ملی مذهبی _ احمدرضا حائری، فعال مدنی و زندانی محبوس در زندان قزلحصار، در نامهای سرگشاده خطاب به غلامحسین محسنی اژهای، رئیس قوه قضاییه، از مرگ مشکوک یک زندانی تبعه افغانستان به نام نبی بیاتی در این زندان خبر داده و آن را مصداق «قتل سیستماتیک» خوانده است.
در این نامه حائری مینویسد: «نبی بیاتی که در اعتراض به رفتار تحقیرآمیز مسئولان زندان و انتقال به بند نامناسب، دست به اعتصاب غذای خشک زده بود، در بیتوجهی کامل مسئولان، جان باخت.» وی تأکید میکند که پیش از این بارها نسبت به بحران حقوق بشر در زندانهای ایران هشدار داده اما نتیجهای جز «پروندهسازی و حبس» نگرفته است.
به گفته حائری، نبی بیاتی بههمراه سه زندانی دیگر به اتهام مشارکت در درگیری، ابتدا به اتاق موسوم به «دربسته» منتقل و سپس با دخالت یکی از معاونان به نام اسماعیل فرجنژاد، برخلاف آییننامه داخلی، به واحدی شلوغ و پرتنش انتقال داده شد. بیاتی که این اقدام را ناعادلانه میدانسته، تهدید کرده بود که در صورت ادامه بازداشت در آن مکان، لب به آب نخواهد زد. با وجود این هشدار، مسئولان نه تنها اقدامی برای رسیدگی نکردند، بلکه او را در محل عبور زندانیان نگه داشتند. چهار روز بعد، وی بدون هیچگونه رسیدگی پزشکی، جان سپرد.
حائری این رویداد را «قتل» خوانده و نوشته است: «این یک مرگ عادی نبود. این یک قتل بود.» وی همچنین مدیریت دوگانه و غیرپاسخگوی زندان قزلحصار را از عوامل اصلی بروز چنین فجایعی دانسته و نسبت به تداوم این وضعیت هشدار داده است.
در پایان این نامه، حائری خواستار اعزام فوری هیأتی مستقل و دارای اختیار برای بررسی این واقعه و پاسخگویی مسئولان زندان شده و هشدار داده است که بیتوجهی به این مطالبه، جایگاه قوه قضاییه را بیش از پیش در افکار عمومی تضعیف خواهد کرد.
تاکنون مقامات قضایی جمهوری اسلامی واکنشی به این نامه نشان ندادهاند.
متن کامل نامه احمد رضا حایری به این شرح است:
قتل سیستماتیک یک زندانی افغان در قزلحصار؛
نامه سرگشاده احمدرضا حائری خطاب به رئیس قوه قضاییه
جناب محسنی اژهای،
در سالهای اخیر بارها، چه با نامههای سرگشاده و چه از طریق مکاتبات خصوصی با مسئولان، درباره نقض فاحش حقوق بشر در زندانهای جمهوری اسلامی، بهویژه درباره «حق حیات» زندانیان، هشدار دادهام. از ساسان نیکنفس تا امیرحسین حاتمی، فهرست قربانیان این سیستم بیپایان است. در برابر این هشدارها، آنچه نصیب من شده صرفاً پروندهسازیهای مکرر و حبس بوده است. این بار اما، اگر هیچ اقدامی برای پیگیری فاجعهای که در ادامه شرح داده میشود صورت نگیرد، و در عوض بار دیگر من هدف پیگرد قرار گیرم، این آخرین نامهام خواهد بود. پس از این، مخاطب من نهادهای بینالمللی مدافع حقوق بشر خواهند بود.
در روزهای اخیر، نبی بیاتی، زندانی تبعه افغانستان، در زندان قزلحصار جان خود را از دست داد. او که به دلیل رفتار تحقیرآمیز و خلاف آییننامه، دست به اعتصاب غذای خشک زده بود، بدون هیچگونه رسیدگی و در بیتفاوتی مطلق مسئولان، جان باخت. مرگی که بهروشنی مصداق «قتل سیستماتیک» است.
نگارش این گزارش بر اساس مشاهدات عینی و بررسی دقیق صورت گرفته و به درستی آن اطمینان کامل دارم.
هفته گذشته، نبی بیاتی، زندانی محبوس در سالن ۱۹ واحد چهار، بههمراه سه همبند دیگر به اتهام مشارکت در یک درگیری، به اتاق موسوم به «دربسته» منتقل شد. شخصاً هنگام بازگشت از ملاقات، آنان را در همان محل دیدم و پیگیر وضعیتشان شدم. مسئولان وقت وعده دادند که بهزودی به بند خود یا بندی دیگر در همان واحد منتقل میشوند. اما با دخالت فردی بهنام اسماعیل فرجنژاد، یکی از معاونان موسوم به «سلامت»، این وعده زیر پا گذاشته شد.
این چهار زندانی به واحد یک منتقل شدند؛ شلوغترین و پرتنشترین واحد زندان، که اساساً فرستادن اتباع خارجی به آن برخلاف آییننامه داخلی زندانهاست. نبی بیاتی که این تصمیم را ناعادلانه و توهینآمیز میدانست، صراحتاً اعلام کرد: اگر در این مکان نگه داشته شود، اعتصاب غذای خشک خواهد کرد و حتی لب به آب نخواهد زد. پاسخ معاون سلامت با پوزخند و جملهای توهینآمیز همراه بود: «فوقش میمیری، به درک!» سپس دستور داد او را نه در داخل اتاق، بلکه در راهروی بند ۹ واحد یک ـ محل تردد عمومی زندانیان ـ مستقر کنند.
چهار روز بعد، در حالی که هیچکس سراغی از او نگرفته بود، نبی بیاتی در تنهایی مطلق جان سپرد. این یک مرگ عادی نبود. این یک قتل بود.
برای ما که در بند هستیم، این خبر جانکاه و تکاندهنده بود. چگونه است که در این سرزمین، جان انسان تا این اندازه بیارزش شده؟ چگونه است که مرگِ قابل پیشگیری یک زندانی، با چنین آرامشی نادیده گرفته میشود؟
بارها هشدار دادهام که ساختار مدیریتی زندان قزلحصار، بهویژه در حوزهای بهنام «سلامت»، بحرانی و دوگانه است. از یک سو فردی بهنام قبادی مسئول واحد ۳ و بند سیاسی (که من نیز در آن زندانیام) است، و از سوی دیگر، فرجنژاد که عملاً ساختاری مستقل و بیپاسخگو دارد. این آشفتگی ساختاری، زمینهساز فجایعی مانند آنچه بر سر نبی بیاتی آمد، شده است.
با وجود اینکه برخی فعالان حقوق بشر نیز در همین زندان حضور دارند و پیگیر این فاجعه بودهاند، تا زمان نگارش این نامه، هیچ نمایندهای از سوی قوه قضاییه برای بررسی موضوع به زندان اعزام نشده است. این بیتفاوتی، در عمل به معنای تأیید قتل یک زندانی است.
قوانین مربوط به اعتصاب غذا برای زندانیان روشن است. نهفقط این قوانین رعایت نشد، بلکه حتی اصول انسانی اولیه نیز زیر پا گذاشته شد. اعتصاب غذا، آخرین راهِ انسانیست که دیگر راهی برای احقاق حق خود نمییابد. این صداها را باید شنید، نه خاموش کرد.
اکنون ما در زندان قزلحصار خواستار اعزام فوری هیأتی مستقل، مسئول و دارای اختیار از خارج از ساختار زندان، برای بررسی این جنایت و برخورد قاطع با عاملان آن هستیم. هرگونه بیتوجهی به این خواسته، بیتردید جایگاه قوه قضاییه را نزد افکار عمومی، در داخل و خارج، بیش از پیش تضعیف خواهد کرد.
احمدرضا حائری
زندان قزلحصار
چهارشنبه، ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