اعتراض کانون صنفی معلمان ایران به مسئولان:

دشواری های مادی زندگی فرهنگیان فراموش شده

کانون صنفی معلمان ایران با انتشار بیانیه ای ضمن اعتراض به  وضعیت نابهنجار معیشتی فرهنگیان نسبت به وضعیت نامناسب اقتصادی معلمان با توجه به گرانی سرسام آور و عدم پرداخت اضافه کار به آنها انتقاد کرده و آورده است:«کانون صنفی معلمان ایران،مسئولان را دعوت می کند که سری به دفتر مدرسه ها بزنند و از نزدیک،به سخنان و گلایه ها و اعتراض های آنها گوش فرادهند. ما چنین شرایطی را،بحران آفرین ارزیابی می کنیم و به مسئولان هشدار می دهیم،و بر این باوریم که دگرگونی بنیادین در آموزش و پرورش،بدون دگرگونی راستین در معیشت فرهنگیان روی نخواهد داد و تغییرات شتاب زده ی صوری،نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد که بی گمان بر آشفتگی ها و نابسامانی ها خواهد افزود.»

متن کامل این بیانیه که نسخه ای از آن در اختیار سایت ملی-مذهبی قرار گرفته به شرح زیر است:

 

به نام خداوند جان و خرد

 

اعتراض کانون صنفی معلمان ایران به وضعیت نابهنجار معیشتی- اقتصادی فرهنگیان

بر کسی پوشیده نیست که وضعیت اقتصادی نابسامان و آشفته ی کنونی ایران،یکی از بزرگ ترین دل نگرانی های زندگی روزمره ی قشرهای گسترده ای از مردم است. دغدغه ی بزرگ قشرهای فرودست و طبقات متوسط جامعه،تآمین معاش روزانه و برخورداری از بهداشت و خدمات درمانی ضروری زندگی است. رشد سرسام آور قیمت ها و تورم و گرانی افسار گسیخته – هرچند از سوی برخی کارگزاران و کاربدستان مملکتی انکار شود- واقعیتی است که روز به روز بر تاثیر ویرانگرش افزوده می گردد و ابعاد گوناگون فرهنگی،اجتماعی و سیاسی نمایان تری می یابد. بی گمان آموزش نیز، یکی از گستره هایی است که از چنین شرایط نابسامانی آسیب ها دیده و می بیند.

مهم ترین رکن آموزش،آموزگاران هستند که “به” بود و یا “بد” بود وضعیت اقتصادی آنها،سرراست بر کیفیت آموزش و کار و کنش آنها اثرگذار است. یکی از وظایف بنیادی فرادستان آموزشی نیز،آنچنان که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آمده،رسیدگی به شرایط اقتصادی فرهنگیان و دشواری های اقتصادی آنها می باشد : “ایجاد ساز و کارهای قانونی برای افزایش انگیزه معلمان و مربیان،با ساماندهی مناسب خدمات و امکانات رفاهی و رفع مشکلات مادی و معیشتی آنان”(راهکار 12/3 ). با این همه،به جرات می توان گفت که در میان سخنان بسیار و برنامه های فراوان ریز و درشت مسئولان آموزش و پرورش،به ویژه شخص وزیر،کمتر نشانی از نگرانی درباره ی وضعیت بد معیشتی و اقتصادی فرهنگیان بازنشسته و شاغل دیده می شود. گویی در میان انبوه برنامه های شتاب زده و سست بنیاد ایشان،آنچه سراسر گم و ناپدید گردیده،همین دشواری های مادی زندگی فرهنگیان است.

در این چند سال که نرخ میانگین تورم رسمی،دست کم چیزی نزدیک به سی درصد اعلام شده و می شود،میانگین افزایش حقوق سالیانه ی فرهنگیان،نزدیک به ده – دوازده درصد انجام گرفته است،البته همگان می دانند که هم نرخ تورم رسمی،اختلاف چشمگیری با تورم واقعی دارد و هم افزایش قیمت کالاهای ضروری زندگی،بالاتر از نرخ تورم است. این افزایش زیر تورم رسمی،البته درست خلاف بند 125 قانون مدیریت خدمات کشوری انجام می گیرد که افزایش حقوق سالیانه ی کارمندان دولت را دست کم برابر تورم مقرر نموده است. در هفت سال گذشته،و در شهری مانند تهران،برابر گزارش مرکز آمار ایران،میزان اجاره بهای ماهانه مسکن،نزدیک به پنج و نیم برابر گردیده است. این در حالی است که شمار زیادی از فرهنگیان،مستآجرند و این افزایش جهشی اجاره بها،سخت بر زندگی آنها اثرات منفی گذاشته است.

اما در این شرایط و وضعیت نابهنجار،چندین ماه است که حق التدریس(اضافه کار)آموزگاران و برخی دیگر از دستمزدهای آنها پرداخت نگردیده است. نزدیک به یک سال است که اضافه کار نیروهای ستادی مدرسه ها(مدیران،معاونان و …) پرداخت نشده،چهار ماه است که اضافه کار فرهنگیان و به ویژه معلمان واریز نگردیده است،چندین ماه است که آموزش و پرورش،سهم بیمه ی طلایی فرهنگیان شاغل را نپرداخته،دستمزد آموزگارانی که در آزمون های نهایی خردادماه گذشته،حضور داشته و یافته اند- چه در حوزه های اجرایی و چه در حوزه های تصحیح برگه- واریز نشده،پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته که برابر گفته ی وزیر قرار بود یک هفته پس از بازنشستگی پرداخت شود هنوز پس از گذشت ماه ها به دست شان نرسیده، دو سال است که از سرانه ی آموزشی مدرسه ها خبری نیست و تنها درصد ناچیزی از آن به برخی از مدرسه ها داده شده،و بسی مطالبات دیگری که هم اکنون ماه هاست به تعویق افتاده است.

 

کانون صنفی معلمان ایران،مسئولان را دعوت می کند که سری به دفتر مدرسه ها بزنند و از نزدیک،به سخنان و گلایه ها و اعتراض های آنها گوش فرادهند. ما چنین شرایطی را،بحران آفرین ارزیابی می کنیم و به مسئولان هشدار می دهیم،و بر این باوریم که دگرگونی بنیادین در آموزش و پرورش،بدون دگرگونی راستین در معیشت فرهنگیان روی نخواهد داد و تغییرات شتاب زده ی صوری،نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد که بی گمان بر آشفتگی ها و نابسامانی ها خواهد افزود.

 

 

 

کانون صنفی معلمان ایران

 

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله