در قرآن هشدار داده شده است که «شما آن (شایعه) را زبانی دریافت کردید و دهانی، بدون آنکه علمی بر آن داشته باشید، به دیگران منتقل کردید و این کار را ساده می‌پندارید، حال آنکه (عوارض بازی کردن با آبروی مردم) نزد خدا عظیم است».(۷) آیا رسانه‌های حقیقی و مجازی داخلی و خارجی ما، به خصوص دستگاه عریض و طویل صدا و سیمای جمهوری اسلامی که بُردش روستاها را هم در برمی‌گیرد و نیز مدّعیان ارزشی و اصول‌گرایی به این هشدار عمل می‌کنند؟

سکولاریسم سیاسی موفق را قرآن در خلال ماجرایی تاریخی مربوط به صده‌های پیش از میلاد مسیح (دوران سلیمان نبی) در قالب قابل فهم معاصران ۱۴ قرن قبل، و از جهاتی شبیه داستان "قلعه حیوانات"ژرژ ارول ( با نقش هدهد، مورچه، عفریت و...) به زیبایی بیان کرده است. این قصه برای تبیین اصول زمامداری موفق، از رویارویی دو نظام یا دو رهبرسیاسی مقتدریاد می‌کند؛ ملکه سبا و سلیمان. دو نظامی که به لحاظ اعتقادی از زمین تا آسمان (از خدا تا خورشید) با هم فرق داشتند، اما به لحاظ کشورداری هر دو بسیارموفق بودند. هرکدام را جداگانه باید دید و سنجید:

آن‌هایی که شیطان بزرگ خوانده شده‌اند، بعد از ۳۰ سال، اسناد پنهان‌کاری‌های خود را برملا می‌کنند. چرا اسناد پنهان‌کاری‌های مدعیان اسلام ولایی، که آن را از افتخارات خود می‌دانند، باید مخفی بماند؟! چرا افشای ده‌ها حساب مخفی در قوه قضائیه توسط نماینده شجاع مردم تهران در مجلس، به تلاش برای دستگیری شبانه او باید بیانجامد؟

ارتداد یک امر صد در صد تاریخی و فقاهتی است و هیچ ربطی به قرآن و سنت پیامبر ندارد. بفرمایید این شما و این‌هم قرآن. آیا می‌توانید برای نمونه هم که شده حتی یک آیه نشان دهید؟ بلکه برعکس، اولا ارتداد مورد نظر قرآن عملی است نه نظری، یعنی پشت کردن به خودی و پیوستن به دشمن، نه تغییر مذهب و انکار نظری آن. ثانیا حتی در ارتداد عملی هم گفته آزادشان بگذارید و کاری به کارشان نداشته باشید. آن روایت کذایی را هم که متخصصان رجال و درایه پنبه‌اش را زده و نشان داده اند کاملا بی اساس و پایه است.

اصلاً اگر به خود آیه توجه کنید، نمی‌گوید علیه آن‌ها مسلح شوید، می‌گوید برای آن‌ها مسلح شوید! یعنی به‌نفع آن‌ها هم هست که عِرض خود نبرند و زحمت شما ندارند! فقط توصیه کرده قوی شوید تا دشمنان از تجاوز به شما همواره در بیم باشند. کجای این توصیه اشکال دارد؟ اگر گفته بود مسلح شوید تا همه را مسلمان کنید یا سرزمینشان را بگیرید، حق با شما بود.

سخن از سفری که باید در پیش گرفت، منزلی که باید از آن «کوچ» کرد، مسیری که باید «طی» کرد، «مهلتِ عمر»ی که باید استفاده کرد، زاد و برگی که باید فراهم کرد و... از کلید ‌واژه‌هایی در مبحث «زاد» است که در سخنان حکیمانه امام‌علی فراوان به چشم می‌خورد.

کاملا درست است، از نظر آماری هم اگر به کاربرد مشتقات دو کلمه خوف و رحمت در قرآن نگاه کنید، می‌بینید تمرکز قرآن بر موضوع رحمت نزدیک دو برابر خوف است ( نسبت ۲۳۹ به ۱۲۴). رحمت از «اسماء نیکوی الهی» است، اما «خوف» از اسماء او نیست و جنبه عارضی دارد. همچنان‌که صفت مادر مهربانی است، اما تلخی و تندی‌ هم دارد که موقت و مصلحتی است. در قرآن خطاب به پیامبر آمده است: «بندگانم را آگاه کن که من مسلماً آمرزگار بس مهربانم و عذابم نیز عذابی دردناک است» (حجر ۴۹). همچنین: «خداوند آمرزنده گناه، پذیرنده توبه، سخت کیفر، صاحب فضل و قدرت است (غافر ۳). از آن مهم تر این که قرآن “خوف”از خدا را هم نعمت شمرده است! (مائده۲۳)، نعمتی که باعث می‌شود از احدی جز خدا نترسیم. این ارتباط معکوس را قرآن بارها مورد تاکید قرار داده است ( از جمله: احزاب۳۹، مائده۳،۴۴ و…).

تفسير سوره زلزال

هدف قرآن از بیان این مسائل این است‌که به‌ما متذکر شود این زمینی‌که ابدی‌اش می‌پندارید و گمان می‌کنید هیچ دگرگونی بنیادی در آن روی نخواهد داد، خود جزئی است در شمار دیگر اجزای کاینات و سرنوشتی متمایز از آنها ندارد و تا ابد نخواهد ماند و روزی از بین خواهد رفت، هر چند حیات به‌طورکلی از میان نمی‌رود. این را هم باید دانست که هیچ چیز معدوم نمی‌شود، بلکه به شکل دیگر و حالت دیگر درمی‌آید و حیات آن، به فرمان خدا، در شرایط و محیط دیگر و به نوعی دیگر استمرار پیدا می‌کند.

تفسير سوره شمس

منحرفان، به دليل عدم يكپارچگى مومنين، به کار خود ادامه دادند و طغيان كردند تا عذاب خدا در رسید و جز مومنين معترض، همه را گرفتار ساخت. آنگاه پروردگار اعلام کرد بر چنين مردمان ترسو و محافظه كارى كه نهى از منكر نمى‌كنند، تا روز قیامت كسى را مبعوث مى كند، يعنى به حاكميت و قدرت مى رساند كه بدترين عذاب، يعنى استبداد و ستم را به آنها بچشاند و هیچ جای شگفتی نیست جامعه‌ای که مردمانش عرضه و همت ندارند در مقابل باطل و ناحق بایستند و از انتقاد و اعتراض می‌ترسند، طبیعی است که اشقیا و اشرار آن رو بیایند و برانگیخته شوند؛ طبیعی است که بدترین‌های اجتماع قدرت را در دست بگیرند و پوست از کلّه‌ی مردم بکنند. آن وقت در آن شرایط دعا هم هیچ فایده‌ای ندارد.