروی گام به گام، شرایط تخریبی ایجاد کرده که مذاکرات جدی عملی نباشد و صورت نگیرد. در صورتیکه ترامپ به سادگی شرایط لازمه مذاکرات را می تواند برگرداند که مذاکره عملی شود. این بحث در چارچوب “ستایش گفتگو” بطور انتزاعی مشگات ملموس ایران را مطرح نمی نماید، این روند ها تخیلی و فانتزی نیست، بلکه در بستر تاریخچه سیاسی، و عملی تحقق می گردد.

تاکنون ده نفر از حزب دمکرات آمریکا خودشان را برای انتخابات ریاست جمهوری 2020 به طور رسمی کاندید کرده اند و جالب این است که اکثر آنها خانم هستند. احتمال دارد که کاندیداهای دیگری هم به این جمع اضافه شوند. در این نوشتار به بررسی وضعيت اين كانديداها مي‌پردازيم و به اين سوال‌ها پاسخ مي‌دهيم كه: رابطه اين كانديداها با حزب دموکرات به چه شکل است و آنها در رابطه با نقد دونالد ترامپ و کمپین او چگونه خودشان را صف بندی خواهند کرد؟

عامل مهمی که تا حدودی از دید ناظرین و تحلیلگران پنهان مانده این است که یک بخش اجتماعی و جمعیت چشم‌گیری هست که در زمان انتخابات و انداختن رأی در صندوق، درگیر مناقشان سیاسی/ فرهنگی نمی‌شود. این قشر در طبقه متوسط به بالا و طبقه بالا سکونت دارد و همواره منافع مالی، مالیاتی و سود سهام و اقتصادی خود را معیار قرار می‌دهد. قشر اجتماعی مذکور هر نوع جمهوری‌خواه را از آیزنهاور گرفته تا ریچارد نیکسون، از ریگان تا رامنی و بوش و سارا پیلین تا ترامپ را متحد مالی/اقتصادی خود می‌بیند؛ به عبارت دیگر به خاطر همین منافع مالی، چشم خود را به پدیده‌های نژادپرستی، زن‌ستیزی، عقاب‌های جنگ‌طلب و مسیحیان افراطی راست‌گرا و غیره می‌بندند. رسانه‌ها به این طبقه و قشر اجتماعی تعیین‌کننده نمی‌پردازند.