60 سال مبارزه ابراهیم یزدی در یک نگاه

پراگماتیست ها در تحلیل هایشان به تجربه شان بیشتر متکی هستند تا نظریه ها. به فایده کار بیشتر می اندیشند تا حفظ اعتبار خود. بیشتر اهل مذاکره هستند تا سرسختی. در تفسیر اصول به اندازه کافی انعطاف دارند تا اصولشان به گزاره های جزم اندیشانه تبدیل نشود.دکتر یزدی هم از چهره ای پراگماتیک است. همین چهره او را پیچیده کرده است. اما نوعی پیچیدگی از جنس با اخلاق. چرا که پراگماتیک بودن بدون پایبندی به اصول اخلاقی چندان دشوار نیست اما اینکه اصولگرایی و عملگرایی با هم جمع شوند کار معدودی از سیاستمداران زیرک است که دکتر ابراهیم یزدی یکی از آنهاست.

پیام یک سخنرانی و یک مصاحبه از مهندس عزت الله سحابی

مهندس سحابی از جنس اپوزیسیونی بود که به بحث های کارشناسی اهمیت فراوان می داد. او در نوشته ها و سخنرانی و مصاحبه هایی خود همیشه برای اثبات ایده اش نمونه می آورد. دغدغه او توسعه ایران و محور نظام فکری اش بحث "هویت ملی" بود. نگاهش به مذهب به عنوان عامل تقویت کننده اخلاق در سطح اجتماع بود و البته نافی حضور دین در حکومت بود. این دیدگاه او با قائلان به فرستادن دین در عرصه خصوصی و چشم پوشی از کارکردهای اجتماعی اش مرزبندی دارد. او به عرصه عمومی برای کنترل و مهار قدرت اهمیت می داد. رمز توسعه را در اجماع ملی بر سر مسائل عمومی جامعه می دانست. ملی گرایی او تکثرپذیر است اما به عامل وحدت بخش ایرانیت در وصل همه عناصر متکثر اهمیت می دهد. او در همان سال های نخست انقلاب منتقد ولایت فقیه به عنوان شکلی از حکومت دینی بود. با گذشت زمان به منتقد حکومت دینی هم تبدیل شد. همانگونه که خود تاکید می کند با رصد تحولات به اهمیت ملی گرایی پی برده است اما نه ملی گرایی نوستالژیک که تکثر را در جامعه ایران نادیده می گیرد بلکه ملی گرایی که در خدمت منافع ملی است تا هم وحدت آفرین باشد و هم از کرامت انسانی دفاع کند.

کروبی در این نامه نشان داده بین جنبش سبز و انتخابات 92 و 94 نه تنها گسستی نیست بلکه مکمل یکدیگرند. اولی در نقش سلبی اش ارزشی افشاگرایانه داشته"خوشبختانه ایستادگی و مقاومت اقشار مختلف مردم بویژه دانشجویان، فعالان سیاسی و حقوق بشری در حوادث ۸۸ و نیز آگاهی بخشی رسانه‌های آزاد درس بزرگی به کسانی داد که برخلاف اهداف شهدای انقلاب و جنگ و اندیشه امام رای مردم را زینتی بیش نمی‌دانند و می‌خواستند به‌نام مردم و به‌کام خود سرنوشت انتخابات‌ها را به گونه‌ای دیگر رقم زنند. " و دومی ایجابی:" خدا را شاکرم که در انتخابات‌های ۹۲ و ۹۴ مردم با حضور پرشور خود جواب قاطعی به تمامیت‌خواهان دادند و برخی از نورچشمی‌های حاکمیت را از صحنه خارج کردند و هوشمندانه نسبت به ابزاری شدن شورای نگهبان به محوریت دبیر آن، که فهم و درک‌اش خود حکایتی است خواندنی؛ اعتراض کردند و هنوز راه اصلاح ساختار نظام را در صندوق رای می‌جویند."

لغو کنسرت ها و تجربه دور دوم خاتمی

اگر دولت خواستار تحرک جامعه مدنی است رئیس و وزرایش باید خود در مقابله با بی قانونی ها پیشقراول باشند در غیر این صورت فرهنگ ترس بر جامعه هم جاری می شود و "امید" به یاس تبدیل می شود. این همان اتفاقی بود که در سال 84 ضربه بزرگی به صلاحات زد. در آن انتخابات تشتت اصلاح طلبان بی اهمیت نبود اما همه علت شکست هم نبود. مردم از شعارزدگی و گفتاردرمانی خسته شده بودند. دعواهای سیاسی و بی دستاوردی روح جامعه را کشته بود و زمینه برای حضور پوپولیست ها فراهم کرد.

