دکتر ناصر مهدوی

یک تن و یک جهان صلابت و ایستادگی (در ستایش مصطفی تاج زاده )

ملی مذهبی _ حکیمان بزرگ همواره یادآوری کرده‌اند که گوهر آدمیان را در صحنه عمل و به‌هنگام فرارسیدن آزمون‌های بزرگ می‌توان شناخت و البته؛ در روزهای سخت  می‌توان پی به‌عیار و قیمت واقعی آنها برد.

این تعبیر زیبا از مولاناست که می‌گوید:

صد هزاران امتحان است ای پدر
هر که گوید من شدم سرهنگ در

در شرایط عادی و پیش از فرارسیدن آزمون‌های سخت؛ آدمیان بسیاری با بکار بردن مفاهیم درخشانی همچون عدالت؛ ستیز با ظلم؛ هواداری از مردم و پاسداری از حقیقت؛ می‌کوشند تا هم خود را فریب دهند که گویا انسان بزرگی هستند و هم نزد مردم از وجه و امتیاز بالایی برخوردار شوند۰ اما هنگامی که پای آزمون‌های دشوار و وسوسه‌های نفس از راه می‌رسد و یا موضوع ترسِ جان و از دست دادن مال و منصب مطرح می‌شود؛ تعداد واقعی قلب‌های نیرومند؛ انسان‌های مسئول و مدافعان حقیقت؛ بسیار بسیار اندک می‌شوند و همان مدعیان دیروز؛ به‌خاطر حرص و منافع شخصی؛ مردم‌فروشان و یا حتی مردم‌ستیزان امروز می‌شوند۰ به گفته حافظ :

خوش‌شود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

ناز پروده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد

هنگامی که به تاریخ جنبش‌های  دانشجویی و کارگری؛ اعتراض معلمان شریف؛ همدلی هنرمندان متعهد و مبارزه زنان قهرمان این سرزمین نظر می‌دوزیم؛ غرق در غرور و امید می‌شویم و به خود می‌بالیم که در سرزمین ما چه بسیار روح‌های والایی حاضرند که برای آزادی و رهایی از بردگی و درماندگی تلاش می‌کنند و چشم به‌آینده‌ای روشن دوخته‌اند۰ اما هنگامی که به احوال افرادی می‌نگریم که خود را مدعیان اصلاح و نجات جامعه می‌دانند و فقط در عالم زبان لاف از عدالت و حقوق انسان‌ها می‌زنند؛ شوربختانه ناامید می‌شویم و در اندوه فرو می‌رویم زیرا تجربه سال‌های گذشته نشان داده که بیشتر کنشگران سیاسی؛ فرهنگی به‌هنگام از راه رسیدن آزمون‌های سخت؛ به‌راحتی عهد و پیمانشان را زیر پا گذاشته و پس از تصاحب قدرت و برخورداری از نام و منال؛ به آسانی چشم حقیقت را کور کرده‌اند.

اما در این زمانه‌ی مه‌آلود و قحطی روح‌های والا؛ به‌راستی اگر نبودند مصطفی تاج‌زاده و تنی چند از مردان بزرگ و زنان دلیری که تعداد قابل توجهی از آنها هم اکنون در دوران محکومیتی ناعادلانه به‌سر می‌برند؛ چگونه می‌توانستیم از عظمت واقعی انسان؛ از ایستادگی و سربلندی؛ از شجاعت و حقیقت طلبی و از استبداد‌ستیزی و آزادی دم بزنیم؟ دلمان خون شده از دست کسانی که با تکیه براعتماد و اعتبار ما به‌قدرت می‌رسند و پس از بوییدن کباب و رقصیدن با بانگ رباب؛ خیلی زود مردم را می‌فروشند و بی‌رحمانه حقیقت را سر می‌بُرند

مصطفی تاج‌زاده و همین اندک قهرمانان واقعی آزادی و مدافعان حقوق بشر؛ سال‌هاست که محنت کشیده‌اند؛ تهدید شده و تا پای جان به‌قمار زندگی رفته‌اند؛ طعم خوشی‌های ظاهری و زیستن بی‌دردسر در کنار خانواده را بر خود حرام کرده‌اند تا همچنان صدای نقد بیداد؛ شکستن استخوان استبداد و دفاع از حقوق مظلوم به‌گوش‌ها برسد و جوانان این مرز و بوم ناامید نباشند که ما مردمی بی‌قهرمان هستیم. یادآوری از مصطفی،تاج‌زاده گرامی‌داشت؛ جان‌های والایی است که نه در حد حرف و لاف‌زدن از حقیقت که در میدان عمل و عبور از معبرهای آتشین؛ یک قهرمان واقعی هستند و همچنان با ظلمت و تاریکی سر ناسازگاری دارند.

قلب مصطفی تاج‌زاده متعلق به اوست؛ اما چنان با عظمت و با شکوه هست که همه مردم ایران در آن جای دارند.

ممنونم از تو مرد بزرگ

شیر مردانند در عالم مدد
آن زمان کافغان مظلومان رسد

بانگ مظلومان ز هر سو بشنوند
آن طرف چون رحمت حق می دوند

این ستونهای خلل‌های جهان
این طبیبان مرض‌های نهان

محض مهر و داوری و رحمتند
همچو حق بی‌علت و بی‌رشوتند

مطالب مرتبط

ایرج سبحانی، استاد علوم پزشکی دانشگاه کرتی پاریس، فرانسه


در سال‌های اخیر، نظم بین‌الملل که روزگاری بر پایه احترام به قواعد و گونه‌ای اخلاق جمعی بنا شده بود، با بحران بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. نه تنها ارزش‌های مشترک مانند حقوق بشر، دموکراسی و حاکمیت قانون تضعیف شده، بلکه نهادهای جهانی که وظیفه‌ی پاسداری از این ارزش‌ها را داشتند، به شدت مورد بی‌اعتمادی و تردید قرار گرفته‌اند.

جمال کنج*

وقتی آن حسابرسی فرا برسد، مورخان مسیر را ردیابی خواهند کرد که نشان می‌دهد چگونه قوی‌ترین ملت روی زمین اجازه داده است قدرت نظامی و سیاست خارجی‌اش برای خدمت به یک کشور خارجی برون‌سپاری شود

مطالب پربازدید

مقاله