رویترز:

تلاش شرکت های غربی برای سرمایه گذاری در ایران آغاز شده است

خبرگزاري رويترز نوشت شركت هاي نفت و گاز غربي، با اميد حذف تحريم هاي ايران رقابت و تلاش خود را براي سرمايه گذاري در صنايع نفتي اين كشور آغاز كرده اند.

به گزارش پول‌نیوز، اين خبرگزاري نوشت: هفته گذشته مديران شركت هاي نفتي آمريكا اعلام كردند كه قصد دارند با بيژن زنگنه، وزير نفت ايران، در سازمان ملل متحد ديدار كنند.

زنگنه كه قصد داشت همراه حسن روحاني، رييس جمهوري ايران، به نيويورك سفر كند، در آخرين لحظه از اين سفر منصرف شد.

از زمان انقلاب ايران در سال ۱۹۷۹ به اين سو، شركت هاي آمريكايي كونوكو، شورون، اگزان موبيل و آناداركو، به گونه هاي مختلف علاقه خود به سرمايه گذاري در نفت ايران را ابراز كرده اند.

اما شركت هاي آمريكايي در سال هاي گذشته با رويكردي محتاطانه به سوي ايران قدم برداشته بودند و در نتيجه شاهد پيشي گرفتن شركت هاي اروپايي، مانند رويال داچ شل و توتال در بازار ايران بودند. ايران بزرگترين ذخاير گاز و چهارمين ذخاير نفت جهان را دارد.

در سال ۱۹۹۵، شركت آمريكايي كونوكو براي توسعه ميدان نفتي سيري با ايران قراردادي امضا كرد، اما دولت بيل كلينتون، اين شركت را از همكاري با ايران برحذر داشت. پس از اين تحريم بود كه قرارداد به شركت فرانسوي توتال رسيد.

در اوايل دهه ۲۰۰۰ ميلادي هم شركت هاي آمريكايي شورون و كونوكو براي سرمايه گذاري در ميدان بزرگ نفتي آزادگان و ميدان بزرگ گازي پارس جنوبي ابزار علاقه كردند.

اما پس از آن كه جرج بوش، رييس جمهوري پيشين آمريكا، در سال ۲۰۰۲ ايران را محور شرارت ناميد، شركت هاي نفتي آمريكايي هم از سرمايه گذاري در ايران نااميد شدند و به كشور همسايه، عراق، روي آوردند.

دولت آمريكا تلاش كرد، شركت هاي بزرگ اروپايي را هم از فعاليت در ايران باز دارد. اما اين تلاش ها چندان موثر نبود. در واقع، يكي از دستاوردهاي دوره پيش مديريت زنگنه در وزارت نفت اين بود كه او توانست پاي توتال، شل و شركت ايتاليايي اني را به ايران باز كند.

كارشناسان معتقدند، پيشرفت احتمالي در ارتباط شركت هاي نفتي غربي با ايران آهسته خواهد بود. اما تجربه هاي پيشين نشان مي دهد كه در صورت بازگشت، احتمالا شل و كونوكو از موقعيت بهتري برخوردار مي شوند.

 

 

شورون، كونوكو، استات اويل، لوك اويل و گازپروم نيز به دنبال يافتن جايگاهي خواهند بود.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله