ملی مذهبی _ آن چه در باره جنبش زنان باید مورد توجه قرار گیرد، گفتگوی نسل های زنان با یکدیگر است تا آنان بتوانند فعالیت های فردی و گروهی کوچک خود را به سوی برنامه های بزرگ تر سوق دهند. آصف بیات؛ جنبش زنان را ناجنبش می داند؛ چون مرکز سازماندهی ندارد. به نظر او؛ این جنبش فرا محلی است و در برگیرنده زنان جوان ایرانی. به نظر کارشناسان حوزه زنان، زنان نسل های جوان تر علاقه مند ند تا با تجارب نسل های پیشین آشنا شوند و البته که زنان نسل های گذشته علاقه مند به ارتباط و در اختیار قرار دادن تجارب خود به زنان دیگرند و تجربه اندوخته سرمایه اجتماعی با ارزشی است که نباید از آن غافل شد. از سویی افزایش اعتماد اجتماعی میان زنان ، قادر خواهد بود نقطه های ضعف های فعالیت ها را کاهش دهد.
این که زنان چگونه می توانند فعالیت های فردی و کوچک خود را جمع تر کنند و چه مدل هایی در تاریخ معاصر برای آنان وجود دارد؛ دغدغه اصلی این نوشتار کوتاه است.
زنان به طور مشخص از مشروطه تا به امروز تلاش های بسیاری کرده اند که با حضور در جمع ها، گردهمایی ها، احزاب، جنبش ها، مردم نهادها و… در مسیر پیشرفت و ترقی گام بردارند،اما هسته سخت قدرت مردسالارانه و نیز مسائل خود آنان این جمع ها را آنچنان که باید قدرت و وسعت نبخشیده است که ضرورتا چگونگی ان در تاریخ معاصر ایران قابل پیگیری است.
این که کار جمعی در میان ایرانی ها کاستی های آسیب شناسانه همراه بوده و هست نیز قابل بررسی است. اما واقعیت آن است درهمین سرزمین نهادهایی شکل گرفته که چسب اجتماعی سرزمینی ایران را همواره مستحکم نگه داشته است و زنان و مردان نهاد ساز در آن سهم بسزا داشته اند . الگوهایی مثال زدنی که رویکرد جمع گرایی و روحیه جمعی را تقویت کرده و می کنند.
البته که مشاهده مدل ها و الگوهای کار جمعی در پهنه زنان بسیار گسترده تر از ظرفیت این بحث است، اما اشاره به برخی از این ظرفیت های نسل های جوان تر زنان را به ظرفیت اندوخته های تاریخی متمایل می سازد.
در میان زنان نهاد ساز نام خانم توران میرهادی بسیار می درخشد. چرا که او و همکارانش با استراتژی آموزش و پرورش یعنی بنا نهادن مدرسه فرهاد در سه سطح ، کار بزرگ فرهنگنامه نویسی برای کودکان و نوجوانان و شورای کتاب کودک نشان داده اند که می توان کارهای بزرگ جمعی را با فرصت گیری از همین ساختارهای بسته قدرت پیش برد.توران میرهادی در باره این تجارب خود می گوید:
” ما در سال ۱۳۵۸، فقط 5 نفر بودیم….الان ۲۵۰ نفریم…این حرکت به ما نشان می دهد که اگر بخواهیم به صورت جمعی کار کنیم. حتما امکان پذیر است؛ منتهی باید راهش را پیدا کنیم و روش درست را به کار بگیریم.”(۱)
میرهادی در همین نشست تأکید می کند، که وقتی در زمینه کار فرهنگ نامه دچار مشکل می شدند، اولین کار آن بوده که مشکل را با شورای مشورتی کودکان و نوجوانان و فرهنگ نامه در میان می گذاشتند. وی سپس تشریح می کند که با استفاده صحیح از نیروی داوطلب و متخصص در جای خود به حل مشکلات پرداخته می شده است.
