روش امنیتی کردن این بار درباره مهاجرت توسط جمهوری اسلامی

موج مهاجرت اساتید؛ خروج ۲۷۰۰ استاد از دانشگاه طی چهار سال

ملی مذهبی _ بنا بر گزارش و تحلیل «موسسه تحقیقات جمعیت کشور» در طول سال‌های ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۰ دست‌کم دوهزار و ۷۰۰ نفر از تعداد کل اعضای هیات علمی ایران کم شده است.

روزنامه شرق در گزارشی به دلایل این کاهش جمعیت اساتید و تاثیرات آن پرداخته است. در این گزارش آمده است که از مجموع دلایل کاهش شمار اساتید در دانشگاه‌ها ۵۱.۱ درصد از قطع همکاری‌ها به دلیل بازنشستگی، ۵.۴ درصد به دلیل فوت و ۸.۴ درصد به دلیل استعفا و بازخرید بوده است؛ البته لازم به ذکر است استادانی که قصد مهاجرت از ایران را دارند از طریق استعفا، بازخرید یا خروج خودخواسته از وزارت علوم اقدام به مهاجرت می‌کنند. البته می‌توان به بازنشستگی اجباری اساتید دانشگاه و همین‌طور اخراج آن‌ها نیز اشاره کرد. وقتی که جمهوری اسلامی در مقابله با اعتراضات مردمی، اساتیدی را که به هر طریقی از معترضان حمایت و سرکوب‌گری را محکوم می‌کنند، همواره با اخراج یا بازنشستگی اجباری مواجه می‌شوند.

شرق یادآور شده است که دلایلی مانند عدم تامین اعتبار لازم برای خرید تجهیزات آزمایشگاهی و مواد شیمیایی، عدم دریافت گرنت‌های پژوهشی جهت پیشبرد اهداف تحقیقاتی، عدم دریافت حقوق حق‌التدریس و حق‌ تالیف از جمله عوامل اصلی خروج اساتید از دانشگاه‌ها است.

این در حالی است که «محمد مقیمی» مدیر همکاری‌های علمی و صنعتی دانشگاه «علم و صنعت» در همین‌ خصوص به خبرگزاری تسنیم (نزدیک به سپاه پاسداران) گفته است: «امروز بسیاری از این برین‌ها در مقاطع ارشد و دکتری در حال خروج از کشور هستند. در زمان حاضر علاوه بر مهاجرت دانشجویان، ما شاهد مهاجرت اساتید نیز هستیم و این مساله خطرناک است.»

شرق نوشته است که مهاجرت اعضای هیات علمی و نخبگان علمی ایران تهدیدی جدی برای آینده علمی و پژوهشی ایران است که «شرایط اقتصادی نامناسب»، «کمبود منابع مالی و امکانات پژوهشی»، «نارضایتی‌های ناشی از شرایط کاری» و «نبود انگیزه‌های کافی برای ماندگاری اساتید» منجر به بحران موج خروج اساتید دانشگاه از ایران شده است.

موج مهاجرت از ایران چنان سهمگین است که به گفته مدیر رصدخانه مهاجرت ایران در سال ۱۴۰۲، با نوعی از «نسل‌کشی سرمایه انسانی» در کشور مواجه شده‌ایم. تا جایی که به گفته «تقی آزادارمکی»، جامعه‌شناس، انگار دارد ایران دیگری خارج از مرزها درست می‌شود. در مقابل این حقیقت، جمهوری اسلامی انکار را به چاره‌جویی ترجیح می‌دهد. اول اسفند سال ۱۴۰۲ بود که خبر از برخورد با دفاتر مهاجرتی برای جلوگیری از مهاجرت بیشتر نخبگان از ایران منتشر شد. رسانه‌های داخل کشور به نقل از «سلمان سیدافقهی»، قائم‌مقام «بنیاد ملی نخبگان»، از «تفاهم» با پلیس برای برخورد با دفاتر مهاجرتی و جلوگیری از «مهاجرت سازمان‌یافته نخبگان» خبر دادند.

اما به نظر می‌رسد با وجود تلاش جمهوری اسلامی برای امنیتی کردن مهاجرت، این موج همچنان ادامه دارد.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله