ملی مذهبی _ دکتر “احمد سلطان” مهندس متخصص در امور نفت و انرژی در مقاله تحلیلی منتشر شده توسط اندیشکده مصری “مطالعات استراتژیک” به پیامدهای حمله احتمالی آمریکا به زیرساختهای نفت و گاز ایران پرداخته و آن را موضوعی مهم قلمداد کرده است.
پیامدهای جدی حمله احتمالی ایران به زیرساختهای ایران برای بازارهای انرژی
او در این باره مینویسد:”بخش انرژی ایران، بهویژه تاسیسات نفت و گاز طبیعی آن کشور برای اقتصاد و جایگاه منطقهای ایران از اهمیت ویژهای برخوردار هستند و رکن اساسی اقتصاد ایران را تشکیل میدهند. “دونالد ترامپ” رئیسجمهور آمریکا پس از هشدار به ایران در مورد “بمباران بیسابقه” در صورت عدم دستیابی به توافق با کشورش در خصوص برنامه هستهای باعث تشدید نگرانی در سطح منطقهای شده و پرسشهایی را در مورد روزهای آینده ایجاد کرده است. علیرغم سالها تحریمهای اعمال شده توسط ایالات متحده و دیگر قدرتهای غربی، تهران کماکان نیمی تا دو سوم نفت خود را صادر میکند که بخش اعظم آن به چین است.
با افزایش گمانه زنیها در مورد آمادگی برای حمله به تاسیسات ایران (نفت و هستهای)، تمرکز بر احتمال قصد حمله به تاسیسات تولید و پالایش نفت در ایران با هدف توقف منابع مالی برای اقتصاد این کشور مطرح شده است. قیمت نفت و گاز طبیعی دیگر از تنشهای ژئوپولیتیکی که در حال حاضر خاورمیانه را فرا گرفته مصون نیست و اکنون در بحبوحه تهدیدات امنیت تاسیسات نفتی (یک زنگ خطر واقعی برای امنیت انرژی جهانی) در معرض نوسانات قابل توجهی قرار دارد. تهدید تاسیسات نفتی نقطه عطف جدیدی در تنشهای ژئوپولیتیکی است که جهان از زمان آغاز حملات به غزه همزمان با تشدید رخدادها در خاورمیانه شاهد آن بوده است. با توجه به ترس از طولانی شدن و گسترش این حملات با دخالت طرفهای دیگر (سناریوهای متعدد)، خطرات متعددی مطرح میشوند که میتواند بازارهای جهانی انرژی را تهدید کند”.

کل ذخایر نفت خام قابل استحصال ایران تا ژانویه ۲۰۲۵ تقریباً ۱۵۷.۸ میلیارد بشکه نفت خام برآورد شده است
نگاهی به پالایشگاههای نفتی ایران و مشتقات تولید شده توسط آن
این متخصص مصری امور انرژی در ادامه با معرفی پالایشگاههای نفتی ایران و کارکرد آن مینویسد: “بر این اساس، سناریوهای حمله احتمالی ایالات متحده بر چهار نکته اصلی متمرکز است: هدف قرار دادن تاسیسات نظامی، هستهای، نفت و انرژی. بخش انرژی ایران به نفت محدود نمیشود، بلکه شامل گاز طبیعی و برق و هم چنین پروژههای جدید با هدف توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر میشود. با این وجود، تهدیداتی وجود دارند که میتوانند بر این بخش حیاتی برای ایران در پی تنشهای مداوم با اسرائیل و واشنگتن تأثیر بگذارند.
علاوه بر این، ایران (با جمعیتی حدود ۸۳ میلیون نفر) دارای ذخایر نفت خام قابل توجهی است و در زمره بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان قرار دارد. این کشور از نظر ذخایر اثبات شده نفت پس از ونزوئلا و عربستان سعودی در رده سوم کشورهای اوپک قرار دارد و سهم تهران حدودا ۱۴ درصد است. بخش عمده ذخایر نفت ایران در خشکی قرار دارد و تقریبا ۷۱ درصد را شامل میشود در حالی که خوزستان تقریبا ۸۰ درصد کل ذخایر نفت ایران را در خود جای داده است. کل ذخایر نفت خام قابل استحصال ایران تا ژانویه ۲۰۲۵ تقریبا ۱۵۷.۸ میلیارد بشکه نفت خام برآورد شده بود. علاوه بر این، ایران تقریبا ۱۴۵ میدان (خشکی و فراساحلی) در اختیار دارد که بیشترین میادین نفتی در جنوب و غرب آن کشور متمرکز شدهاند. میدان اهواز بزرگترین میدان در منطقه است.
