ادعای ثمره هاشمی:

دیلما روسف به دلیل مشغله زیاد با احمدی نژاد دیدار نکرد

دستیار ارشد محمود احمدی نژاد  مشغله زیاد رییس جمهور برزیل را دلیل صورت نگرفتن ملاقات با احمدی‌نژاد عنوان کرد.

به گزارش ایسنا، ثمره هاشمی  در میزگرد سیاسی سیمای فرانسوی جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به سوالی درباره علت دیدار نکردن  احمدی نژاد با رییس جمهور برزیل گفت: اجلاس “ریو + 20” را سازمان ملل برگزار کرده بود و میزبان سازمان ملل بود، نمایندگان کشورها، همان طور که در نشست مجمع عمومی سازمان ملل شرکت می کنند، در این اجلاس هم شرکت کرده بودند و بیش از 100 نفر از روسای جمهور و نخست وزیرها در این اجلاس شرکت کرده بودند.

وی افزود: رییس جمهور برزیل به عنوان رییس اجلاس انتخاب شده بود و با توجه به حجم کار و مسئولیت چه طور می توان توقع داشت که ایشان در ظرف مدت کوتاهی با روسای جمهور ملاقات کنند؛ و این فرصت پیش نیامد. البته این به معنای این نیست که رابطه دو کشور مشکلی دارد، چرا که در حال حاضر روابط دو کشور خوب و رو به پیشرفت است و در سالهای اخیر هم حضور ایرانیان در برزیل و تبادلات تجاری دو طرف به شدت گسترش پیدا کرده است.

خاطرنشان می شود در جریان سفر محمود احمدی نژاد به برزیل رئیس جمهور این کشور نه تنها با وی دیدار نکرد بلکه هیچ یک از مقامات ارشد دولت  برزیل برای استقبال و بدرقه احمدی نزاد حاضر نشدند. همچنین دیلما روسف با مقامات بسیاری از کشورهای جهان دیدار کرد اما حاضر به پذیرفتن احمدی نژاد نشد.

مطالب مرتبط

فاجعه انسانی در زندان تهران بزرگ

سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که تاکنون «مطابق آمار رسمی ارائه شده» ۷۱ نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین و همسایه‌ها در حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شده‌اند

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

مطالب پربازدید

مقاله