با دیدن آن چه بر فلسطین می‌رود ، به ویژه کشتار کودکان و مردم عادی در غزه ، فهمیدم که چگونه هولوکاست واقعیت داشت

چنین است که مردم اسرائیل را نماد ظلم می کنند . اسرائیلی که سه نسل است جهانیان از ظلم آن می شنوند. از قتل عام‌های دیر یاسین ( ۱۹۴۸) تل زعتر (۱۹۷۴)صبرا وشتیلا ( ۱۹۸۲ ) حملات خونین به غزه در ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰

هیچ دولتی غیر از اسرائیل را نمی شناسیم که با گستاخی تمام رئیس دولتش اعلام کند که تسلیم هیچ فشار بین المللی و حقوق بشری نمی شوم

جالب است که اینان کار تدریجی و صبورانه برای ساختن فوتبال را می فهمند ،اما در مقابل اصلاح طلبان ،که همین سیاست را دارند ، جبهه می گیرند.

سیاست نهادی است فراگیر که کمتر امری است در جامعه که ارتباطی با آن نداشته باشد و قطعا هیچ جمعی از این رابطه گریزی ندارد

گفتنی است که این جنبش ها را با انقلاب نباید اشتباه گرفت . در انقلاب هم تمام ارکان حکومت پوسیده و هم اکثریت قریب به اتفاق مردم از حکومت روی گردانده اند ، نه مثل مصر و اوکراین وونزوئلا که حکومت با رای اکثریت بر سر کار آمده باشد/این شرط برای حکومت های دموکراتیک است . یعنی حکومت هایی که در انتخاباتی سالم ،برای مدت معین در قانون، بر سر کار آمده باشد . نه حکومت های غیر منتخب ،یا با انتخابات تقلبی بر سر کار آمده . زیرا در این دو صورت این حکومت است که تن به رای مردم وقبول دموکراسی نداده، وهر راهی جز عصیان را بر مردم بسته است.

تن دادن به یک حکومت نادرست برای مدت محدود بسیار سالمتر و کم خطر تر از سرنگونی یک حکومت منتخب با عواقب خونبار پس از آن است. اگر بجای قانون خیابان تعیین کننده سرنوشت کشور شود هر کس از گوشه ای می کشد. نیروهای داخلی هر یک نظری دارد و کشورهای همسایه و ابرقدرت ها هر یک با حمایت آلت دست خود سعی به دخالت می کنند. آشفته بازاری که به قول معروف سگ صاحبش را نمی شناسد . همه کس می داند که در چنین شرایطی صدها گروه با دهها نظر میدان دار می شوند و هرکس راه و روش خود را بهترین می داند و چه مشت ها که به هوا بلند و چه کف ها که برلب ها آورده نمی شود .

:تذکر درباره زندانیان سیاسی و ستم‌هایی که روا داشته می‌شود، بدون اینکه دولت را مستقیم مسئول اعلام کند؛ به دولت فرصت می‌دهد. اما اگر این فرصت بگذرد و دولت عملی انجام ندهد؛ آن موقع می توان به او انتقاد کرد.الان ...