خانم مستوره احمد زاده، فرزند ایشان می گویند که مناسبات دموکراتیک، دیالوگ و تسامح در زندگی فردی و خانوادگی ایشان نیز منعکس بود. ایشان هیچ گاه فرقی میان فرزندان پسر و دختر قائل نمی شدند. بعنوان پدر نظر شان را در میان گذاشته، ولی تحمیل و یا دیکتات نمی کردند. آقای احمد زاده از ماشین دولتی استفاده نکرده، و حتی خودشان و مشاورشان آقای اخلاقی در جایگاه مسؤلیت دولتی حقوق دریافت نکردند، این یادآور میراث دکتر مصدق بود که بعنوان نخست وزیر حقوق نمی گرفت.

در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، در بین همه کاندیدها، لابی اسلحه (معروف به N.R.A.) از دونالد ترامپ حمایت کرده بود. در حادثه خونین لاس وگاس مدت زمان شلیک به مردم حدود یازده دقیقه بود، متخصصین به این نتیجه رسیدند که در هر ده ثانیه، سلاح های پداک 90 گلوله شلیک می کرد. قانون، National Firearms Act از سال 1932 حاکم بوده، و آن قانون در سال 1986 بازنگری شد. منتقدین می گویند که در آن سال ها چنین سلاح های خطرناکی اصلا وجود نداشت. اکنون جامعه و کنگره امریکا به یک آچمز رسیده و اتومات شده، و به این مسائل نمی پرداخت، باید دید که آیا این بار، فاجعه هولناک لاس وگاس شرایط تغییر قوانین حمل سلاح را باز خواهد کرد؟

بازخوانی عوامل سقوط دولت ملی در ۲۸مرداد در گفت‌وگو با فرید مرجایی

پایبندی دکتر مصدق به ضوابط قانونی و دموکراتیک، حوزه اختیاری وی را محدود می‌کرد. شاید اگر دکتر مصدق یک هسته نظامی ایجاد کرده و بدون تردید با ابتکار عمل و اقدام سریع به سرکوب توطئه‌گران می‌پرداخت، می‌توانست ارتباط تشکیلاتی سرویس‌های نظامی انگلیس-آمریکا و مهره‌های ایرانی را منقطع کرده و به این طریق از وقوع کودتا جلوگیری كند. ولی دکتر مصدق پایبند به موازین قانونی و دموکراتیک بود. روزنامه‌های 24 مرداد مثل باختر امروز (دکتر فاطمی)، شورش (کریم پورشیرازی) و روزنامه شهباز (حزب توده) از وقوع یک کودتا خبر می‌دادند. ولی ريیس دولت به بهانه سرنگونی دولتش، در آن چند روز اختناق ایجاد نکرد. تحقیقات من نشان داده است که قبل از کودتای آمریکایی‌ها در برزیل علیه گولارد 1964، در شیلی علیه آلنده 1973 و علیه دکتر مصدق 1953، ، به همه این افراد قبل از کودتا پیشنهاد شده بود که مردم را مسلح کنید که جلوی کودتا را بگیرند. ولی رهبران دموکراتیک به جنگ داخلی تن ندادند.

آقاي مجلسي القا مي‌كنند كه در دوره ملي كردن صنعت نفت، نخست وزير مصدق موافقت نكرده بود كه براي تاسيسات نفتي انگليس در كشور، غرامت پرداخته شود. ولي اين‌طور نيست، بنا به اسناد وزارت خارجه و همان اسناد آرشيو شركت نفت انگليس- ايران، دكتر مصدق در مذاكرات اعلان كرده بود كه دولت ايران حاضر به پرداخت غرامت به قيمت منصفانه بازار روز است، ولي براي تخمين غرامت، شركت نفت انگليس ارقام نجومي در خواست كرده بود، با اين نيت كه جلسات مذاكرات به نتيجه نرسد.

تئوریسین مترقی اسلاوی ژیژک بیست کتاب مختلف نوشته است، بسیار متفکر شیک و اوانگاردی است، ولی یک پدیده ای که من در او دیدم در دو سال اخیر حرف جالبی که می زند؛ وقتی که دولت چپ در یونان انتخاب شد، و از آن حمایت می کرد، ایشان به طور متافوریک و سمبولیک می گوید که در میدان تحریر جمع شدند، در وال استریت جمع شدند، هیجانات احساسی دارد ولی می گوید این زیاد مهم نیست، مهم است دولتی که سرکار می آید، آیا توانایی این را دارد تا وضع مردم را مقداری بهتر کند؟ توسعه اجتماعی برای مردم بیاورد؟ ژیژک لنینیست نیست ولی هنوز به اصول سوسیالیسم پایبند است. و از آن زاویه به آن نگاه می کند.

در صورت جلسات مذاکرات نفت، وقتی به مواضع انگلیس و آمریکا می نگرید، می گفتند که "ملی شدن" اشکالی ندارد، ولی شما توانایی استخراج، تصفیه، و بازاریابی ( و کنترل) نفت را ندارید، ما برای شما انجام می دهیم. شما در حوزه عمومی اعلان کنید "ملی شدن" صورت گرفته. ولی ما (انگلیس، آمریکا) در نهایت باید کنترل داشته باشیم. باید در نظر داشته باشیم که ملی شدن نفت ایران، منافع نفتی آمریکا در عراق، خلیج فارس، اندونزی و ونزوئلا را به خطر می اندخت.

پوپوليست‌ها با تنش‌هاي جنگ سردي مساله ندارند بلكه با راديكاليسم اسلامي و داعش مشكل دارند و مي‌خواهند تمدن شان به عنوان يك تمدن مسيحي سفيدپوست باقي بماند و اجازه گسترش جهاد اسلامي را ندهند. اين يك سياست هويتي است. در طرف مقابل جمهوريخواهان سنتي تفكر جنگ سردي دارند. پوپوليست‌ها به دنبال بهبود رابطه با روسيه براي مقابله با بنيادگرايي اسلامي (سلفي) و تقابل با چين در خصوص روابط تجاري بودند. اين در حالي است كه طرفداران تفكر جهاني شدن در حال تغيير شرايط هستند. اكنون شاهد آن هستيم كه تنش ترامپ با روس‌ها رو به افزايش است و با چيني‌ها در حال نزديك شدن هستند. برخلاف موضع كمپين خود، ديروز در يك چرخش، ترامپ اعلام كرد كه چين ديگر نرخ ارز را دست كاري نمي‌كند. اين روند اتفاق در حال انجام است و بايد ديد در آينده چه اتفاقاتي رخ خواهد داد.