اما این حضور به‌دلیل اینکه مدتی غایب بوده‌ایم، بطیء و به اصطلاح «چراغ خاموش» بود! به‌هرحال باید جامعه را بازمی‌شناختیم، زیرااین جامعه دیگر جامعهٔ زمان رفتن ما نبود. دو دهه گذشته بود و نسل تغییر کرده بود و الان ما در دوران جدیدی هستیم که برای آن به نوعی «گفتمان نو» نیاز داریم. این گفتمان با گفتمان دوران پدران ما در ادوار گذشته تفاوت دارد.

این حادثهٔ کوچک موجب نوعی احساس شرمندگی ملی-و-مذهبی برای همهٔ ما ( بویژه آقایان) است و «خوش رقصی» (برخی از) مأموران یادآور این آموزهٔ (سارتر) که «سوءنیت» (توجیه «مأمورم و معذور!»)، نوعی خودفریبی برای گریز از آزادی (و شرمساری ناشی از آن) است...

بسوی سمیناری بزرگ در چهلمین سال‌گشتِ هجرتِ آموزگار

مسئلهٔ اصلی و امروزینِ ما، نه «گذار از سنت به تجدد»، از روستانشینی به شهرنشینی، بل‌که گذار از روستا-انگاریِ تدافعی-واکنشی به «جهان-شهری» است متکثر، چندصدایی، شبکه‌وار و..، در جستجوی نظمی دیگر و آزادی-و-عدالتی بهتر، و الگو یا مُدل توسعه‌ای متعالی‌تر.

مهندس سحابی در زمان ما نماد پیوند خانوادهٔ بزرگ موسوم به ملی-و-مذهبی ایران معاصر بود، حلقه‌ای که نسل و عصر ما را با دوران پدران فکری ما، آ..طالقانی، مهندس بازرگان، دکتر سحابی، نخشب، حنیف‌نژاد، و دکتر شریعتی متصل می‌ساخت

ضروری‌ترین پیش‌نیاز، رسیدن به نوعی هم‌رایی و اجماع ملی و دینی و سیاسی و فرهنگی است. جامعه مدنی ایران، به‌لحاظ نظری و روانی و اخلاقی، صلاحیت رسیدن و نیل به چنین وفاق و تفاهمی را با وجود و بر فراز همه تنوع قومی و زبانی و مذهبی و... طبقاتی خویش، داراست.

«جبهه‌ی اصلاحات»از تجربه‌ی عقب‌نشینیِ هشت سال گذشته خود،که محصول اشتباهاتِ راهبردی در مسئولیتِ اجرایی هشت سال پیش از آن بوده،جمع‌بندی وخروجی روشنی ارائه دهد و در رفعِ ناتوانی‌های گذشته درحیاتی‌ترین امورِ ...

سمینارِ اُلگوی تعهدِ سیاسیِ روشنفکر نزد شریعتی

از میانِ انواعِ مُدل‌های تاکنونیِ تاریخِ دخالت روشنفکران در عرصه‌ی اجتماع و قدرتِ سیاسی، الگوهایی چون: مشاورِ سلطان (وزرای مصلح)، روشنفکر همچون وجدانِ مستقل-و-منتقدِ قدرت (سارتر)، روشنفکر مداخله‌گرِ مستقیم در عرصه‌ی سیاستِ روز و دولت (واسلاو هاول)، و ..، اُلگویِ راهبردی-و-راهکاریِ شریعتی و به‌اصطلاح «نوشریعتی‌ها» چیست؟

برای رویین عطوفت

:رویین همواره چشمه ی پاکی و راستی و درستی و ایستادگی در سختی‌ها و در موقعیت‌های مرزی و وجودی بود. نه به‌عنوان شخصیتی معنون بل همچون سالکی، سربازی، دوستداری...

اسلام انقلابی و گفتمان های رقیب

اصطلاح اسلام سیاسی شامل همه‌ی انواع از بنیادگرا تا نوگرا و فرمولی گله‌گشاد و ناتوان از تبیین تفاوت‌هاست و روشنگر نیست/«عرفان، برابری، آزادی»، نوعی سوسیال-دموکراسی معنوی است.