ایرانی‌ها به روایت‌های کارشنا‌سان هیات حقیقت‌یاب

تعهد شگفت‌انگیز شهروندان یک سرزمین

ملی مذهبی _ دو سال گذشت. دو سال شبانه‌روز تحقیق، گفت‌وگو، رایزنی و جمع‌آوری اسناد درباره سرکوب انسان‌هایی که از ملیت آن‌ها نیستند, مردمی که در ایران، با تمدنی چندین هزارساله، در جست‌وجوی آزادی علیه حکومتی ایدئولوژیک، مذهبی و دیکتاتوری حق خود را فریاد زدند. سرکوب شدند. یکی از خون‌بارترین سرکوب‌هایی که جمهوری اسلامی به آن دست زد و برایش به «جنایت علیه بشریت» متهم شد.

سه زن، سه حقوق‌دان، سه کارشناس حقوق بشر از بنگلادش، پاکستان و آرژانتین برای بررسی ابعاد مختلف این جنایت از سوی سازمان ملل متحد در پوشش «هیات حقیقت‌یاب» با استفاده از مکانیزم‌های بین‌المللی این سازمان، دو سال شبانه‌روز با قربانیان و خانواده‌های آن‌ها گفت‌وگو کردند و تصاویر خون‌بار آن سرکوب خشونت‌بار را از نظر گذراندند، تا بلکه روزی به استناد مدارک آن‌ها، آمران و عاملان آن جنایت، در دادگاهی عادلانه مقابل عملکرد خود پاسخ‌گو شوند. «جنایت علیه بشریت» از بالاترین جرم‌های بین‌المللی است که مشمول مرور زمان نمی‌شود.بعد از دو سال از نظر گذراندن وحشتی که ملت ایران از سر گذراند، حالا آخرین گزارش آن‌ها در صحن علنی شورای حقوق بشر سازمان ملل ارایه می‌شود.

از این سه کارشناس پرسیده‌ایم که این رویارویی روزانه برای دو سال متوالی، در کنار رنج‌ها و خستگی‌ها، چه تصویر و تصوری از ایرانی‌ها برای این سه زن حقوق‌دان به همراه داشته است.

آن‌چه می‌خوانید بخشی از گفت‌وگوی مفصل «ایران‌وایر» با «سارا حسین», حقوق‌دان بنگلادشی و رییس هیات حقیقت‌یاب، «شهین سردارعلی», حقوق‌دان پاکستانی و «ویویانا کرستیچویچ», حقوق‌دان آرژانتینی‌ است.

در این مقاله به دنبال یافته‌های کارشناسان هیات حقیقت‌یاب نباشید. بخش‌های مربوط به گزارش نهایی و دو سال تحقیق آن‌ها را در مقاله‌ای دیگر منتشر کرده‌ایم. در این گزارش، به کارشناسان هیات حقیقت‌یاب نزدیک‌تر شده‌ایم و از آن‌ها درباره این زیست مداوم با روایت‌های یک جنایت به گفت‌وگو نشسته‌ایم. اگرچه مستند، فیلم‌ و موسیقی‌، و شاید اخبار، المان‌هایی برای پیوند میان ملت‌ها باشد. اما وقتی شبانه‌روز درباره ملتی دیگر تحقیق می‌کنی و آن‌ها را می‌شنوی، تصور به تصویر نزدیک‌تر می‌شود.

تعهد شگفت‌انگیز مردم ایران به کشورشان 

سارا حسین، رییس هیات حقیقت‌یاب همچنان مشغول تحقیق پیرامون سرکوب جنبش ژینا توسط جمهوری اسلامی بود که  سال ۲۰۲۴ در کشور خودش بنگلادش، مردم در جنبشی به نام «اصلاح سهمیه» به خیابان آمدند. سارا حسین از یک‌سو با مستندات و روایت‌های ایرانی‌ها مواجه می‌شد و از سوی دیگر با روایت‌ها و حقیقت جاری در وطنش. روایت‌ها و تصاویر سرکوب به هم نزدیک بود. صدها نفر کشته شدند، بیش از ۴۰۰ انسان چشم‌ یا چشم‌های خود را از دست دادند و مادران، پیکر کفن‌پوش فرزندان خود را در آغوش می‌کشیدند. نسل زد بنگلادش برای حق خود به خیابان آمد و سرکوب شد اما اعتراضات آن‌ها به نتیجه نشست و حالا در پی آینده‌ای متفاوت هستند.