مجتبی نجفی: امروز به رغم همه محدودیت ها در ایران نشانه های حیات این جامعه مدنی مشخص است، برای نجات جان یک چشمه اعتصاب غذا می شود، برای برخورد نامناسب با حیوانات تجمع می شود، برای مبارزه با بی آبی و بحران خشکسالی کمپین تشکیل می شود، برای احقاق حقوق معلمان و کارگران تحرکاتی صورت می گیرد و دهها نمونه دیگری که نشان می دهند با وجود مرارت ها و محدودیت ها، این جامعه مدنی حضور دارد ،نفس دارد، می خواهد از سوی قدرت به رسمیت شناخته شود، در صدد تصاحب عرصه عمومی اش هست. برای همین است که طیفی از قدرت که به رای نیاز دارد بخشی از مطالباتش را می پذیرد.

حنای تحریم رنگی ندارد زیرا تجربه های تلخ وشیرین انتخابات های ریاست جمهوری سه دوره گذشته اهمیت صندوق رای را به عنوان یک امکان، بیشتر از پیش آشکار کرده است. دوم اینکه نگاه ایدئولوژیک که انتخابات را ابزار مشروعیت بخشی به خود و یا مشروعیت زدایی از رقیبش می داند تضعیف شده ...

"اپوزیسیون مدنی" می رود پایه های خود را در عرصه عمومی به لطف تحولات جمعیتی،تکنولوژیک و انقلاب در ارتباطات و آموزش بنا دهد.[5] اپوزیسیونی که به دنبال زیست بهتر در جامعه ای پر از بحران است، از کنش های کوچک استقبال می کند و مسائل عمومی اش را نه برای مچ گیری که برای حل شدن طرح می کند. چپ مذهبی در بطن این اپوزیسیون می تواند با طرح این مسائل حرف های مهمی برای گفتن داشته باشد. همان چپی که در عرصه عمومی ایران به دنبال احیای خویش است اما دیگر نه با آن نگاه اول انقلاب که همه امال و آروزهایش را در تسخیر قدرت می دانست و به جای درون به بیرون نگاه داشت بلکه چپی که به دنبال تلاش برای زیست بهتر با کنش های کوچک معطوف به نتیجه در قالب نهادهای مدنی مدرن است. چپی که به جای امپریالیسم بیرونی با امپریالیسم درونش می جنگد. این چپ مذهبی هرگز نخواهد مرد.

انتقاد نیویورک تایمز از تناقض غرب در برابر تروریسم

مجتبی نجفی: اما نقطه اوج مطلب جایی است که نویسنده با اشاره به حمله آمریکا به عراق که به ایجاد فضای حیاتی برای تروریستها منجر شد به ریشه اصلی مصائب خاورمیانه و ظهور داعش به درستی اشاره می کند و می گوید:" داعش یک مادر دارد و آن هم تهاجم به عراق است اما پدرش عربستان سعودی وصنعت مذهبی اش هست.اگر آمریکا با دخالتش در عراق به ناامیدهای جهان عرب دلیل و بهانه داد عربستان سعودی به آنها باور و اعتقاد داد. اگر این نکته درک نشود جنگ را می بازیم حتی اگر در نبردها پیروز شویم. جهادی ها کشته خواهند شد اما در نسل های آینده دوباره متولد خواهند شد و از همان کتاب ها تغذیه خواهند کرد. "

تحلیل محتوای نشریه داعش

مجتبی نجفی: داعش برای توجیه امامت چند بار به آیه 124 سوره بقره استناد کرده است:" وَ إِذِ ابْتَلى‏ إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً...." . در نظر داعش این امامت صرفا مذهبی نیست بلکه سیاسی است و بسیاری از اهل مذهب به دلیل دشواری های چنین امامتی آن را رها کرده اند و بسیاری از مردم نمی دانند که امامت واقعی در مذهب تنها از طریق یک "امامت سیاسی" میسر خواهد شد. داعش بر تشکیل حکومت به عنوان پیش شرط اساسی امامت اصرار دارد و معتقد است امامت در مذهب تنها از طریق یک امامت سیاسی میسر خواهد شد. حتی ابلاغ پیام خدا در حکومت طاغوت مانند کسی است که در میان خاکسترها با آتش از خود محافظت می کند. در فقه سیاسی داعش،واژه امامت در آیه 124 بقره به امامت سیاسی و هم امامت مذهبی ابراهیم تاکید دارد. در نتیجه هر گونه جداسازی این دو مفهوم محکوم شده است.

خطر بزرگ در کمین حیات جمعی ایرانیان

انتخابات اسفند بستری برای طرح گسترده خطری است که حیات ایران را درمعرض نابودی قرار داده است. وادار کردن حکومت به اصلاح رویه در مورد محیط زیست،خارج کردن مسئله از شکل "فانتزی گونه" به یک مسئله ملی برای جریان های سیاسی کشور، برخورد قاطع با لابی های سدساز ، نیازمند وارد کردن اهرم فشاری است که هم در سطح جامعه مدنی و هم در سطح فشار نهادهای قانونگذار مانند مجلس باید دنبال شود. اگر انتخابات 88 و 92 علیه " دروغ" بود، انتخابات مجلس 94 می تواند علیه خشکسالی باشد. همان دو آفت بزرگی که کورش فرمانروای نیک نهاد ایرانیان از خدای خود می خواهد کشورش را از گزند آنها مصون بدارد.