ظالم سرکوب می تواندبکند، ولی ظلم مثل آب زیر پی است که نظام را می پوساند تا فرو ریزد .و این به دنبال دو مکانیسم است: یک ظالم هر روز مستبدتر می شود و کمتر تاب تحمل نظر مخالف را خواهد داشت. بهمین سبب کم کم انسان های  متفکر و صاحب نظر از اطرافش پراکنده می شوند. زیرا لازمه مشاورت و نظر دهی پخته استقلال است .در آخر تنها کسانی می مانند که ذوب در رهبر هستند. و آنان نیز دو دسته اند: یا نوکر صفتان زیرکی هستند که تمام تلاششان در آن است که در یابند رهبر چه چیز را می پسندد تا هر لاطائلی باشد تحویل او بدهند . شعار اینان آن است که ما نوکر آقائیم نه نوکر بادمجان. یا کسانی که چنان احمق و نادانند که خود تفکری ندارند، و کله خالی آنان از گفته های رهبر پر است ،و مثل طوطی سخنان صاحبشان را تکرار می کنند

محمد برقعی

حاصل این برنامه ها این شد که رقابت بین عربستان و ایران تبدیل به یک درگیری همه‌جانبه شد. تا جایی که عربستان با هزینه بسیار شروع به یارگیری ازکشورهای عرب و مسلمان کرد و جبهه واحدی علیه ایران شکل داد. مرتب کنگره تشکیل داد و فشار برای صدور بیانیه علیه ایران. امارات بیش از همه همراه و حامی فعال عربستان شد. اما قطر که حاضر به مقابله با ایران نشد مورد تحریم عربستان و متحدینش قرار گرفت. ترکیه و مصر که خواستار برکناری بشار اسد بودند با ایران اختلاف پیدا کردند. داعش در عراق و سوریه درگیر با ایران شد و آن را دشمن اصلی خود دانست و با بی رحمی کامل شیعه‌کشی کرد .

در ستایش انقلاب، بخش ۲

آمران کشتار سال ۶۷ هم چنان بر مسند قدرتند و حتی بر کرسی ریاست قوه قضائیه نشسته‌اند. خشونت‌های قضایی بیشتر می‌شود صدسال محکومیت برای فعالان کارگری و لجاجت در ممانعت از ورود زنان به ورزشگاه‌ها، ولی مادران قربانی ها و اعدام شدگان انجمنی تشکیل می‌دهند برای مبارزه با حکم اعدام. یا مادر یک قربانی در شمال با دست خود طناب دار را از گردن قاتل فرزندش بر می دارد و از انتقام گرفتن خود داری می‌کند تا از گردش  چرخ خشونت پیشگیری کند. از همین روی است که بر آنم انقلاب با همه خشونت ها و ستمگری هایش جامعه را از پایه می سازد. ساختنی تدریجی اما ریشه‌ای و بر گشت ناپذیر. لذا بر آن باورم  که  «حساب انقلاب را از حاکمان انقلاب جدا کنید».

بخش نخست

در اخبار خواندم که زنی در نیک‌شهر بلوچستان برای شهرداری انتخاب شده. اگر می‌خواندم ایران توانسته فضانوردی را در کره ماه پیاده کند٬ باورش برایم آسان‌تر بود...در همین نیک شهر مشکل دکتر آن بود که برای زدن آمپول نه تنها شوهر یا پدر و برادر زن باید در اتاق باشد٬ بلکه سوراخی در پیراهن زن می‌برند تا از آن سوراخ آمپول زده شود. حال چگونه می‌توانستم باور کنم که درظرف چهل سال در جامعه‌ای که پیش از قرون وسطی زیست می‌کردند٬ مردان تن به انتخاب یک شهردار زن داده باشند. تحولی که در غرب چندین قرن طول کشید.

خاتمی بر آن است که راه اصلاح جامعه فراگرفتن زیست در کنار یکدیگر و مبارزات مدنی پیگیر و رشد اجتماعی است .همان که گفته می شود بلای ما «استبداد» است نه «مستبد» وی که از عمق یک فرهنگ مذهبی آمده و تمام خانوده اش روحانی بوده اند و در عین حال با بخش مدرن جامعه همراه شده توانسته ضعف و قدرت و پاکی و ناپاکی هردو بخش را ببیند و بر آن شود که ضمن مبارزه با حاکمان ستمگر و زور گوی ، تمام مدت به آلترناتیو های آن نیز بدون تعصب نگاه کند.

اینان راه بزرگانی چون امیر انتظام،دهخدا ، ملک الشعرا بهار را رفتند. راه کسانی چون امیر کبیر و مصدق، که دفاع از منافع کشور برایشان اصل بود. یا راه مبارزانی چون حسین فاطمی،ثقت الاسلام ،و فرخی یزدی که مرگ شرافتمندانه را بر رفاه نوکر صفتی بیگانگان ترجیح دادند .

آنچه این مانور را که برای ایران مفید و خوب بود خراب کرد، شیوه عمل ناپخته سپاه و طرفدارانشان در ارباب جمعی آقای خامنه ای بود . آنان در لجاجت با دولت، بجای آن که آن را به دست دولت و از مجاری رسمی انجام دهند، از بالاسر دولت وارد عمل شدند و به این طریق به جهان اعلام کردند حکومت ایران سخت دچار تفرقه و جنگ داخلی قدرت است. و در عمل دو حکومت در ایران وجود دارد. یکی رای 28 میلیونی مردم را دارد، ویکی همه ابزار قدرت را. وآن که قدرت را به دست دارد بارها نشان داده فهمی نه از جهان و نه از مردم خودش دارد .

دکتر نور بخش به دلیل عشق بسیارشان به دموکراسی و تکیه بر مطالعات دانشگاهیاشان بیشتر بر نظر و کتاب تکیه می‌کنند. همین جا اشاره کنم که این نظر مورد قبول بیشتر روشنفکران است. به ویژه در کشورهایی که اسیر استبداد هستند. جسارت می‌خواهد خارج از این چهارچوبه‌ای که غرب تبلیغ می‌کند اندیشیدن و سخن از واقعیت قدرت گفتن.