سارا حسین با روایت بخش‌هایی از وقایع بنگلادش در حالی‌که متاثر از هر دو جنایت است، به ایرانی‌ها پرداخت. جوان‌های ایرانی که او با آن‌ها در داخل ایران هم‌کلام شده بود. به قول خودش «مردم ایران تعهدی شگفت‌انگیز به کشورشان دارند.»

این حقوق‌دان از فردی مثال آورد که به نوعی در حبس خانگی بود و با محدودیت‌های بسیاری مواجه شده بود: «از او پرسیدم که آیا می‌خواهد در کشور بماند؟ در حالی‌که بسیاری از مردم ایران را ترک کرده‌اند. او پاسخ داد: “من جایی نمی‌روم. این کشور من است و برای حقوق خودم و دیگران در همین‌جا مبارزه خواهم کرد.” من بارها در این‌باره صحبت کرده‌ام و این تعهد من را تحت‌تاثیر قرار داده است.»

برای سارا حسین بزرگ‌ترین درس دو سال اخیر همین بوده است که ایرانی‌ها چه داخل ایران و چه خارج از کشور «کسانی که به حقوق بشر، برابری و عدالت باور دارند، همگی پیوندی بسیار قوی و پرقدرتی با ایران دارند و چشم‌اندازی روشن برای تحقق عدالت و برابری برای همه در ایران در ذهن دارند. این برای من افتخار فوق‌العاده‌ای بود که در این دو سال با ایرانی‌های زیادی آشنا شده‌ام.»

رییس هیات حقیقت‌یاب از همکار و رفیق ایرانی خود در سازمان عفو بین‌الملل بنگلادش یاد می‌کند که به گفته خودش، او و تمامی همکارانش در حوزه حقوق بشر، مدیون تلاش‌های آن مرد هستند: «او نیز در حوزه حقوق بشر در بنگلادش فعالیت داشت. احساس می‌کنم که با انجام این کار، تا حدی دین او را ادا می‌کنم.»

تعهد کنشگران به ایستادگی برایم الهام‌بخش است 

ویویانا کرستیچویچ، حقوق‌دان آرژانتینی است که همواره در گفت‌وگوهای‌مان با او، از دیکتاتوری در کشورهای آمریکای لاتین صحبت کرده‌ایم. وقایع مشابه می‌تواند مثال‌های مشابه هم به یاد بیاورد. وقتی درباره «جبران خسارت» به‌عنوان بخشی از پروسه عدالت با او صحبت می‌کردم، ویویانا مثالی از مادری دادخواه زد که فرزندش در مرز ونزوئلا و کلمبیا کشته شده بود. اشاره او به قتل‌عام «ال آمپارو» (El Amparo Massacre) است که در اکتبر ۱۹۸۸ در دهکده‌ای به‌ همین نام در نزدیکی مرز ونزوئلا با کلمبیا رخ داد. نیروهای امنیتی ونزوئلا ۱۴ مرد غیرمسلح را در حالی‌که مشغول ماهی‌گیری بودند، به ظن ارتباط با گروه‌های چریکی کلمبیا به رگبار بستند. هشت سال بعد، دادگاه بین‌المللی حقوق‌بشر آمریکا، ونزوئلا را مسوول دانست و خواستار جبران خسارت و اجرای عدالت برای قربانیان شد.

