فاطمه گوارایی

«حرکت زنان برای احقاق حقوق و برابری جنسیتی تاریخی دراز دارد ولی اینکه در جنبشی گسترده، زنانِ مادر، پیشگام حرکتی در موضعی عدالت‌خواهانه واقع شده‌ باشند، شاید بی‌همتا باشد. بدون آنکه رابطه مادر- فرزندی را به امری غریزی نسبت دهیم، شکل‌گیری بیولوژیک انسان در زهدان و نیز شیردادن یا توانائی منحصر به‌فرد مادر برای شیردادن، یک نوع حس تعلق ویژه‌ در رابطه مادر با فرزند ایجاد می‌کند. به زبان عامیانه مادر فرزند را “پاره تن” خود می‌انگارد. این رابطه حسی به دوران کودکی فرزند محدود نمی‌ماند، فرزند همیشه فرزند می‌ماند.مادران آرژانتینی این رابطه پایدار را به طرز گویائی به نمایش گذاشتند. آنها در راه‌پیمائی‌ها قنداق بچه ناپدیده‌شان را به سر می‌کردند که به سمبل آنها تبدیل شد و بعدها به یادبود روی سنگفرش میدان مایو حک گردید.

فاطمه گوارایی

در هفته‌ای که گذشت ۱۰ وزیر دفاع پیشین آمریکا با انتشار نامه‌ای از رئیس‌جمهور فعلی این کشور خواستند که دولت نباید ارتش (تو بخوان نیروهای نظامی) را وارد بازی‌های سیاسی خود کند. در نامه آنان ذکر شده بود تلاش برای مداخله دادن ارتش ، ما را به جایی خطرناک و غیرقانونی و مغایر با قانون اساسی خواهد کشاند. نویسندگان نامهٔ فوق همچنین نوشته‌اند: «افسران نظامی یا مقامات غیرنظامی که چنین اقداماتی را طراحی یا اجرا کنند، مسئول شمرده خواهند شد و از جمله به‌خاطر پیامدهای سنگین اعمالشان برای کشور ممکن است مشمول مجازات‌ برای اعمال مجرمانه شوند».

فاطمه گوارایی

تصویری که از او در ذهنم حک شده است صحنه‌ای است که دارد خاطره آزادی‌اش از بازداشت چندین ماهه‌اش را در سال ۱۳۴۲ گزارش می‌کند: زمانی که آزاد شده و قبل از رفتن به نزد خانواده به نزد اللهیار صالح می‌رود تا خود را معرفی کند. اللهیار می‌پرسد کی آزاد شده‌ای و جواب می‌شنود که همین الان! اللهیار با تعجب می پرسد یعنی تو اول از همه به اینجا آمدی چرا ؟ باز می‌شنود که من یک سربازم! سرباز نهضت! و وقتی آزاد شدم گفتم اول از هر کاری خودم را به نزدیکترین پایگاه معرفی کنم!  و تو بعد از شنیدن این خاطره که تعداد آنها بسیارند نمی‌دانی با این آدم که تمامی سلولهای بدنش از جنس مبارزه ساخته شده است چه باید بکنی! جان شیفته‌ای بود که در فراق آزادی می‌سوخت ! به همین خاطر هم هست که برای شاه حسینی تاریخ ورود به عرصه مبارزه نمی‌توان تعیین کرد. انگار از زمانی که بوده، در مبارزه بوده است به عبارتی می‌توان گفت با مبارزه زاده شده است!

فاطمه گوارایی

آزادی‌خواهی اعظم طالقانی از بطن اندیشه مذهبیاش سرچشمه می‌گرفت و با ملیت، میهن‌دوستی و استقلالش پیوندی اساسی یافته بود. او در عمل یک ملی و مذهبی بود.

اعظم طالقانی که فرزند یک مجتهد جامع‌الشرایط بود و خود نیز مفسر قرآن بود؛ بعنوان اولین زن در ایران به چالش با ایجاد ممنوعیت برای تصدی زنان در مناصب سیاسی حکومتی پرداخت و در این راه با کاندیدا کردن خود برای انتخابات ریاست‌جمهوری، اصل۱۱۵ قانون‌اساسی را در رابطه با شرایطی که کاندیدای ریاست‌جمهوری باید داشته باشد، از جمله آنکه باید از رجل سیاسی باشند را به چالش کشید.

به قول استاد جواد کاشی، ما باید برای مدتی فکر به اینکه چه کسی به ما حکومت می‌کند را کنار بگذاریم و به این بیندیشیم که چگونه قرار است با هم زندگی کنیم و مشکلاتمان را برطرف کنیم. ما هیچ‌وقت فکر نکردیم که الگوی همزیستی ما در جامعه باید چگونه باشد تا بر اساس آن بفهمیم‌ چه‌ کسی می‌تواند بر ما حکومت کند.

همواره از آسیب دیدگان مراقبت و سرکشی میکرد خواه آسیب دیدگان جنگ خواه جنبش سبز! دل نگران وضعیت آنان حتی از درون زندان بود.
هاله ساده بود ولی بی تجربه نبود.تساهل فراوان داشت ولی مماشات گر نبود.به اصول و آرمانهایش متعصب بود ولی تغییر را باور داشت.
او ساده، مهربان، شفاف، امیدواروخوش بین بود ومنادی مبارزه غیرخشونت آمیز وبه همین دلیل به حلقه مادران صلح درآمد.

تأویلي دیگر ازسه داستان درهم تنیده در سوره‌ي کهف

نور و ظلمت، سوي راست و سوي چپ، ملکوت و مُلک، خير و شر، طلوع و غروب، اهورمزدا و اهريمن، روح و نفس، همه چيزهايي دوگانه (قرنين) هستند که در سرزمين وجود هر مخاطبي هم يافت مي‌شوند.و پيوندگاه دو دريا شايد همان جايي باشد که ريشه‌هاي اين دو قلمرو عالم خلق و عالم امر را در پيوند با هم نشان مي‌دهد.

پوران شریعت رضوی این بانوی آرامِ پرآشوب، بانوی آب و آیینه‌ها، این رازدار دردهای دردمند استوارِ در بیداری، که بسیار خاطره‌ها و اندیشه‌ها از آن قامت بلند آفریننده در گنجینه دیدارهایش پنهان کرده و بسیار بودن‌های پر رمز و راز آن روح بزرگ را به چشم سر و دیده دل به تماشا نشسته و در خویشتن پرورده در ۴۰ سال بعد از درگذشت علی شریعتی این بار خودخواسته نه به واسطه خواست دیگری ـ حتی اگر آن دیگری علی شریعتی باشد ـ وفادارانه کمر همت به حفظ دو میراث ارزشمند او بست. گفتارها و نوشتارهای او و فرزندانش. تاریخ این ۴۰ سال بعد از انقلاب گواه بر موفقیت این زن بی‌نظیر در زمانه پرحادثه‌ی ایران و حفظ این میراث‌ها از دستبرد دیوان و ددان و پروراندن آنها به نیکوترین وجه ممکن بوده است. به احترامش کلاه از سر برمی‌داریم او که در عمل مستقل بودن زن را به ما آموخت. جاودانگی‌اش بر دل‌های ما ارزانی باد!