شنیده شده است که
در درون وزارت اطلاعات تحلیلی استراتژیک شکل گرفته است مبنی براین که که این وزارتخانه باید به شکل یک نهاد مستقل و سازمان عمل کند ( ومرتبط با ولایت فقیه باشد نه دولت).
گفته می شود استدلال محوری این تحلیل این است که نباید سیاست ها و نیروی انسانی و پرسنل وزارت با تغییر دولت ها دچار تغییر و نوسان شود. این مسئله برای امنیت کشور و سیاست های کلی نظام صحیح نیست.
طبق همین شنیده بیشتر تکیه و استناد این تحلیل به دوران احمدی نژاد است و می گوید وی وزارت اطلاعات را شخم زده و در جهت خط مشی و اهداف خود ازآن سوء استفاده کرده است!
گفته می شود مهم ترین مانع تحقق این تحلیل که در وازرت اطلاعات نفوذ زیادی پیدا کرده قانون اساسی است که این نهاد را به صورت یک وزارت خانه و زیر نظر رئیس جمهور و در درون هیئت دولت تعریف کرده است و بدون تغییر قانون اساسی که کار سختی به نظر می رسد نمی تواند این رویکرد جامه عمل بپوشد.
طبق همین شنیده خروجی و راه حل این رویکرد این است که برای حل این مشکل و مانع بهتر است وزرای اطلاعاتی به روسای جمهور قبولانده شود که یا هم سو و هم دست وزارت باشند و یا افراد ضعیفی باشند که بتوان آنها را به راحتی تحت تاثیر و مرعوب تحلیل های وزارت قرار داد و دورشان زد و سیاست های وزارت را پیش برد.
