فراست‌خواه از جمله عوامل بازدارنده‌ در رسیدن به استقلال دانشگاه‌ها را غلبه امر سیاسی بر آکادمیک، غلبه اقتصاد دولتی رانتی بر ابعاد مالی دانشگاه و همچنین غلبه ایدئولوژی بر علم‌ورزی دانست.

سهم پژوهش در تولید ناخالص داخلی در ایران، حدود نیم درصد است؛ گاهی تا 0.7 درصد هم افزایش پیدا می‌کند، درحالی‌که در دنیا این نسبت به‌طور متوسط 2.3 درصد است. شما با کشورهای گروه منا (MENA) آشنا هستید، کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه گروهی تشکیل داده و آن را منا نام نهاده‌اند؛ سهم پژوهش در تولید ناخالص داخلی در گروه این کشورها متوسط 1.2 درصد است، یعنی ما از متوسط درصد این کشورها هم پایین‌تر هستیم و توجه دارید که با کشورهایی مانند سوئد و سوئیس مقایسه نکردم، بلکه کشورهای هم‌جوار خودمان را گفتم. ما از خیلی از این کشورهای همسایه مانند لبنان، مصر و عربستان عقب‌تر هستیم.

پلاسکو و نشانه شناسی یک ازدحام

پس راهی نمانده است جز اینکه به منطق بی نهایت کوچک ها ، به منطق صنف ها وحرفه ها و سمن ها وهمسایگان واهل محل و کسبه محل، وبه منطق سازمان یابی خودگردان شهری وخود تنظیمی ها وابتکارات مردمی برگردیم. یادگیری خلاق اجتماعی تنها از طریق عمل اجتماعی میسر می شود. برای اینکه در شهرهای مان فاجعه هایی مثل پلاسکو و بمراتب در ابعاد بزرگتر روی ندهد باید بموقع برگردیم به شرایط امکانِ «عمل اجتماعی» وبه ادارۀ «اجتماع مدارِ» شهر . واین از آن اموری است که به نوعی یا همه هست یا هیچ نیست.

پس پیشرفت مادی وکارایی و حتی نوآوری صرفا فنی ومادی کافی نیست باید دید که نرخ ناخالص شادی چه می شود، آرامش و معناها چه می شود ؟ آیا انسانها فرصتهای برابری برای توجه کردن به نیازهای عمیقتر وجودی خویش پیدا می کنند. متأسفانه مدلهای رایج توسعه از این مهم درمانده اند. محیط حیات وارتباطات ما و حتی عرصۀ هنر واندیشه دانش ما بیش از حد کالایی شده است، مک دونالدی شده است. میلر( 2008 )از این بیراهۀ مدرن، با تعبیر «آسایش اشیاء»[4] بحث می کند.

امروزه ستایش از بازرگان مد روز شده است در حالی که در دوره چپ گرایی ما نقد او مد زمانه بود. همه از او فاصله می­گرفتند؛ اکنون همه او را مدح وثنا می گویند اما نکته­ای که مغفول مانده است پرسش­هایی است که باید از بازرگان بکنیم. نقدهایی هنوز در مبانی اندیشه­ای بازرگان وجوددارد .

مشخصۀ اصلیِ این سناریو، دین به مثابۀ گفتمانی تحول خواه، اصلاح طلب، عدالت جو و آزادی طلب در برابر ایدئولوژی دینی دولت خواهد بود که رسالت نقد وروشنگری اجتماعی و سیاسی را بر دوش می کشد. گروه هایی از جامعه نیز در حوزۀ خصوصی خود با معانی دینی خواهند زیست. بخشی از دین ورزی ها، آمیخته ای اقتضایی از عناصر سنتی، مدرن و پسامدرن خواهد شد. در برابر ایدئولوژی دینی رسمی دولت، انواع مختلف دین گرایی های غیر رسمی در اشکال سنتی ، عامه و جدید خواهیم داشت،

نه این جهان، جهان خوبی است و نه اجتماع بشری اجتماعی به‌سامان است. در جهان، نابرابری‌هایی بسیاری وجود دارد که اصلا طبیعی هم نیستند ...این نابرابری‌ها به‌صورتی کاملا تصادفی ایجاد شده است...ما باید قراردادهای اجتماعی ایجاد کنیم تا نابرابری‌ها کاهش پیدا کند.

به‌نظر می‌رسد روشنفکران دینی از آنچه می‌خواهند هل دهند، عقب مانده‌اند و این مایه تاسف است؛ زیرا جامعه همواره به روشنفکر نیاز دارد. اما جامعه ما دچار شتاب شده است، دیگر در انتظار نخبه‌ها نمی‌ماند و میل به عبور از آنها دارد. بنابراین می‌توان گفت روشنفکری ایدئولوژیک به پایان رسیده است.

شریعتی بزرگ‌ترین نماینده اخلاق رهایی است. هنوز در شریعتی ظرفیتی برای تأمل در رفاه ایران و مسائل ایران و حتی در مسائل بشریت است که باید از آن استفاده کنیم. سخن آخر من این است که شریعتی رو به پایان نیست.