ملی مذهبی _ ۱_حصر یا حبس خانگی بعنوان یکی از حربه های مستبدین در ادوار مختلف برای سرکوب منتقدین شان بکار رفته است. از مشهورترین محصورین قبل از انقلاب میتوان به طاهره قره العین، شیخ خزعل، نصرت فیروز، سید حسن مدرس و البته دکتر محمد مصدق اشاره کرد. سوای از خوش نام یا بدنام بودن هر کدام از این افراد و بدون در نظر گرفتن دلایل حصرشان، نمیتوان از غیرانسانی و غیراخلاقی بودن چنین شیوه ی ناپسندی براحتی عبور کرد.
۲_ پرونده ی حصر مخالفین پس از انقلاب پرونده ای قطورتر و بمراتب پیچیده تری است. اگر بخواهیم به نام محصورانی که توسط حکومت جمهوری اسلامی به بند کشیده شدند اشاره ی گذرایی داشته باشیم میتوان چنین لیستی ارایه کرد:
مهدی حائری یزدی بمدت دو سال
محمد صادق روحانی بمدت شش سال
محمد کاظم شریعتمداری بمدت چهار سال
سید محمد شیرازی بمدت ۲۱ سال
سید حسن طباطبایی قمی بمدت ۱۶ سال
احمد آذری قمی بمدت یک سال
نورالدین کیانوری بمدت چندین ماه
عباس امیرانتظام بمدت پنج سال
حسینعلی منتظری بمدت پنج سال
میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی بمدت چهارده سال
نورعلی تابنده در حدود دوسال
۳_ میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و مهدی کروبی از رهبران معترضان سال ۸۸ در لیست بالا از حیث طولانی بودن مدت زمان حصر در رده ی سوم قرار میگیرند. آنها اکنون چهارده سال است که به دلیل عدم تمکین از رای و نظر رهبر جمهوری اسلامی در مناقشه بر سر اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در حصر خانگی قرار دارند. پرواضح است با زنده ماندن آنها و استمرار حکومت فعلی و عدم تغییر رای رهبران آن در مورد حصر، امکان طولانی تر شدن زمان حصر این سه نفر وجود خواهد داشت و محتمل است بر سالهای آن افزوده شود.
۴_ در لیست محصورین پس از انقلاب یک وجه تمایز میان موسوی و رهنورد و مهدی کروبی با سایرین وجود دارد و آن بازداشت همزمان این سه نفر و آغاز حصر خانگی آن هاست.
۵_ نکته حائز اهمیت دیگر نیز این است که زهرا رهنورد تنها زنی در بین این افراد است که مدت زمانی طولانی در بازداشت خانگی است. جالب اینکه در تاریخ معاصر ایران نیز مورد مشابهی از حصر طولانی مدت یک زن مبارز سراغ نداریم.
۶_ مورد جالب توجه دیگر اینکه موسوی و رهنورد بر خلاف سایر افراد لیست فوق در تمام سالهای حصرشان به دفعات در مورد مسایل اجتماعی سیاسی جامعه موضعگیری های جدی داشته اند. آنها با دادن پیام و نوشتن بیانیه پیرامون مسایلی چون اعتراضات دیماه ۹۶، تظاهرات و کشتار آبان ۹۸، ماجرای هواپیمای اوکراینی، ستم بر کارگران و کارمندان، شرایط سخت معیشتی جامعه، دختران خیابان انقلاب، انتخابات ۱۴٠٠، موضوع جانشینی، سیاست های منطقه ای پر هزینه و بی فایده ی نظام، اعدام های متعدد در کشور، خیزش مهسا بصورت مداوم جامعه را از نظرات و انتقادهایشان آگاه کرده اند.
۷_ برخورد جامعه نیز نسبت به حصر رهبران جنبش سبز با سایر محصورین پس از انقلاب متفاوت بوده است. برش های مهمی از جامعه ی ایرانی در تمام این چهارده سال رهبران جنبش سبز را فراموش نکرده اند و از هر فرصتی برای درخواست آزادی آنها استفاده کرده اند. بعنوان مثال چندین بار در فصول انتخابات رفع حصر بعنوان یکی از مهمترین مطالبات گروه هایی از مردم در خیابان ها و میتینگ های انتخاباتی فریاد شده است. گاه این خواسته آنچنان با هیجان و جدیت طرح شده که کاندیدای مورد خطاب مردم وعده ی رفع حصر را با صراحت طرح کرده و قول داده که پس از انتخابش به آن جامه عمل بپوشاند.
۸_ محصورین جنبش سبز از یک امتیاز نیز برخوردار بوده اند که سایر محصوران دیگر در دوران حکومت جمهوری اسلامی از آن بهره ای نبرده اند. این امتیاز وجود فضای مجازی در دوران حصر آنها و امکان طرح مداوم مطالبه ی رفع حصر با استفاده از این امکان مهم بوده است. در همه ی این سالها بارها شاهد تشکیل کمپین هایی برای طرح خواسته ی رفع حصر در پلاتفرم های مختلف بوده ایم. بارها معترضان به حصر با ترند کردن یک هشتک صدای اعتراضشان را با ابزار امروزی به گوش حاکمیت رسانده اند.
۹_ همچنین باید اشاره کرد که نحوه ی اطلاع رسانی و طرح اخبار پیرامون حصر با نمونه های پیشین در دوره های گذشته در تاریخ متفاوت بوده و با ظهور پدیده نت و استفاده از این تکنولوژی معمولن خبری از محصورین از دید جامعه پنهان نمانده است. وبسایت کلمه نزدیک به میرحسین موسوی مرجع اخبار مربوط به حصر بوده است و هرگز شایعه پراکنی ها و فیک نیوز نتوانسته با حضور و فعالیت کلمه فضای خبری پیرامون موسوی و رهنورد را تسخیر کنند. در این میان مصاحبه ها و موضع گیری های اردشیر امیرارجمند مشاور موسوی و انعکاس زنده انها در فضای مجازی نیز در تقویت خبررسانی بجا و بهنگام از محصورین نقش تعیین کننده ای داشته است.
رکن سوم اطلاع رسانی پیرامون حصر نیز دختران موسوی و رهنورد و فعالیت های مستمر و موضع گیری هایشان در فضای نت و پلاتفرم ها بوده که کمترین اقبالی برای اخبار کذب بدخواهان باقی نگذاشته است.
در مجموع باید گفت در این دوران با تغییرات تکنولوژیک و اگاه تر شدن جامعه به حصر بردن مخالفان در قیاس با گذشته گرچه همچنان شدنی است اما حاکمان مستمرن در پیشگاه کلمات و نوشته ها و اعتراضات حامیان محصورین تحت فشار قرار خواهند گرفت و گویی مدام مورد پرسش و سرزنش قرار میگیرند.