ویویانا می‌گوید که آن مادر دادخواه او را در آغوش گرفته و به این حقوق‌دان گفته بود: «”پسر من یک گاو نبود. من پول نمی‌خواهم. من عدالت می‌خواهم.” این احساس عمیق از کرامت انسانی و این‌که جان عزیزان از بین‌ رفته را نمی‌توان با پول جبران کرد، در میان بسیاری از خانواده‌های ناپدیدشدگان و اعدام‌شده‌ها در آمریکای لاتین رایج است. بر اساس تجربه من بیشتر مردم، به‌ویژه قربانیان و خانواده‌های آن‌ها نسبت به موضوع پول احساس ناراحتی دارند.»‌

حالا او بعد از دو سال پیوند با قربانیان و تحقیق بر جنایت روی‌داده توسط جمهوری اسلامی می‌گوید: «در طول این دو سال مسایل بسیاری درباره ایران، مردم آن، تاریخ طولانی و شگفت‌انگیز این کشور آموخته‌ام. تاریخ غنی، تنوع فرهنگی، زبان فاخر و زیبای فارسی، شعر، پیچیدگی‌های نهادها و تاریخ ایران و نحوه‌ای که این تاریخ با تاریخ جهان و منطقه در هم‌تنیده شده است برای من قابل توجه بوده‌اند.»

این حقوق‌دان در ادامه صحبت‌هایش از نویسندگان، کنش‌گران و متفکرانی یاد می‌کنند که همچنان برای حقوق خود و دیگران ایستادگی می‌کنند: «آن‌ها این کار را با شجاعت و تعهدی عظیم انجام می‌دهند که برای من بسیار الهام‌بخش بوده است.»

ملت ایران با تمام رنج‌ها عزت‌نفس خود را از دست نداده‌اند 

شهین سردارعلی، حقوق‌دان پاکستانی است، یعنی همین هم‌مرز با ایران با فرهنگی نزدیک به همین کشور. او همیشه لبخند به لب دارد و کلمات مشترک زبان فارسی و پشتو را در گفت‌وگوها بیان می‌کند. زمانی‌که شهین سردارعلی در دانشگاه «پیشاور» پاکستان تحصیل می‌کرد، ایرانی‌های بسیاری هم‌دانشگاهی‌اش بودند. فرهنگ ایرانی برای او غریبه نیست و به گفته خودش همواره مجذوب زبان فارسی، زیبایی آن، شعر، تمدن، فرهنگ و ظرافتی که ایرانی‌ها در هر کاری به‌کار می‌برند، بوده است.

اما این دو سال کار مداوم بر مساله ایران و مواجهه با ایرانی‌ها در سراسر جهان، احترام این حقوق‌دان را نسبت به ملت ایران صدها برابر افزایش داده است: «زیرا با وجود رنج‌ها، سختی‌ها، تمام آسیب‌ها، آن‌ها هرگز حس فرهنگ و تمدن خود را از دست نداده‌اند. شیوه‌ای که صحبت می‌کنند همیشه حساب‌شده و متین بوده است. این‌ها همگی بازماندگان و قربانیانی بودند که همه‌چیز خود را از دست داده‌اند اما حتی برای یک لحظه هم ندیدم که عزت‌‌نفس خود را از دست بدهند.»

منبع: ایران وایر

مطالب مرتبط

از سربازان تا کودکان و غیرنظامی ها

کاربران شبکه‌های اجتماعی از کشته شدن سه سرباز به نام‌های «امیرعلی فضلی»، ۱۹ ساله، «امیرمحمد رحمتی»، ۲۲ ساله و یک سرباز دیگر به نام «علیرضا محمودی»، اهل خمین در حمله اسراییل به ورودی زندان اوین خبر داده‌اند

«گنجشک درنده» چگونه نظام مالی ایران را مختل کرد؟

هکرها در عملیات علیه «نوبیتکس» کلیدهای کیف‌پول‌های رمزارزی این صرافی را که در اختیار افراد کلیدی در شرکت بود، به‌دست آورند. به گفته آقای راد، این کلیدها در اختیار کارکنان معتمد بوده است

دریای خزر در حال کوچک شدن است

فعالان محیط زیست قزاقستان می‌گویند حتی با چشم غیرمسلح هم می‌توان دید که دریای خزر در حال کوچک شدن است. مطالعات می‌گویند تا پایان این سده ممکن است ۳۴ درصد از مساحت دریای خزر از دست برود.

مطالب پربازدید

مقاله