بیتردید دکتر مصدق به اعتبار ارزیابیی که از نیروهای سیاسی حامی تغییر داشت تن به چنین ریسک بزرگی داد. در صورتی که او تنها به اتکای قدرت محدود خود و دیگر حامیان تغییر در ساخت قدرت وارد منازعه با دربار میشد ، نتیجه از پیش روشن بود، دولت قوام مستقر و مصدق هم راهی احمدآباد میشد. بر این اساس تنها قیام نیروهای حامی تغییر و پشتیبان مصدق در ۳۰ تیر تعادل نیروها را به سود مصدق تغییر داد و دربار را وادار به عقب نشینی کرد.
درحالیکه رفرمیستها برای پیشبرد تغییرات از طریق مذاکره و گفتوگو بر سهم خود از قدرت در نظام سیاسی اتکا میکنند، حامیان دمکراتیزاسیون بر جنبشهای اجتماعی و قدرت حاصل از تقویت جامعه مدنی برای به ثمر رساندن تغییرات و فشار برای پذیرش آن از سوی نظامهای مستقر تکیه میکنند.
دکتر سعید مدنی، پژوهشگر مسائل اجتماعی، در یادداشتی با عنوان "جوانان؛ نیروی پیشبرندهی اعتراضات" منتشر شده در شمارهی ۳۷ ایران فردا بهتفصیل اعتراضات دیماه را مورد توجه قرار داده است
این وقایع درسهای زیادی برای نیروها و شخصیتهای سیاسی و اصلاح طلب نیز دارد. آنها در عین حفظ موازین و مواضع اصلاح طلبانه و ضد خشونت نمیتوانند نسبت به درد و رنج طبقات محروم و مطالبات اقتصادی و اجتماعی جوانان بیتفاوت و منفعل باشند. دفاع نامشروط از دولت روحانی و عملکرد ضعیف آن، نه تنها کمکی به دولت نمیکند بلکه آن را دچار خطا در محاسبه کرده و در برابر شرایطی غیر منتظرهای مشابه روزهای اخیر قرار خواهد داد.
مدتها است نهادی تحت عنوان شورای عالی اصلاحطلبان متشکل از نیروهای سیاسی رسمی اصلاحطلب با همت و تلاش آقای خاتمی شکل گرفته که عمده کارکرد آن هماهنگ کردن این تشکلها در بزنگاههای انتخاباتی است. شورای عالی اصلاحطلبان فاقد کمترین حضور این بخش جامعه مدنی ایران -از جمله نهادهای صنفی و سندیکاها و شوراها، سازمانهای مردمنهاد، رسانهها و دیگر نیروهای اجتماعی- است
مسئولیت بخش اعظم فاجعه امروز که بر علی رضا رجایی و بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی عقیدتی گذشته برعهده مقامات سازمان زندان ها، مدیریت زندان و از همه مهمتر دادستانی تهران است. در طول سال های زندان در موارد متعدد پس از آنکه پزشکان بهداری زندان با اعزام علیرضا بهدلیل شکایت از درد دندان (علامت بیماری) موافقت کردند، بهدلیل مخالفت دادستانی مسئولان زندان از اعزام وی برای معاینه و درمان استنکاف ورزیدند و همین امر باعث شد تا وی بافاصله پس از آزادی و مراجعه به دندانپزشک و متخصص دریابد بیش از یکسال است به سرطان مبتلا شده و لذا متاسفانه تومور سرطانی فرصت داشته تا به میزان زیادی رشد کند.
ازاد سازی مصرف مواد سبک و تریاک، چاه ویلی است که در صورت سقوط درون آن، خارج شدن بسیار پر هزینه و دشوار خواهد بود. شاید بتوان آن را به پرداخت یارانه نقدی از سوی محمود احمدی نژاد تشبیه کرد که تا سالها حجم قابل توجهی از بودجه و منابع را می بلعد بدون آنکه اثری بر زندگی فقرا داشته باشد و زخمی را درمان کند.
مصاحبه با خانواده قربانیان تأیید میکند که رویه قانونی منجر به حکم مرگ میتواند برای آنها آسیبزا باشد و اغلب به تداوم درد و رنج از دست رفتن عزیزانشان تا سالهای طولانی ختم شود. قاضی مانک (Manck) هنگام بررسی پرونده و صدور حکم دادرسی و تجدیدنظر برای یک قاتل متوجه شد حکم اعدام میتواند تا سالها موجب بازگویی دردناک نحوه وقوع جرم شود. او گفت: «این راه ظالمانهای برای تنبیه قربانیان است».نبرد قضایی طولانیمدت و سرانجام خشونتآمیز آن میتواند در طول نسلها ادامه پیدا کند. همچنان که والدین یک قربانی قتل مخالف حکم اعدام بهدرستی در یک کنفرانس گفتند: «ما امیدواریم دو فرزند باقیمانده برای ما با تداوم رنج به یاد مانده از آنچه متهم از آنها گرفت - که بیتردید حاصل سالهای طولانی استیناف است- بزرگ نشوند».
از سوی دیگرعرصه عمومی که به گفته هابر ماس قلمروی از زندگی اجتماعی ما است که در آن چیزی نزدیک به افکار عمومی میتواند شکل گیرد و در آن دسترسی برای همه شهروندان تضمین شده است، واسطهای میان نهادهای سیاسی و علایق و دیدگاههای گوناگون افراد و گروهها است. لذا، تأثیر آن در رسیدن به مدنیت، بیش از وجود احزاب سیاسی است.از این رو نباید سیاست را از عرصه عمومی و خصوصی متمایز کرد . فضای کنش سیاسی، دموکراسی را تقویت میکند و اگر جامعه مدنی از نهادهای سیاسی فاصله گیرد ، فضای کنش سیاسی ایجاد نمیشود. از این رو جامعه مدنی مقدم بر دموکراسی است. شاید از همین زاویه بتوان جامعه مدنی را بستر رویش و پیدایش جنبش های اجتماعی جدید دانست.
بیتردید اندیشه شریعتی از پروژه راه سوم به منزله جمعبندی نقادانه دو الگوی سوسیالیسم اقتدارگرا و لیبرالیسم فردگرا به جد پشتیبانی میکند. به علاوه اگر همه این دغدغههای فکری را جستجوی راهی برای رهایی جامعه انسانی از بیعدالتی بدانیم شکی نیست که نظام اندیشگی شریعتی حامی پاسخ به چنین دغدغههایی است و هنوز هم آرای وی در نقد نظام لیبرال و مبارزه با نابرابری بسیار راهگشا و کارآمد است و پشتوانه مستحکمی است برای مبارزه با لیبرالیسم و نئولیبرالیسم به مثابه یک کلاهبرداری منفعتطلبانه که بر فضیلت نابرابری اصرار میورزد و وعده بهبود وضعیت طبقه متوسط و فقیر را میدهد اما از طریق ریزش قطرات ثروت حاصل از رانتجویی، انحصار، سفتهبازی و استثمار دیگران در سطح ملی و جهانی که جز نابرابری، تخریب محیط زیست، بیکاری مزمن و فقیرترشدن فقرا ارمغانی برای جامعه انسانی نداشته است.