علاوه بر این، تقریبا ۲۱ پالایشگاه گاز و ۱۰ پالایشگاه نفت در ایران وجود دارند. هم چنین، آن کشور از قابلیتهای فنی برای ساخت پالایشگاههای اضافی برخوردار است. میدان اهواز یکی از بزرگترین میادین نفتی ایران است و به عنوان سومین میدان نفتی بزرگ جهان نیز شناخته میشود. ذخایر ثابت شده این میدان تقریبا ۶۵ میلیارد بشکه نفت خام است. این میدان حدود ۶۷ سال پیش توسط شرکت نفت ایران (انگلیس سابق) کشف شد و در سال ۱۹۹۷ میلادی افتتاح و از آن نفت استخراج شد و دارای پنج مجموعه است که معادل ۸۰۰ هزار بشکه نفت در روز و هم چنین حدود ۱۳ میلیون متر مکعب گاز همراه با آن را تولید میکند. این میدان تقریبا ۶۷ کیلومتر طول و ۶ کیلومتر عرض دارد. پالایشگاههای ایران تاسیسات استراتژیک حساسی هستند که در آن نفت خام پالایش و به گاز مایع، نفت سفید، بنزین، گازوئیل و سایر مشتقات نفتی تبدیل میشود.
پالایشگاههای نفت کارخانههای صنعتی غولپیکری هستند که دارای واحدهای فرآوری مختلف و تاسیسات کمکی اضافی مانند واحدهای خدماتی و واحدهای ذخیرهسازی هستند. ایران روزانه حدود ۱۱۵ میلیون لیتر بنزین از این پالایشگاهها تولید میکند که باعث شده بتواند به خودکفایی در زمینه مشتقات و فرآوردههای فنی دست یابد. ایران دارای ده پالایشگاه غول پیکر است که در سراسر جغرافیای وسیع آن کشور در جنوب غربی، مرکزی، جنوبی و شمالی ایران پراکنده شدهاند، از جمله پالایشگاههای غول پیکر تهران. بر این اساس، ایران یکی از بزرگترین بخشهای پالایشی در خاورمیانه را در اختیار دارد که ظرفیت تولید آن در سال ۲۰۲۴ میلادی به حدود ۲.۴ میلیون بشکه در روز رسید که در ۱۰ تاسیسات اصلی توزیع شده بود.
سه پالایشگاه بزرگ ایران عبارتند از: پالایشگاه اصفهان که حدود ۳۷۰ هزار بشکه در روز تولید میکند، پالایشگاه آبادان که حدود ۳۶۰ هزار بشکه در روز تولید میکند و پالایشگاه بندرعباس که حدود ۳۲۰ هزار بشکه در روز تولید میکند. پالایشگاه فجر جم در جنوب ایران نیز حدود ۳۹۹ هزار بشکه در روز تولید میکند. ایران تا سال ۲۰۲۴ میلادی تقریبا ۴۰ درصد نیاز داخلی خود به بنزین را تامین میکرد. شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی ایران کنترل کاملی بر حمل و نقل، ذخیره سازی، بازاریابی و توزیع فرآوردههای نفتی در ایران دارد. برجستهترین بنادری که نفت از آن صادر میشود، در سواحل جنوب غربی ایران، بندرعباس و جزیره خارک هستند که تقریبا ۹۰ درصد صادرات نفت ایران را تشکیل میدهند. شایان ذکر است که ایران از اثرات تحریمهای آمریکا که در سال ۲۰۱۸ میلادی به دنبال خروج یکجانبه واشنگتن از توافق بر سر برنامه هستهای تهران اعمال شد، رنج میبرد. تحریمهای آمریکا تهران را از بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت خام محروم کرده و مانع از صادرات تقریبا ۱.۸ میلیارد بشکهای نفت آن کشور از آوریل ۲۰۱۸ تا آوریل ۲۰۲۱ شد”.