نوش آفرین انصاری؛ دبیر شورای کتاب کودک می گوید:
“خیلی از این اتفاقهای کودکی در مدرسه فرهاد، تبلور، گسترش و پختگی پیدا میکند؛ از جمله اعتقاد ایشان به کار مشارکتی. از ویژگیهای خانم میرهادی این بود که هیچوقت من نمیگفتند،همیشه ما میگفتند. همیشه سعی میکردند همه را یکجوری درگیر کنند و اندیشه مشارکتی را توسعه دهند. در مدرسه فرهاد هم این کار را کردند. از سرایدار تا مدیر و از تمام بچهها و معلمها و مدیر همه یکجوری در مدیریت مدرسه درگیر بودند. این کار مشارکتی خیلی مهم است. ما در شورا به آن میگوییم «منِ ما شده»؛ یعنی وقتی منی بتواند ما شود خیلی نزدیک میشود به این اندیشهی مشارکتی، مشورت گرفتن، گفتوگو کردن و شکستن فاصله بین نسلها و با نسل جوان قابلیت گفتوگو پیداکردن. (۲)
و سپس توضیح می دهند که در روند تکمیل این سازمان وسیع مردم نهاد میرهادی و همکارانش تلاش کردند در سال ۱۳۴۱یک سازمان مردم نهاد را برای ایجاد برابر خواهی در جامعه به وجود آوردند:
” در این حرکت، آموزش و پژوهش نقش خیلی مهمی دارد و همچنین نقش پررنگ زنان هم مطرح است. 90 درصد از همکاران ما خانم هستند و در حقیقت زنان بسیاری، از خانهها برآمدند و در شورا تفکر و نحوه کارکردن و تخصص شان دگرگون و عوض شده است؛ مثلا فرض کنید که ما در شورا کارشناسانی را تربیت کردیم برای بررسی کتاب، ترویج کتاب و تأسیس کتابخانه.”(همان)
وباز پس از ۶۰ سال کار، همچنان از وصیت های هفتگانه توران میرهادی وصیت سوم ایشان مربوط به دعوت به کار دسته جمعی است:
” 3-جایگرین کردن مشارکت در همه کارها و همه سطوح. در خانواده، در مهد کودک، در جامعه کوچک، در جامعه بزرگ. لذت کار دسته جمعی سازنده است توان و اعتماد، دوستی و محبت به وجود می آورد.” (بر گرفته از مراسم یادبود زنده یاد توران میرهادی)
پرفسور پروانه وثوق یک زن تاثیر گذار در شکل گیری نهادهای پزشکی برای کودکان ایران است، او که فوق تخصص انکولوژی داشت ودر چندین موسسه معتبر بین المللی عضو بود به نجات کودکان سرطانی پرداخت و عمرش را وقف کرد و هزینه پرداخت تا در مواجهه با سعیده قدس که برای درمان کودک خود مراجعه کرده بود بیمارستان فوق تخصصی کودکان تحت پوشش موسسه محک را پی ریزی کردند. خانم قدس فرزند خود را نتوانست نجات دهد اما با همت او، پروانه وثوق و همکارانشان در محک کودکان سرطانی بیشماری نجات پیدا کردند.این کار دسته جمعی، شور و تخصص پروانه و سعیده قدس توانست کار بزرگ دیگری را برای کودکان ایران صورت بندی کند.
مه لقا ملاح؛ که خود پیشینه مادر بزرگی و مادری نهاد ساز را با خود همراه دارد، دختر “خدیجه افضل وزیری” و “نوه بی بی خانم استرابادی”است و هر دو نام هایی آشنا در گسترش مدارس و فرهنگ سازی برای باسواد نمودن زنان ایران. مه لقا ملاح با وجود مدرک دکترای جامعه شناسی انرژی خود را صرف حفاظت از محیط زیست کرد. وقتی همسرش “حسین ابوالحسنی به همراه دیگران ” جمعیت مبارزه با آلودگیهای محیط زیست را تشکیل دادند این بانو مه لقا ملاح بود که در سال ۱۳۲۵موسسه محیط زیست را تأسیس کرد و سپس دانشکده محیط زیست از آن سر بر آورد. او برای جلوگیری از آلودگی تهران بسیار تلاش کرد. اما وقتی تلاش هایش از بالا نتیجه نبخشید به فکر تشکیل انجمن افتاد:
” من پس از مدتی فعالیت در حوزه محیط زیست که تحقیق و نگارش کتاب را شامل می شد، به این فکر افتادم که باید یک تشکل و انجمن هم برای فعالیت های محیط زیستی تشکیل دهم. فکر می کردم با یک کار تشکیلاتی و در عین حال غیر دولتی، می توان به اهداف بسیار بلند تری هم رسید. در نتیجه جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست را تشکیل دادم. و به این دلیل روی نقش و جایگاه زنان تأکید داشتم که واقعاً زنان نقش کلیدی در مبارزه با آلودگی محیط زیست دارند.”(ویژه نامه شرق )
وی توانست در سال ۱۳۷۴ جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست” را به ثبت برساند و این جمعیت در11 استان کشورشعبه دارد و با ۵۶۰ معلم 13 هزار نفر را آموزش داد و بخصوص روی مهد کودک ها نیز کار آموزشي کرد.به نظر مه لقا ملاح آموزش ها باید مشارکتی باشد تا به نتیجه برسد. او بخصوص خود نه زباله تولید می کرد و نه مصرف آلوده کننده محیط زیست داشت.
