فرید مرجایی

پیام اصلی کنش مدنی:  اخلاق‌مداری، فروتنی و تلاش برای بهروزی دیگران

ملی مذهبی _  در فضای شلوغ و پرآسیب سیاسی ایران، هنوز  کنش‌گرانی در میان ما هستند که اهل هیاهو، جنجال، توجه‌سازی و کار نمایشی نیستند امّا در عین حال، در عرصه عمومی و ضمیر جامعه بسیار تاثیر گذارند. آقای سعید مدنی از همین گروه افراد فروتن است که برای تلاش‌های بی‌دریغش، انتظار اجر و پاداشی ندارد.

آشنایی من با سعید مدنی بیشتر از گذار مطالعه کتاب‌ها و مقاله‌های علمی او در زمینه جامعه شناسی و آسیب‌شناسی اجتماعی و حضور در برخی جلسه‌های میان هم‌فکران است، در عین حال، این را نیز همه می‌دانیم که تبار هستی اجتماعی و سیاسی او به نسل ملی-مصدقی و روایتی که این‌نسل از  تحوّل سال ۵۷ داشت، بازمی‌گردد؛ نسلی که بیش از دو دهه لزوم اصلاحات را در همه ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را دنبال کرده‌است.

الگوهای اخلاقی مدنی و نسل او بروشنی پرهیز از زدوبندهای حقیر سیاسی و نفی ثروت‌اندوزی، رانت‌جویی و گریز از مقام‌پرستی است، یعنی همه‌ی آن چیزهایی که فقدان آنها اکثریت مردم ما را خسته و مایوس کرده‌است.

زندگی‌ معمول و تجربه زیسته مدنی بی‌کم و کاست  و بی‌هیچ زاویه‌ای، منطبق  با ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی اوست. برای نمونه به‌خاطر دارم سال‌ها پیش، یکی از اقوام سالخورده‌ی دوست نزدیکم در تهران نیاز به کمک در بهزیستی داشت. با آقای مدنی تماس گرفتم و وی بدون هیچگونه شناخت شخصی از  آن فرد مسن، از هیچ کمکی دریغ نکرد و من به یاد این افتادم که دوستانی داریم که تنها اهل بیانیه و سخنرانی نیستند، بلکه در هرفرصتی به کمک نیازمندان می‌شتابند.

ازلحاظ منش و خلق و خوی شخصی، مدنی به‌خاطر روحیه آرام و متینش، دچار پراکندگی فکری و عدم انسجام نیست  و پیوسته این توانایی را داشته است که پیام اصلی کنش خود را که اخلاق‌مداری، فروتنی و تلاش برای بهروزی دیگران است، در جامعه مطرح نماید. باز درهمین زمینه به یاد دارم که برای سال ها، در ماه رمضان دکتر حبیب‌الله پیمان، دوستان کثیری را برای گردهمایی و افطار در ماه رمضان دعوت می‌کردند و از افراد می خواستند که صحبت کوتاهی نیز داشته باشند. آن‌چه جلب توجه من را کرد، تواضع سعید مدنی بود که علی‌رغم‌ اصرار فراوان جمع، از صحبت کردن خودداری کرد ، زیرا که گریزان از هرگونه خودمحوری و جلوه‌گری بود.

اغلب مردم، با تجربه زیسته و ملموس سختی‌های حصر و زندان آشنا نیستند. ما در گفتگو‌های شخصی در مورد دوستانِ در زندان، چیزهایی را می شنویم و مدت کوتاه و محدودی را در باره آن سختی‌ها می اندیشیم. ولی اغلب مردم نمی‌دانند که برای مدت طولانی در کنار خانواده نبودن و محروم از زندگی آزاد بودن به چه معناست؟ این‌ که نتوانی با جمع دوستان نشست و برخاست و تبادل نظر و همکاری کنی، این که نتوانی‌ هم‌چون هر انسان دیگری راحت در خیابان راه بروی، در مغازه‌ها بچرخی، و این که در اتوبوس و مترو در میان مردم غرق شوی.  حصر و محدودیت بویژه برای زندانیان  عقیدتی و سیاسی، سختی روزمره است و زندانیان عقیدتی این دشواری را داوطلبانه برگزیده‌اند.

‌‌‌بسیار تاسّف‌برانگیز است که به‌جای بهره‌گیری جامعه از تخصص ارزشمند و دانش اجتماعی کم‌نظیر سعید مدنی ، وی بی‌هیچ دلیلی ایزوله و‌ محبوس گردد.

این به‌هیچ‌وجه مطالبه و خواست بزرگی نیست که بخواهیم حبس و حصر غیرعادلانه مدنی و مدنی‌ها  هرچه سریع‌تر خاتمه یابد. / ایران فردا

مطالب مرتبط

آصف بیات

«فوراً تخلیه کنید؟ کجا؟» یکی از دوستانم در تهران پرسید؛ «اصلاً می‌دانند تهران کجاست؟ آیا تا به حال در خیابان‌ها یا بازار بزرگ آن پرسه زده‌اند تا زندگی پر جنب و جوشش را حس کنند؟» تهران شهری با حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت است

عزت‌الله سحابی

ما به ضرورت سراسری بودن و فراگیر بودن یک نهضت نجات‌بخش در ایران پی برده‌ایم‌. «همه پاسخ به چه می‌توان کرد؟» ما به‌طور خلاصه و کلی، در سعی و تلاش برای آغاز و پرورش یک نهضت عمومی فراگیر و سراسری هستیم

محمدرضا نیکفر

جنگ به جز به فرماندهان و هوراکشانش، به بقیه حس ناتوانی می‌دهد. ماشینی عظیم به راه افتاده که منطق حرکت آن به صورت قطبی دربرابر منطق امر مردم است. چگونه می‌توان در برابر این غول آدمی‌خوار ایستاد؟

مطالب پربازدید

مقاله