ملی مذهبی _ تعطیلیهای روزها و هفتههای اخیر، باعث افزایش نگرانیها از تداوم بحران انرژی به ویژه کمبود و قطعی برق و گاز طبیعی در سال آینده در بین مردم ایران شده است؛ نگرانیای که تحت تاثیر از سر گرفته شدن فشار حداکثری ترامپ تشدید شده و حتی به «کابوس» شبانه مسئولان نظام جمهوری اسلامی بدل شده است.
بنا بر گزارش یورونیوز، تعطیلیهای روزها و هفتههای اخیر، باعث افزایش نگرانیها از تداوم بحران انرژی به ویژه کمبود و قطعی برق و گاز طبیعی در سال آینده در بین مردم ایران شده است. این نگرانیها زمانی تشدید میشوند که در اذهان عمومی، در عمل، دولت چهاردهم به جز تعطیلی دانشگاهها و مراکز آموزشی و قطع جریان گاز واحدهای بزرگ صنعتی، هیچ گزینه قابل اجرا و معقولی برای حل بحران انرژی تا به امروز ارائه نداده است.
دلایل افزایش قطعی برق در ایران
در چند هفته اخیر، با سرد شدن هوا، عوامل متعددی شبکه برق کشور را با چالشهای جدی روبرو کردهاند که منجر به قطعیهای برنامهریزی نشده و مقطعی برق شده است. افزایش مصرف گاز خانگی به دلیل تخصیص بیشتر گاز طبیعی برای گرمایش بخش خانگی، سهم سوخت نیروگاههای گازی را کاهش داده است؛ همچنین استفاده گسترده از وسایل گرمایشی برقی در مناطق سردسیر کشور، فشار مضاعفی بر شبکه برق وارد کرده است.
علاوه بر این، فرسودگی نیروگاهها و تجهیزات به علت عدم بهروزرسانی و تعمیرات به موقع، بازدهی تولید نیروگاهها را کاهش داده است. کاهش نزولات جوی و محدودیت منابع آبی نیز منجر به کاهش تولید برق نیروگاههای برقآبی شده است.
عدم وجود سرمایهگذاری به موقع و برنامهریزی بلندمدت انرژی در حوزه انرژیهای نو و تجدیدپذیر، هدررفت انرژی در شبکههای انتقال، فوق توزیع و توزیع برق، پایین بودن قیمت انرژی که منجر به مصرف بیرویه ناشی از عدم فرهنگسازی مصرف بهینه میشود، نبود سیاستگذاری جامع در بخش امنیت انرژی و عدم تدوین نقشه راه انرژی کشور و بهره نبردن از متخصصین امر داخلی و خارجی در تدوین برنامه استراتژیک انرژی کشور، از دیگر عواملی هستند که این مشکلات را تشدید کردهاند.
شاید مهمترین دلیل وضع فعلی را بتوان این دانست که به مسئله انرژی در ایران همواره به شکل مقطعی و گذرا نگریسته شده است در حالی که قطعا برنامهریزی بلندمدت انرژی که همهی کشورهای توسعه یافته بر اساس آن پیش رفتهاند، تنها راه نجات از ابر بحران انرژی میباشد.
کاهش رشد اقتصادی ایران در پی تداوم خاموشیها
سیامک جوادی، مدرس و پژوهشگر اقتصاد مالی در دانشگاه تگزاس، معتقد است که تداوم خاموشیها در صنایع، کارخانهها، و تولیدکنندگان، بیتردید یک ضربه جدی به تولید ناخالص ملی ایران خواهد زد و این خاموشیها باعث کاهش رشد اقتصادی ایران خواهد شد. به گفته جوادی در شرایط فعلی هم تخمینها نشان از کاهش رشد تولید ناخالص ملی به حدود ۳ درصد دارد.
در ۴ سال گذشته رشد تولید ناخالص ملی حدود ۴٪ بوده است که بیشتر به واسطه فروش نفت در دوره ریاست جمهوری بایدن بوده است. به علاوه، تعطیلی کسبوکارهای کوچک و خدماتی که کمتر به نفت و تحریمها وابسته هستند و یکی از معدود بخشهایی بودند که در چند سال گذشته به رشد تولید ناخالص ملی کمک کردند، بیشک تاثیر منفی معنا داری در رشد اقتصادی خواهند داشت.
در شرایط عادی و اگر اراده جدی برای کاهش قطعی برق در ایران از سوی دولت مشاهده میشد، میتوان انتظار داشت تا اقداماتی برای کاهش مصرف برق در نظر گرفته شود که در اولین قدم بهینهسازی مصرف انرژی مد نظر قرار گیرد. این امر شامل استفاده از لامپهای LED و تجهیزات کممصرف، نصب سیستمهای گرمایشی هوشمند و بهرهگیری از عایقهای حرارتی در ساختمانها میشود.
