کارشناس زلزله:

گسل تجریش فعال است/ بی توجهی مسئولان نگران کننده است

یکی از کارشناس های زلزله معتقد است زمین‌لرزه تجریش از آنجا قابل توجه است که نشان می‌دهد این گسل فعال است چون یکی از نشانه‌های فعال بودن گسل‌ها همین زلزله‌ها با ریشترهای کم است.

 به گزارش خبرآنلاین، ساعت 15:45 بعداز ظهر امروز سه شنبه زمین لرزه‌ای به بزرگی ۲.۲ ریشتر تجریش در استان تهران را لرزاند. مرکز لرزه نگاری وابسته به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران این زلزله را در موقعیت و مرکز ۳۵.۸۲ شمالی و ۵۱.۳۷ شرقی و عمق ۹ کیلومتری زمین اعلام کرد. این زمین لرزه در فاصله‌ 8 کیلومتری تجریش تهران، 16 کیلومتری تهران و 19 کیلومتری فشم تهران رخ داده است. مهدی زارع، معاون پژوهشی پژوهشگاه زلزله از بی توجهی مسئولان نسبت به احتمال وقوع این زلزله ابراز نارضایتی کرده است. 

متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:

 

آقای زارع این زلزله در چه گسلی اتفاق افتاده است؟

زلزله امروز در منطقه تجریش در بخشی از پهنه گسل شمال تهران به نام گسل نیاوران اتفاق افتاده است. این گسل یکی از پرریسک‌ترین گسل‌هاست و اهمیتی که دارد این است که جمعیت زیادی روی این گسل زندگی می‌کنند به طوری که 2 میلیون و 200 هزار نفر روی آن ساکن هستند و یکی از بیشترین تراکم‌های جمعیتی است.

وقوع این زلزله می‌تواند نگران‌کننده باشد؟

قبلا هم موارد اینچنینی داشته‌ایم و در اندازه‌های نیم تا دو ریشتر معمولا در تهران و اطراف تهران ثبت می‌شود ولی عدد آن از 2 که بیشتر می‌شود و در خود شهر که اتفاق می‌افتد توجهات را جلب می‌کند. با این که اندازه این زمین‌لرزه کوچک است اضما نشان می‌دهد گسل شمال تهران در کنار گسل شرق تهران، دارای فعالیت است. بنابراین اگر نخواهیم بگوییم نگران کننده، اما از آنجا قابل توجه می‌شود که نشان می‌دهد این گسل فعال است چون یکی از نشانه‌های فعال بودن گسل‌ها همین زلزله‌ها با ریشترهای کم است و فعالیت گسل‌ها ضرورت آمادگی بیشتر را گوشزد می‌کند.

 این گسل پیش از این هم زلزله بزرگی داشته؟

یکی از بزرگترین فعالیت‌هایی که این گسل از خود نشان داده مربوط به 3000 سال قبل بوده که بیش از هفت ریشتر بوده و تمدن قیطریه را از بین برده است. یافته‌های باستان شناسی هم با این موضوع همخوانی دارد. در زمان فتحعلی‌شاه هم زلزله‌ بزرگی اتفاق افتاده که به گسل شمال تهران مربوط بوده است.

در سال‌های اخیر چطور؟

در سال‌های اخیر زلزله‌های کوچک اتفاق افتاده است و مساله اینجاست که همین هم هست که لزوم توجه به این گسل را نشان می‌دهد چون از این حکایت دارد که این گسل در یک بازه زمانی نسبتا طولانی، “نبود لرزه‌ای” داشته است.

 منظورتان از نبود لرزه‌ای چیست؟

نبود لرزه‌ای یعنی این که گسل‌ها مدت زمان طولانی زلزله‌های 6 ریشتر به بالا نداشته باشند و این کار را خطرناک‌تر می‌کند و باید به آنها توجه کرد.

 یعنی باید امکاناتی برای بعد از وقوع زلزله به وجود آورده شود؟

بله امکانات که باید تدارک دیده شود و البته امکانات بنیادی نه این که به یک مرکز سر زده شود و چند اقدام کوچک انجام شود بعد گفته شود برای زلزله تدارک دیده شد. ضمن این که به نظر من مهمتر از این که امکانات به وجود آورده شود این است که اجازه دهند خبررسانی شود. در تلویزیون راجع به همه چیز حرف زده می‌شود و از تبلیغ‌های مختلف تا برنامه‌های بی‌کیفیت نشان داده می‌شود اما به این مباحث که می‌رسد سکوت می‌کنند.

من یکشنبه در یک گزارش که برای یکی از شبکه‌های تلویزیونی تهیه می‌شد، راجع به گسل شمال تهران حرف زدم اما بعد از آن هر چه نگاه کردم و حتی روی سایت این شبکه رفتم دیدم این برنامه را به درستی پوشش ندادند. شاید بیشتر از این که الان درباره وقوع این زلزله نگران باشیم، از بی‌توجهی‌هایی که به اطلاع‌رسانی مردم صورت می‌گیرد باید نگران بود. تا می‌آییم راجع به زلزله حرف بزنیم می‌گویند نگران کننده است در حالی که همین نادیده گرفتن‌هاست که باعث نگرانی است.

مطالب مرتبط

فاجعه انسانی در زندان تهران بزرگ

سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که تاکنون «مطابق آمار رسمی ارائه شده» ۷۱ نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین و همسایه‌ها در حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شده‌اند

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

مطالب پربازدید

مقاله