کرباسچی:

احمدی‌نژاد مشکل مشترک اصلاح‌طلبان و اصولگرایان است

اعتماد گفت وگویی با غلامحسین کرباسچی شهردار پیشین تهران انجام داده است.

 در بخشی از این مصاحبه امده است: *ما علی‌القاعده باید شاهد طی شدن یک روند قانونی باشیم ولی اینجا و آنجا می‌بینیم به جای روال‌های ضابطه‌مند و به جای دادگاه، کسانی در مداحی و سخنرانی و گاه نماز جمعه‌ها و سرمقاله‌ روزنامه های خاص افراد را محاکمه و محکوم می‌کنند.

*معنای اینکه اصلاح‌طلب‌ها بیایند توبه کنند چیست؟ منظور این است که باید از اصلاح مملکت که خواسته همه است توبه کنند؟ و به جای اصلاح، افسادطلب شوند؟ به این معنا توبه اصلاح‌طلبان خواست کسی نیست. اما این مفهوم برای کسی که در جایی جرمی مرتکب شده کاربرد دارد؛ مثلا اگر کسی یا کسانی به کشور خیانت کرده اند و کشور را به پرتگاه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی کشانده‌اند کسانی که فقط یک قلم عامل فساد سه هزار میلیاردی و آن همه ضرر به بیت‌المال و پول‌های بانک و اعتماد مردم زدند و آن همه ضربه وارد کرده‌اند باید بیایند توبه کنند. ولی اینکه کسی که می‌خواهد مملکت را اصلاح کند توبه کند یعنی باید شروع به فاسد کردن مملکت کند که معقول نیست در نتیجه من درکی از این اصلاح‌طلبان ندارم.

 به گزارش بازتاب وی ادامه داده است:اصلاح‌طلب‌ها که الان در مصدر مسائل اجرایی و تصمیم‌گیری نیستند، گروه‌های سیاسی که تحت عنوان اصلاح‌طلب رده‌بندی می‌شوند سلایق و علایق متعددی دارند و با شرایط فعلی هم طبیعی است که هنوز تحت یک جبهه واحد متحد نشده‌اند. آنها هم به لحاظ پراکندگی مثل اصولگراها هستند اما از آنجا که اصولگراها خود را در جایگاه قدرت و اعمال حاکمیت می‌دانند حرف‌های پراکنده‌شان به این معناست که در عرصه تصمیم‌گیری هم وضع همین‌طور است. اصلاح‌طلب‌ها در شرایط فعلی فقط تحلیل سیاسی دارند. تحلیل هم می‌تواند گوناگون باشد ولی کسی که در جایگاه قدرت و اعمال حاکمیت است باید روشمند و منظم باشد؛ حرف‌های پراکنده از جانب این افراد پذیرفتنی نیست.

 *اگر احتیاج به این معنا باشد که اگر اصلاح‌طلب‌ها نباشند امشب برق‌ها قطع می‌شود و نفت صادر نمی‌شود خیر. یعنی درفقدان آنها گذران امور روزمره و اجرایی دچار اخلال نمی‌شود، اما اگر کسانی در یک سیستمی نباشند که مشکلات و گرفتاری‌ها ناشی از غفلت‌ها یا تنگناها را درمسائل اجرایی، حاکمیتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی داخلی و خارجی گوشزد کنند آن نظام اصلاح نمی‌شود و نظامی که اصلاح نشود روزبه‌روز بیشتر رو به فساد و تباهی می‌رود؛ هر نظامی برای باقی ماندن نیاز به منتقد دارد نیاز به کسانی که وضعیت را بهتر از آنچه هست بخواهند. هیچ نظامی بدون وجود یک دوگانگی میان کسانی که خواهان حفظ وضع موجود یا تغییر آن هستند نمی‌تواند دوام پیدا کند. حالا اینکه کسی کینه‌یی نسبت به اصلاح‌طلب‌ها داشته باشد چون در یک حادثه‌یی یک جایی از کسانی ضربه خورده که فکر می‌کند آنها اصلاح‌طلب بوده‌اند بحث جدایی است.

 *آقای احمدی‌نژاد و مدل مملکت‌داری ایشان مشکل مشترک اصلاح‌طلبان و اصولگرایان است. هیچ کدام از این دو گروه در سابقه تاریخی خودشان قبل از سال 84 به دنبال بی‌برنامه کردن کشور و هرج و مرج اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کشور نبوده‌اند. این سیستمی که در این چند سال اخیر با برنامه‌ریزی و حساب و کتاب داشتن و قانون و مصوبات مجلس ناسازگار بوده مشکل هر دو گروه است. ممکن است اصلاح‌طلب‌ها زودتر فهمیده باشند و نسبت به آن هشدار داده باشند و حالا برخی از اصولگرایان فهمیده باشند. وضعیت فعلی مشکل همه دلسوزان مملکت است؛ عده‌یی آمده‌اند که با برنامه مخالفند، با بودجه مخالفند، با قانون مخالفند و در بهترین حالت دل‌شان می‌خواهد تمام امکانات دولت زیر همان تشک سنتی باشد و به صورت قبل از میلاد مسیح کشور را اداره کنند.

*برداشت من این است که خواست و درک عمومی مردم ما در طول این مدت درست بوده، اگر کسانی دلسوز باشند و جلوی اعمال نظر در انتخابات و مقدمات و موخرات آن را بگیرند دیدگاه عمومی مردم در جهت اصلاح مملکت است نه در جهت تخریب و هرج و مرج… اگر ما یک روند طبیعی را طی کنیم مسائل سیاسی رو به بهبود خواهد رفت.

مطالب مرتبط

حبس ۲ تا ۵ سال برای ارسال تصاویر یا فیلم به شبکه‌های خارج از کشور در لایحه تازه

در ماده نهم، این قانون شامل مواردی نیز می‌شود که پیش از تصویب آن رخ داده‌اند؛ موضوعی که با اصل ۱۶۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی و قانون مجازات اسلامی در تعارض است، زیرا قوانین کیفری نباید عطف به ماسبق شوند

فاجعه انسانی در زندان تهران بزرگ

سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که تاکنون «مطابق آمار رسمی ارائه شده» ۷۱ نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین و همسایه‌ها در حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شده‌اند

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

مطالب پربازدید

مقاله