همچنین، توسعه انرژیهای تجدیدپذیر از طریق سرمایهگذاری پایدار در بخش انرژیهای خورشیدی، بادی و آبی و ترویج استفاده از باتریهای خورشیدی به جای ژنراتورهای آلاینده، همراه با ارتقاء زیرساختهای شبکه برق جهت بهبود بهرهوری و جلوگیری از خاموشیهای گسترده، از دیگر راهکارهای موثر است.
علاوه بر این، مدیریت مصرف در ساعات اوج با خاموش کردن دستگاههای غیرضروری و برنامهریزی مناسب برای کاهش فشار بر شبکه برق، نقش بسزایی دارد. البته با توجه به شرایط فعلی ایران و نبود زیرساختهای فنی و اقتصادی مناسب و عدم بهرهگیری از متخصصین انرژی کشور و انگیزه ناکافی سرمایهگذاران داخلی و خارجی با نوسانات پیوسته ارزی و نبود حمایت بلندمدت از ایشان، نمیتوان انتظار داشت که انرژیهای تجدیدپذیر بتوانند نقش موثر و فوری در کوتاهمدت در جبران ناترازی در بخش برق ایران ایفا نمایند.
از سوی دیگر، استفاده از تجهیزات پشتیبان مانند نصب دستگاههای برق اضطراری (UPS) برای تأمین برق موقت در مواقع اضطراری و بهرهگیری از موتور برق به عنوان منبع تغذیه جایگزین، همراه با آموزش و آگاهیبخشی برای ترویج فرهنگ صرفهجویی در مصرف انرژی و توسعه سیستمهای ذخیرهسازی انرژی به منظور کاهش وابستگی به منابع فسیلی، از جمله اقدامات ضروری محسوب میشوند. اجرای این راهکارها میتواند به کاهش قطعی برق، بهبود پایداری شبکه و افزایش بهرهوری انرژی در ایران کمک شایانی کند. هرچند تأمین این وسایل برای تولیدکنندگان خرد و مردم عادی نیز به صرفه نمیباشد.
دالغا خاتین اوغلو، کارشناس انرژی ساکن جمهوری آذربایجان، با اشاره به افزایش سالیانه مصرف برق در ایران معتقد است که ایران میبایست از سال ۲۰۱۰ سالانه ۷ درصد رشد تولید برق میداشت تا جوابگوی رشد همین میزان مصرف برق باشد، اما از همان زمان تاکنون، تنها نیمی از اهداف رشد تولید برق محقق شده و این موضوع باعث شده هم صادرات خالص برق ایران از ۸ تراوات ساعت در سال به صفر برسد و هم کشور در تابستان با کسری ۲۰ هزار مگاواتی برق (معادل ۲۵ درصد از میزان تقاضا) و هم در فصول سرد با کسری ۱۰ درصدی برق مواجه باشد.
برای سالهای پیش رو، وضعیت بدتر نیز خواهد شد، چرا که برای نمونه از سال گذشته دولت حتی بر روی یک پروژه احداث نیروگاه برقی سرمایهگذاری نداشته وبخش خصوصی را نیز مجبور به سرمایهگذاری محدود کرده و طی دو سال گذشته حتی رشد سالانه تولید برق از ۲ درصد نیز پایینتر آمده است. از طرفی، خشکسالی و کسری فزاینده گاز نیز ظرفیت عملی نیروگاههای آبی و حرارتی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
تداوم کسری گاز طبیعی
بر اساس گزارشهای موجود، انتظار میرود ایران در سال ۱۴۰۴ با چالشهای جدی در تأمین گاز طبیعی مواجه شود. پیشبینی میشود که تا سال ۱۴۱۰ ایران با کسری یکسوم از تقاضای گاز طبیعی روبرو شود.
افزایش چشمگیر مصرف گاز در سالهای اخیر باعث شده تا تولید فعلی نتواند نیاز بازار را تأمین کند؛ در کنار آن، صنعت نفت و گاز کشور به سرمایهگذاری حدود ۱۶۰ میلیارد دلاری نیاز دارد که تاکنون محقق نشده است. مشکلات ساختاری و مدیریتی ناشی از عدم سرمایهگذاری در توسعه میادین گازی و نوسازی زیرساختها، به همراه تحریمهای بینالمللی که مانع نگهداری و تعمیر تجهیزات تولید گاز میشوند، از دیگر عوامل مؤثر در این کمبود محسوب میگردند. همچنین، عدم توسعه انرژیهای تجدیدپذیر که تنها حدود ۱ درصد از انرژی کشور را تأمین میکند و افزایش مصرف گاز بهویژه در فصول سرد، وابستگی شدید به این منبع را تشدید نموده و در صورت عدم اتخاذ اقدامات جدی برای افزایش تولید و کاهش مصرف، ایران با کمبود قابل توجهی در تأمین گاز طبیعی مواجه خواهد شد.
