حسن پویا

انسان موجودی اجتماعی است و در اثر ارتباط زنده است. یکی از مهمترین دغدغه‌های انسان تنهائی اوست و انسانهای اولیه جهت رفع تنهائی به مرور دور هم جمع می‌شدند و به رقص و پایکوبی و حرکات جمعی می‌پرداختند. به مرور زمان برای این مراسم آئین‌ها با علائم به صورت نماد و سنبل ساختند و سپس آنها را اسطوره کرده و به نسلهای بعدی منتقل کرده‌اند. 

در فرآیند زندگی و شکل‌گیری نشانه‌، کلمات و  جملات به تدریج نظام نشانه‌سازی و زبان و گفتمان شکل گرفت و با عبور از زندگی جمعی به زندگی اجتماعی آگاهی و معرفت شناسی تکامل یافت.

به صورت کلی انسان مراحل "اسطوره، عقل و اراده" را به صورت تدریجی و فرآیندی طی کرده است و آگاه به خود و جهان شده است و نیازهای او نیز گسترش یافته است. 

حسن پویا

در حج تمام وابستگیها و علائق ریخته میشود و افراد با همه تفاوتها در کنار هم با شرایط مشابه قرار میگیرند و نماد سنبلهای برتریطلبی محو میشود، قالب حج باید متناسب شرایط هر دوران بازخوانی و بازسازی شود و نه فقط در دوران حج بلکه در تمام دوران زندگی اجرا شود.

‌برداشتی از سورۀ انشراح

سوره انشراح پس از سورۀ ضحی آمده است و ترتیب آن از نظر محتوائی مانند سوره‌های مدثر و مزمّل است. در هر دو سوره جنبه‌های بیرونی پاکسازی یا تکوین شخصیت محمد در بعد بیرونی در ابتدا آمده است و سپس به جنبه‌های درونی پرداخته شده است. در سوره‌های مدثّر و مزمّل دراین مورد بحث شد و نهایتاً ذکر شد که رابطه درون- بیرون در پاکسازی یا رشد شخصیت یک رابطه تعاملی با اصل بودن عوامل درونی در پرتو بیرونی است ولی قرآن بنابه عللی این ترتیب را تغییر داده است.

حسن پویا

در پاکسازی درونی به بیداری و بیدار شدن در شب که غلبه بر بی‌حالی و استفاده از سکوت شب و دوری از مشغله روزانه است تمرکز و تاکید شده است تا زمینه‌های فهم و دریافت‌های بعدی (قول ثقیل) متناسب پیچیده‌تر شدن شرایط فراهم گردد. آیات اولیه و پایانی تفاوت لحن دارند که گویای زمان متفاوت نزول هستند که مفسران از هشت ماه تا یکسال ذکر کرده‌اند.

حسن پویا

قرآن سوره مزمل جلوتر از سوره مدثر آمده است ولی آیات اولیه سوره مدثر بالافاصله پس از آیات اولیه سوره علق فهم و دریافت شده است (3) که می‌تواند حاکی از این باشد که محمد(ص) نباید تنها باشد و باید وارد اجتماع شود. و پاکسازی درونی خود را از بستر نظام ارتباطی جامعه انجام دهد و این فهم را با یک خطاب، لحن هشداری وبعضاً به مانند نهیبی حس می‌کند که حالت دستوری دارد که همه تاکیدی بر شناخت و روش مراحل بعد است. محمد(ص) فهمیده است که شناخت ساختار انسان براو رسالت سنگینی ایجاد کرده است و در فکر نحوه تحقق آن است.

برداشتی از سوره علق

واژه "علق" یکی از کلید‌ترین واژه‌های این سوره است که محور اصلی سوره نیز می‌باشد. نوع و میزان درک این واژه گویای نگرش‌های متفاوت می‌باشد که به قرائت‌های مختلف می‌انجامد. در نظر‌گیری معنای واژه "علق" در بعد صرف بیولوژیکی و عدم در نظرگیری گسترگی معنای آن در بعد اجتماعی منجر به کاهش نقش انسان به صرف بشر جهت روال طبیعی تکثیر در تولید مثل مانند سایر موجودات است و انسان به عنوان فاعل شناسا و سوژه که یک کنشگر فعال است و پی در پی در حال شوندگی و شدن، شناسائی و شناخته شده، خلق و خلق شدن می‌باشد از صحنه ارتباط و گفتمان حذف می‌شود و به سطح بیولوژیک تنزل می‌یابد.

بررسی سوره‌های حجر تا حجرات

محور عمده و جامع این سوره‌ها "انسان" می‌باشد. به مرور که عوامل ساختاری کاهش می‌یابد و نقش شناخت انسان افزایش می‌یابد نقش اراده در سوره‌ها پر رنگ می‌شود و به تدریج از طرح مبانی شروع شده و به روشهای پاکسازی و اصلاح می‌پردازد.

یکی از بازیگران مطرح این سوره ک تفکیک شده است و بارها در سوره آنها صحبت شده است مخلفین می‌باشند. مخلفون جمع "مخلف" و به معنای واپس مانده و عدول کننده از جهاد است کسانیکه در شهری مانند و همراه کوچ‌کنندگان نمی‌روند.علت تفکیک آنها و جدا کردن از مؤمنین، مشرکین، منافقین و کافرین مهم است. زیرا در این سوره اهمیت زیادی به حرکتی که به صلح حدیبیه رسید می‌دهدو بعلاوه این مخالفان در مجموعه اقشار مختلف وجود داشته ‌اند. ولی دلایل و انگیزه‌های متفاوت در جنگ شرکت نمی‌کردند.

برداشتی از سوره محمد

در این سروه نیز مانند سوره‌های دیگر اصالت با عمل انسان است. تاکید بر واژة "عمل، اعمالکم، اعمالهم" با نسبت زیاد در این سوره گویای این امر است . در تمامی آیات مربوط اشاره به اثر گذاری اعمال شده است (ولن یترکم اعمالکم).

در آمدی بر سوره های محمد، فتح و حجرات

در جمع بندی و نتیجه گیری علل شکست در جنگ احد را قرآن تئوری توطئه و یا عوامل بیرونی نمی داند بلکه ضعف درونی، سستی، خود کم بینی و اختلاف و نافرمانی می داند(6). وقتی غنائم را دیدند و به منازعه و اختلاف در تنگه پرداختند و این آزمایشی بزرگ بود. در این حالت شما می گریختید د رحالیکه پیامبر شما را از پشت فرا می خواند ولی حالا که رنج و اندوه بر شما رسیده است غم نخورید و آگاه باشید(7). با درک این شرایط آرامشی حاصل شد و از یأس و خلاص شدند و عفو برقرار شد(8).