ایران دارای ۱۰ پالایشگاه غول پیکر است که در سراسر جغرافیای وسیع آن کشور در جنوب غربی، مرکزی، جنوبی و شمالی ایران پراکنده شدهاند؛ از جمله پالایشگاههای غول پیکر تهران که در این شکل نشان داده شدهاند
نگاهی به بخش گاز ایران
این اندیشکده مصری در ادامه با نگاهی به بخش ذخایر گاز طبیعی ایران مینویسد: “علاوه بر این، ذخایر گاز طبیعی ایران در سال ۲۰۲۴ میلادی به حدود ۱.۲ تریلیون فوت مکعب رسید و در رتبه دوم جهانی قرار گرفت. ایران تقریبا ۱۷ درصد از ذخایر اثبات شده گاز طبیعی جهان و نزدیک به نیمی از ذخایر اوپک را در اختیار دارد. هم چنین، ایران در سال ۲۰۲۲ میلادی پس از ایالات متحده و روسیه سومین تولیدکننده بزرگ گاز طبیعی خام در جهان بود. با وجود تحریمها که سرمایه گذاری را محدود کرده و توسعه گاز طبیعی در ایران را مختل میسازد، تولید گاز طبیعی خام آن کشور در فاصله سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۳ بیش از ۶۰ درصد افزایش یافته و به حدود ۸.۸ تریلیون فوت مکعب رسیده است. ایران در سال ۲۰۲۳ میلادی چهارمین مصرفکننده گاز طبیعی در جهان پس از آمریکا، روسیه و چین بود و بخش عمده تولید گاز طبیعی ایران در داخل مصرف میشود (ایران حدود ۱.۴ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی تولید میکند که حدود ۹۸۰ میلیون متر مکعب آن به شرکت ملی گاز آن کشور تحویل داده میشود).
علاوه بر این، براساس دادههای در دسترس عموم از صنعت گاز ایران، آن کشور تاکنون نتوانسته بیش از ۷۰ درصد از ذخایر گاز طبیعی خود (۱۷ درصد کل جهان) را استخراج کند و سهم ایران از تولید جهانی تنها حدود ۵ درصد است. این به دلیل مشکلاتی است که ایران با آن مواجه است و در صدر آن تحریمهای آمریکا قرار دارند. در نتیجه، استخراج گاز از ذخایر قطعی ایران به میزان قابل توجهی پایین باقی مانده است. ایران ۴۳ میدان گازی در اختیار دارد که مهمترین آنها میدان پارس جنوبی مشرف به خلیج فارس است. این میدان بزرگترین میدان گاز طبیعی در جهان میباشد و بین قطر و ایران مشترک است. این میدان در قطر به میدان شمالی معروف است. مساحت آن میدان تقریبا ۹۰۷۰۰ کیلومتر مربع است که ۶۰۰۰۰ آن در آبهای سرزمینی قطر و ۳۰۷۰۰ آن در آبهای ایران است. در مجموع، تولید نفت ایران از ابتدای سال مالی تاکنون حدود ۷۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یافته و به بالاترین میزان در ۹ سال اخیر یعنی حدود ۳.۲۵ میلیون بشکه در روز رسیده است. این روند پس از آن صورت گرفته که تهران از کاهش تنشها با واشنگتن (پیش از رویارویی مستقیم فعلی با اسرائیل) و بیاعتنایی دولت آمریکا به صادرات نفت ایران منتفع شد، اقدامی که برخی آن را به تمایل دولت آمریکا برای مهار افزایش قیمت نفت خام (در پایان سال ۲۰۲۲) مرتبط دانستند”.