تابستان داغ وسخت پیشروی ایران
ایران در سال ۱۴۰۴ با بحرانهای جدی در زمینه تأمین آب وبرق مواجه خواهد شد. در داستان آب، کمبود منابع به گونهای است که حدود ۵۷ درصد از ظرفیت سدهای کشور خالی مانده و ورودی آب به سدها به طرز نگرانکنندهای کاهش یافته است؛ به همین دلیل احتمال سهمیهبندی و حتی قطعی آب در برخی مناطق افزایش یافته است.
در حوزه برق نیز، پیشبینی میشود ناترازی برق در تابستان به ۲۵ تا ۲۶ هزار مگاوات برسد که میتواند منجر به قطعیهای گسترده شود. افزون بر این، افزایش تقاضای برق ناشی از رشد جمعیت داخلی و اتباع بیگانه و توسعه صنایع، در حالی که تولید برق به دلیل خشکسالی و کاهش بارندگی کاهش یافته، وضعیت را بدتر کرده است.
از سوی دیگر، چالشهای مدیریتی نیز نقشی مهم در تشدید بحرانها دارند؛ بهعنوان مثال، عدم وجود برنامههای مشخص و جامع از سوی دولت برای مدیریت این بحرانها میتواند مشکلات را به مراتب تشدید کند. در نتیجه، ایران باید هرچه سریعتر اقداماتی را در جهت بهبود مدیریت منابع آب و برق به عمل آورد تا از بروز مشکلات جدیتر در تابستان ۱۴۰۴ جلوگیری نماید.
سیاست فشار حداکثری ۲ ترامپ و آینده بحران انرژی

با روی کار آمدن ترامپ واعمال سیاست فشار حداکثری ۲ علیه ایران، به نظر میرسد که دامنه ابر بحران انرژی در سال آینده به ویژه در تابستان و زمستان گسترش خواهد یافت و اگر در این بازه زمانی توافقی بین جمهوری اسلامی ایران و دولت ترامپ صورت نگیرد، تابستان داغ و سخت و زمستان سختتری پیش روی مردم ایران و اقتصاد و امنیت ملی ایران خواهد بود.
سیامک جوادی با اشاره به تحریمهای جدیدی که از سوی دولت ترامپ بر ناوگان، اشخاص و شرکتهای فعال در دور زدن تحریمهای ایران اعمال شده است، گفت که حال در چنین شرایطی جمهوری اسلامی باید به مصاف دور دوم فشار حداکثری ترامپ برود. ترکیب شوک منفی این تعطیلیها به عرصه اقتصادی کلان که به خودیخود موج تورمی بههمراه خواهد داشت، با فشار حداکثری ترامپ، کاهش شدید درآمدهای ارزی بخاطر سقوط فروش نفت به زیر ۵۰۰٫۰۰۰ بشکه، جهش کسری بودجه، و نبود ذخیره ارزی، یک سونامی کامل برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان خواهد آورد.
همانطور که کارشناسان بر آن تأکید میکنند، در دور اول ترامپ، ایران بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول با حدود ۱۲۲ میلیارد دلار به مصاف فشار حداکثری رفت. این بار به گواه دادههای صندوق بینالمللی پول، فقط حدود ۲۸ میلیارد دلار ذخیره ارزی وجود دارد که در نهایت کفایت چهار تا پنج ماه واردات کالاهای اساسی را خواهد داد. حتی پول برای وارد کردن برق و گاز طبیعی هم وجود نخواهد داشت. یعنی به عقیده کارشناسان، در چند ماه آینده، هم وضعیت خاموشیها بدتر خواهد شد، هم فروش نفت بشدت پایین آمده و بیپول خواهند شد، هم رکود تورمی عمیقتر میشود و هم نرخ ارز جهش میکند و هم ناتوان از وارد کردن کالاهای مورد نیاز کشور خواهند بود (نبود دارو و دیگر کالاهای اساسی). و این چرخه باطل مدام تقویت میشود و عملاً هیچ راه گریزی هم با توجه به چارچوب هویتی جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد.
برای حفظ ناترازی برق در سطح کنونی، چندین گزینه وجود دارد اما بهبود این وضعیت مستلزم برنامهریزی بلندمدت است. اولین گزینه، کاهش تلفات برق در شبکههای فرسوده و کهنه است که حدود ۱۳ درصد از برق تولیدی کشور را هدر میدهد و با بهرهگیری از تکنولوژی بومی قابل حل میباشد. دومین گزینه، افزایش راندمان نیروگاههای حرارتی از طریق تبدیل نیروگاههای بخاری و گازی به سیکل ترکیبی است که البته نیازمند همکاری با شرکتهای خارجی است. سومین و مهمترین گزینه، روی آوردن به انرژیهای خورشیدی و بادی میباشد که اگرچه همکاری با شرکتهای خارجی را میطلبد، اما محدود به شرکتهای غربی نمیشود. در نهایت، لازم به ذکر است که تمامی این راهکارها به سرمایهگذاریهای کلانی نیاز دارند که بدون رفع تحریمها تقریباً غیرممکن به نظر میرسد.