و نه تنها در کارجمعی، بلکه در زندگی شخصی نیز الگویی وصف ناپذیر بوده و هست.
اعظم طالقانی از جمله زنان نهاد ساز ایرانی است که در سه حوزه حزبی، اقتصاد و کارآفرینی و فرهنگی تلاش کرده است. تأسیس جامعه انقلاب اسلامی زنان، مدیر مسئولی نشریه پیام هاجر که به پیام ابراهیم تغییر نام داد و راه اندازی کارگاه تولیدی برای زنان سرپرست خانوار و مدیر عامل مجتمع فرهنگی آیت الله طالقانی.
طالقانی از همان دوران زندان تصمیم گرفت برای زنان سازمانی ایجاد کند. او به یاد می آورد در آن روز در حالی که انقلابیون مشغول تیراندازی و تصرف یکی از ساختمان های ساواک بودند، او و دوستانش اساسنامه موسسه ای را می نوشتند که شاید اولین نهاد جدی خاص در آستانه انقلاب بود.(۳) و البته ۱۲ سال در انتظار صدور پروانه معطل ماندند و در سال ۱۳۷۱ پروانه تأسیس را گرفتند.
کارهای محدود حزبی و انتشار پیام هاجر انجام می شد تا آن که پس از سال ۱۳۷۶ امکان فعالیت گسترش یافت و تا خاموشی ایشان باسعه صدر و مداراگری که از ایشان سراغ داریم ادامه یافت. به قول آصف بیات زنانی نظیر طالقانی زنان برجسته اسلامگرایی بودند که هم کار خانه و هم در عرصه عمومی فعال بودند. از انقلاب برآمده بودند و در قالب روحانیون سنت گرا نمی گنجیدند که زنان را در کنج خانه می خواستند:” الگوهایی که در آن واحد هم زن خانه دار” واقعی بودند و هم شخصیت اجتماعی. در کنار تعداد زیادی از سازمان ها و گروه های اسلامی، زنان برجسته اسلام گرا از جمله اعظم طالقانی، فرشته هاشمی، شهین طباطبائی، زهرا رهنورد و گوهر الشریعه دستغیب در جامعه زنان انقلاب اسلامی جمع شدند.”(۴)
و این نمونه هایی از تلاش زنان پیشکسوتی بود که در کارهای جمعی مثال زدنی هستند وگر نه همین حالا هم زنان بسیاری با بنیاد توسعه کارافرینی، با پیشگیری از آسیب ها و خدمات اجتماعی، با تلاش در جهت حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق کودکان و… دست به کار جمعی و گروهی اند که پرداختن به تمامی آنان چندین هشت مارس می طلبد.
امید تا با انباشت تجربه در کارهای جمعی زنان برای زنان و برای هشت مارس های سال های بعد آمادگی بیشتری حاصل شود و با دستانی پربارتر از گذشته به استقبال هشت مارس های دیگر برویم.
هشت مارس بر تلاش گران نهاد ساز زن مبارک باد!
‐——-
(۱)می توانیم جمعی کار کنیم. اگر بخواهیم: گزارش ششمین نشست منتقدان کتاب های علمی آموزشي کودک و نوجوان. کتاب ماه کودک و نوجوان، ش ۶۰، مهر ۱۳۸۱: ۲۶-۳۱
(۲) ایبنا(خبرگزاری کتاب ایران)؛گفت و گو با نوش آفرین انصاری، دبیر شورای کتاب کودک
۱۸/۸/۱۴۰
(۳) اسماعیلی، خیرالله: دولت موقت، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰، چاپ اول
(۴)سایت پل هایی برای زنان، مقاله کنشگران زن در کشورهای اسلامی به چه معناست؟ آصف بیات،۱۳۹۲/۸/۱۸)