تحریمهای آمریکا، تهران را از بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت خام محروم کرد و مانع از صادرات حدود ۱.۸ میلیارد بشکه نفت از آوریل ۲۰۱۸ تا آوریل ۲۰۲۱ شد که در این شکل نشان داده شده است
چرا حمله به زیرساختهای انرژی ایران برای آن کشور پیامد به همراه خواهد داشت؟
این تحلیلگر حوزه انرژی در ادامه با اشاره به چرایی پیامدهای حمله نظامی احتمالی به تاسیسات انرژی ایران برای تهران و برای سایر نقاط جهان مینویسد:”واردات نفت چین از ایران در سالیان اخیر به طور پیوسته افزایش یافته و به حدود ۱.۸ میلیون بشکه در روز رسیده است. این بدان معناست که هرگونه اختلال در صادرات نفت ایران به طور قابل توجهی بر اقتصاد تهران تاثیر میگذارد و به اقتصاد چین (دومین اقتصاد بزرگ جهان) آسیب میرساند و در نتیجه به اقتصاد جهانی آسیب میوارد خواهد ساخت. قطع عرضه نفت ایران، پالایشگاههای چینی را مجبور خواهد ساخت تا خرید خود را از سایر تامین کنندگان اصلی از جمله روسیه افزایش دهند. این تغییر میتواند منجر به حمایت مالی بیشتر از تلاشهای جنگی روسیه در اوکراین شود و چشم انداز ژئوپولیتیک گستردهتر را پیچیدهتر کند. بنابراین، میتوان ادعا کرد که ضربه زدن به تاسیسات نفتی ایران میتواند خسارت اقتصادی قابل توجهی به تهران وارد کند. علیرغم آن که زیرساختهای عظیم نفتی ایران که شامل میادین عظیم نفتی، خطوط لوله، پایانههای صادراتی و پالایشگاهها میشوند، اهدافی وسوسهانگیز برای حملات ایالات متحده خواهند بود، چنین اقدامی میتواند در بازارهای جهانی نفت نتیجه معکوس به همراه داشته باشد و منجر به افزایش شدید قیمت نفت در سراسر جهان شود و پیامدهای اقتصادی گستردهای به همراه خواهد داشت”.

ایران در سال ۲۰۲۳ میلادی چهارمین مصرفکننده گاز طبیعی در جهان پس از آمریکا، روسیه و چین بود و بخش عمده تولید گاز طبیعی ایران در داخل مصرف میشود
وضعیت تاسیسات هستهای ایران
این اندیشکده مصری با اشاره به این که اگرچه بازارهای نفت خام به تهدیدهای اخیر ایالات متحده واکنش نشان دادهاند، اما این بخش تنها بخشی در دایره اهداف بالقوه نیست، بلکه تاسیسات هستهای ایران نیز میتوانند هدف حملات احتمالی قرار گیرند، مینویسد: “ایران دارای چندین تاسیسات هستهای برجسته در سراسر آن کشور است که برخی از آن تاسیسات به غنی سازی اورانیوم و تولید سوخت هستهای اختصاص یافتهاند، در حالی که برخی دیگر برای تحقیقات علمی مورد استفاده قرار میگیرند. برنامه هستهای ایران شامل چندین تاسیسات هستهای است که در صورت تصمیم اسرائیل برای حمله به آنها میتوانند اهدافی بالقوه باشند. یکی از این اهداف معادن اورانیوم هستند. ایران دارای چندین معدن اورانیوم است که مهمترین آنها معدن ساغند در استان یزد است که دارای مقادیر زیادی سنگ اورانیوم میباشد و از دهه ۱۹۷۰ به بهره برداری رسیده است. معدن ناریگان نیز یکی از مکانهای مهم اورانیوم ایران است که بخشی از تلاشهای ایران برای توسعه توانمندیهای انرژی هستهای خود است.
براساس گزارش ماه مه ۲۰۲۴ آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران بهطور قابل توجهی از محدودیت ۳.۶۷ درصدی غنیسازی اورانیوم معادل سطحی که در نیروگاههای هستهای برای تولید برق استفاده میشود فراتر رفته است. ایران اکنون حدود ۳۵۱.۳ کیلوگرم اورانیوم غنی شده تا حدود ۲۰ درصد در اختیار دارد. یکی دیگر از اهداف بالقوه مراکز غنی سازی اورانیوم هستند. نطنز علاوه بر راکتور یک مرکز غنیسازی اورانیوم را نیز در خود جای داده است. براساس اظهارات ایران از آن مرکز برای اهداف صلح آمیز مانند تولید انرژی استفاده میشود. ایران علاوه بر نطنز یک سایت غنیسازی در لشکرآباد در نزدیکی تهران در اختیار دارد که تا زمانی که گزارشهای غربی آن را فاش نکرده بودند مخفی باقی مانده بود. اردکان یکی از سایتهای مهم غنیسازی اورانیوم است که در استان یزد، استانی غنی از معادن اورانیوم واقع شده است. اعتقاد بر این است که این سایت برای تولید خاک معدنی اورانیوم (کیک زرد) در نظر گرفته شده است.
سومین هدف بالقوه برای حمله نظامی راکتورهای هستهای ایران هستند. راکتور بوشهر واقع شده در جنوب ایران اولین راکتور آن کشور است که با کمک روسیه ساخته شد و در سال ۲۰۱۱ شروع به کار کرد. از آن راکتور برای تولید برق استفاده میشود. هم چنین، ایران یک راکتور در نزدیکی اراک در مرکز آن کشور را در اختیار دارد که قادر به تولید پلوتونیوم است. به دلیل توانایی آن راکتور در تولید مواد با قابلیت استفاده در ساخت سلاحهای هستهای، این موضوع باعث نگرانی بین المللی شده است. راکتور فردو یک تاسیسات هستهای مهم و یکی از برجستهترین سایتهای غنی سازی اورانیوم است و در نزدیکی روستای فردو در جنوب شهر قم در مرکز ایران قرار دارد. این تأسیسات در اعماق زمین ساخته شده که آن مرکز را در برابر حملات هوایی مصون میسازد و یکی از حفاظت شدهترین تاسیسات هستهای ایران است. هم چنین، راکتور نطنز نماد کلیدی برنامه هستهای ایران و یک هدف کلیدی در مناقشه بین المللی بر سر بلندپروازیهای هستهای ایران است. این راکتور برای غنیسازی اورانیوم با استفاده از سانتریفیوژها کاربرد دارد و تا حدی در زیر زمین ساخته شد تا از هرگونه حمله یا تلاش برای هدف قرار گرفتن آن اطمینان حاصل شود.
پنجمین راکتور هستهای ایران در شهر اصفهان واقع شده است. آن راکتور به دلیل نقشی که در تبدیل اورانیوم به سوخت هستهای دارد و هم چنین به دلیل نقشی که در بسیاری از عملکردهای حیاتی دیگر ایفا میکند، شناخته شده است. چهارمین هدف بالقوه برای حملات احتمالی نظامی مراکز تحقیقاتی هستند. ایران برای پروژه هستهای خود به چندین مرکز تحقیقاتی متخصص در تحقیقات هستهای و شیمیایی از جمله مراکز فیزیک پلاسما جابر بن حیان متکی است. هدف از ایجاد این قبیل مراکز حمایت از پروژه هستهای ایران و بلندپروازیهای آن کشور مانند تاسیسات ساخت سلاح، موشک و سانتریفیوژ است. از برجستهترین این مراکز میتوان به مرکز تحقیقات و تولید سوخت هستهای اصفهان، گروه صنایع مهمات و متالورژی، صنایع شیمیایی پارچین و دانشگاه صنعتی دفاعی مالک اشتر اشاره کرد”.

تولید نفت ایران از ابتدای سال مالی تاکنون حدود ۷۰۰ هزار بشکه در روز افزایش یافته و به بالاترین میزان در ۹ سال اخیر یعنی حدود ۳.۲۵ میلیون بشکه در روز رسیده که در این شکل نشان داده شده است
دامنه مناقشه فعلی و اثرات بالقوه حمله نظامی احتمالی علیه ایران بر قیمت انرژی
“احمد سلطان” مهندس متخصص در امور نفت و انرژی در ادامه این گزارش تحلیلی با اشاره به تاثیر حمله نظامی علیه زیرساختهای ایران بر حوزه انرژی مینویسد: “در صورت تشدید درگیری و حمله به تاسیسات نفتی و هستهای ایران قیمت نفت افزایش خواهد یافت و به بیش از ۹۵ دلار به ازای هر بشکه خواهد رسید. تاثیر حمله قابل توجه خواهد بود و میتواند باعث افزایش ۶۰ درصدی قیمتها شود، زیرا حمله علیه یک کشور بزرگ نفت خیز صورت گرفته است. بنابراین، میتوان گفت که کاهش یا از دست دادن تقریبا ۱۰۰ هزار بشکه در روز نفت ایران منجر به افزایش تقریبا ۱۰ دلاری هر بشکه نفت در دوره آتی خواهد شد.
هدف قرار دادن میادین نفتی ظرفیت تولید ایران را تضعیف میکند، در حالی که هدف قرار دادن بنادر صادرات آن کشور را قطع میکند و حمله به پالایشگاهها میتواند عرضه سوخت داخلی را مختل کند. بنابراین، هرگونه حمله بزرگ آمریکا به بخش انرژی برای اقتصاد ایران ویرانگر خواهد بود، به خصوص که صادرات تقریبا ۸۵ درصد درآمدهای دولت آن کشور را تشکیل میدهد و بخش عمده فعالیتهای دولت ایران و نفوذ منطقهای آن را تامین مالی میکند. برعکس، اگر واشنگتن به پاسخی هدفمند متوسل شود و اهدافی (تاسیسات نفت و هستهای ایران) را تعیین کند، ممکن است سناریوی دیگری محقق شود. ممکن است تشدید طولانی مدتی تنش وجود داشته باشد که قیمتها را بالا نگه دارد (حدود بشکهای ۸۰ دلار).
سومین و بدترین سناریو، جنگ همه جانبه و چند جانبه در صورتی است که ایران با تهدید مستقیم سکوهای گاز طبیعی (به ویژه میدان تامار اسرائیل در مدیترانه) به اقدامات نظامی پاسخ دهد. این امر منجر به ایجاد بحران جهانی بیسابقه در جهان (در بازارهای نفت خام و گاز طبیعی) خواهد شد، اما این بستگی به نحوه واکنش بازارهای جهانی به حملات مورد انتظار و میزان تاثیر آن بر بخشهای عمومی و میزان خطر آن برای نفت خام و گاز طبیعی (تنگه هرمز) دارد. خطرناکترین وضعیت برای صنعت جهانی نفت، خطر اختلال کامل در تولید یا صادرات نفت ایران است، زیرا این امر میتواند منجر به کاهش عرضه جهانی شود. این وضعیت باعث خواهد شد تا قیمتها به طور پایدار افزایش یابند یا ایران ترافیک نقل و انتقالات را از طریق تنگه هرمز مختل کند. حدود ۲۰ درصد تجارت نفت جهان از تنگه هرمز صورت میگیرد.
چنین حرکتی میتواند باعث افزایش قابل توجه قیمتها شود. با توجه به موارد پیشتر ذکر شده، افزایش قیمت هر بشکه نفت خام در بازارهای جهانی به ۱۰۰ دلار در هر بشکه، در صورت افزایش خطرات ژئوپولیتیکی در منطقه ناشی از گسترش تجاوزات اسرائیل به بسیاری از کشورهای منطقه (گسترش عملیات نظامی)، با تشدید جنگ و تبدیل آن به نبرد مستقیم بین آمریکا و ایران گزینهای بعید نخواهد بود. علاوه بر این که غرب کنترل خود را بر نفت روسیه از طریق تلاش برای گسترش بستههای تحریمی مختلف سختتر میکند، کماکان تقاضای مصرفکنندگان بزرگ انرژی، بهویژه چین، افزایش یافته است. با این وجود، افزایش قیمت نفت مورد انتظار خطرات قابل توجهی را هم برای اقتصاد جهانی و هم برای کشورهای مصرف کننده انرژی و سوخت ایجاد میکند. بیشترین تاثیرگذاری این موضوع بر روی شهروندان کشورهای مصرف کننده انرژی خواهد بود که با افزایش قیمت مشتقات سوخت مانند بنزین، گازوئیل، گاز و بخشها و خدمات مرتبط مانند برق، آب، حمل و نقل مواجه خواهند شد”.

از جمله این موسسات میتوان به مرکز تحقیقات و تولید سوخت هستهای اصفهان، گروه صنایع مهمات و متالورژی، صنایع شیمیایی پارچین و دانشگاه صنعتی دفاعی مالک اشتر اشاره کرد. شکل بالا تاسیسات هستهای ایران را نشان میدهد
کدام کشورها در صورت حمله نظامی به تاسیسات انرژی ایران بیشتر تحت تاثیر قرار خواهند گرفت؟
این اندیشکده مصری در ادامه با اشاره به کشورهایی که بیشترین تاثیر را در صورت وقوع حمله نظامی علیه تاسیسات انرژی ایران خواهند پذیرفت، مینویسد: “تنگه هرمز تنها مسیر صادرات نفت از عراق و کویت است و از این رو اقتصاد این کشورها از آسیبپذیرترین کشورها خواهند بود. با این وجود، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و عمان میتوانند با توسل به مسیرهای دیگر به ویژه خط لولهای که شرق عربستان سعودی را به مرز غربی آن در دریای سرخ متصل میکند برخی از خسارات مورد انتظار را کاهش دهند. تنگه هرمز تنها خروجی صادرات گاز طبیعی مایع از قطر یکی از بزرگترین صادرکنندگان گاز طبیعی مایع است. هرگونه اختلال در صادرات بر بازار جهانی گاز طبیعی مایع تاثیر خواهد گذاشت.
شایان ذکر است که قطر در چند ماه گذشته عرضه گاز طبیعی مایع خود را به کشورهای اتحادیه اروپا افزایش داده است. این میزان در سال ۲۰۲۳ میلادی تقریبا ۱۴.۹۸ میلیون تن بوده است چرا که بازیگران بین المللی از عبور از دریای سرخ به دلیل تحولات اخیر خودداری کرده و ترجیح میدهند به دماغه امید نیک تکیه کنند. شایان ذکر است که کشور قطر با اعلام خبری در سال ۲۰۲۴ مبنی بر افزایش تولید خود به حدود ۱۴۲ میلیون تن و امضای قراردادهای بلندمدت با شرکای صادراتی، علاوه بر قراردادهای خود با شرکتهایی که آن کشور را در برنامههای توسعه یاری میدهند، قصد دارد تولید گاز طبیعی مایع خود را گسترش دهد. علاوه بر این، کشورهای اروپایی از جمله بازیگرانی خواهند بود که تحت تاثیر کمبود محصولات و مشتقات نفتی قرار خواهند گرفت به ویژه محصولات نفتی که از کویت صادر میشوند و به دنبال توسعه پالایشگاه الزور که ظرفیت تولید بیش از ۶۵۰ هزار بشکه در روز دارد و از پایان سال ۲۰۲۱ میلادی به این سو به منبع مهمی برای تأمین تقاضا تبدیل شده است”.
پیامدهای حمله احتمالی به تاسیسات انرژی ایران
این تحلیلگر مسائل حوزه انرژی درباره پیامدهای حمله به تاسیسات انرژی ایران مینویسد: “با توجه به موارد پیشتر ذکر شده حمله به تاسیسات انرژی ایران باعث اختلال در تولید ایران خواهد شد. این امر به کمبود عرضه جهانی دامن میزند به ویژه با توجه به کاهش تولید اوپک پلاس، و در نتیجه منجر به افزایش شدید قیمت جهانی نفت خواهد شد. چنین حملهای میتواند تنشها را در خلیج فارس افزایش دهد. این امر محمولههای نفتی از طریق تنگه هرمز را تهدید میکند و چین باید به دنبال تامین کنندگان دیگر باشد که میتواند نقشه جریان تجارت جهانی نفت را تغییر دهد. شاید بتوان گفت که حمله احتمالی آمریکا بازتابهای سیاسی و اقتصادی متعددی به همراه خواهد داشت به ویژه آن که آخرین حمله ایران در اواخر سال ۲۰۲۴ میلادی متفاوت از حمله آوریل گذشته بود و با پیامهای ایران و تهدید صریح تاسیسات اسرائیل بهویژه گاز طبیعی همراه بوده است.
بر این اساس، بازارهای انرژی نگران آن هستند که حمله احتمالی آمریکا علیه ایران به هر شکلی که باشد میتواند به طور کامل پیامدهای قابل توجهی برای بازارهای نفت و انرژی به همراه داشته باشد. هدف قرار دادن صنعت انرژی ایران توسط واشنگتن میتواند اقتصاد ایران را تضعیف کند امری که میتواند به واکنشهای شدیدتر ایران و هدف قرار دادن سکوها و میادین گازی اسرائیل منجر شود. این موضوع میتواند جهان را وارد یک جنگ انرژی کند که هیچ کس نمیتواند از پیامدهای تاریک آن بر اقتصاد سایر کشورها فرار کند”.
آیا در صورت حمله احتمالی به تاسیسات انرژی ایران کشور مصر نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؟
این اندیشکده مصری در بخش پایانی گزارش خود با طرح این پرسش که آیا کشور مصر نیز از حمله احتمالی خارجی به تاسیسات انرژی ایران تحت تاثیر قرار خواهد گرفت یا خیر، مینویسد: “نگرانی فزایندهای وجود دارد که بحران گسترش یابد و پیامدهای اقتصادی را در بر گیرد که فراتر از مرزهای ایران و ایالات متحده گسترش خواهد یافت و دامنه آن به کشورها منطقه و جهان خواهد رسید. اگرچه مصر طرف مستقیم این درگیری نیست، اما موقعیت استراتژیک و وابستگی آن به بازارهای جهانی برای تامین نیازهای انرژی خود، آن کشور را در برابر تاثیرات غیر مستقیم آسیب پذیر میسازد. اولین مورد آن تاثیرگذاری قیمت انرژی خواهد بود. بخش عمده برآوردها نشان میدهند که هرگونه حمله به تاسیسات نفتی، بنادر یا میادین تولید نفت ایران، قیمت نفت را به سطحی فراتر از بشکهای ۱۰۰ دلار خواهد رساند. این افزایش شدید باری را بر واردات تعدادی از مشتقات نفتی برای تامین نیازهای مصر وارد کرده و و علاوه بر سایر عوامل خارجی، فشار بیشتری را بر اقتصاد آن کشور وارد خواهد ساخت.
از سوی دیگر، کانال سوئز عامل مهمی در معادله نفوذ مصر است. با احتمال ایجاد اختلال در تنگه هرمز به عنوان مهمترین گذرگاه تجارت جهانی نفت مسیرهای ناوبری دریایی ممکن است به کانال سوئز منتقل شوند که به دلیل افزایش تقاضا باعث افزایش درآمد آن بخش خواهد شد. با این وجود، این سناریوی مثبت مشروط به عدم وخامت اوضاع خلیج فارس بر اثر رویاروییهایی خواهد بود که بر امنیت دریای سرخ و ناوبری آن تاثیر میگذارد، به ویژه با توجه به افزایش حملات به کشتی حامل نفت در ماههای اخیر که خطر قابل توجهی برای کاهش ترافیک نقل و انتقالات انرژی در صورت تحت تاثیر قرار گرفتن کشتیرانی بین المللی به همراه خواهد داشت. در نهایت، اقتصاد مصر با یک معادله پیچیده مواجه است. پایداری آن به تحولات خارج از کنترل آن مرتبط میباشد. با این وجود، این امر مستلزم آن است که مصر اقدامات پیشگیرانهای انجام دهد که مستلزم حمایت از تلاشها برای تنوع بخشیدن به منابع انرژی، افزایش قابلیتهای تولید محلی، ایجاد یک ذخیره استراتژیک و تقویت موقعیت مالی در برابر نوسانات در بازارهای بین المللی است”.
منبع: اندیشکده مصری “مطالعات استراتژیک”