بحران جنگ در بازارهای ایران

بازار زیر فشار جنگ احتمالی؛ کاسبان می‌ترسند اجناس‌ خود را بفروشند

ملی مذهبی _ فضای بازار سنگین است و کمتر کاسب عمده‌فروشی جرات فروش کالاهایش را دارد. بالا گرفتن تنش میان ایران و اسراییل و حمله‌ موشکی و پهپادی ایران به خاک این کشور، فضای کسب و کار را بیشتر از همیشه تحت تاثیر قرار داده است. شهروندخبرنگار «ایران‌وایر» با چند تن از کسبه و بازاریان در این باره گفت‌وگو کرده است.

به گزارش ایران وایر، «سیروس» در بازار لوله و اتصالات کار می‌کند. او می‌گوید: «از صبح با هر شرکت یا عمده‌فروشی که تماس می‌گیرم و تقاضای جنس می‌کنم، می‌گوید فعلا نمی‌فروشیم. هر لحظه ممکن است جنگی در بگیرد و اصلا معلوم نیست چه می‌شود. دلار هم که لحظه به لحظه بالا می‌رود، نمی‌دانیم قیمت‌ها را چه‌طوری باید محاسبه کنیم.»

اگرچه بی‌ثباتی اقتصادی و تورم روزبه‌روز باعث شده قیمت انواع و اقسام کالاها و محصولات به روز و لحظه‌ای اعلام شود و کسی با قیمت امروز برای فردا جنس نفروشد اما حالا که با افزایش تنش‌ها و سایه جنگ بر سر کشور است، ترس بازاریان بیشتر شده است.

«مهرداد» تولیدکننده مواد شوینده و بهداشتی است. او هم که از این شرایط آشفته است، می‌گوید: «بخش عمده مواد اولیه کارخانه‌ها از خارج وارد می‌شود. اما چند روزی است که بار روی کشتی مانده است و نمی‌تواند به آب‌های کشور نزدیک شود. کارخانه را نیمه‌تعطیل کرده‌ایم چون مواد اولیه معلوم نیست کی برسد. این شده وضع کاسبی ما؛ شب می‌خوابیم، صبح بیدار می‌شویم، می‌شنویم ایران به اسراییل موشک پرتاب می‌کند و دلار چهار پنج هزار تومان بالاتر می‌رود. حالا من تولیدکننده باید با این افزایش، قیمت مواد اولیه وارد کنم، کرایه حمل بار و کارگر و هزار جور هزینه دیگر را هم چند برابر بپردازم، تازه سایه ناامنی هم روی سرم باشد.»

یکی از صنف‌هایی که از این فضای ملتهب تاثیر زیادی پذیرفته، صنف طلافروشان است. «نسیم» که با همسرش در یکی از پاساژهای تهران، طلافروشی دارد، می‌گوید: «قیمت طلا معمولا ساعت ۹ تا ۱۰ صبح اعلام و  خرید و فروش از این ساعت آغاز می‌شود. اما از یکی دو روز پیش که موجی از ترس و وحشت بازار را فرا گرفته، کمتر طلافروشی حاضر به فروش سرمایه‌اش است. زیرا یک ساعت بعد باز ممکن است قیمت‌ها بالاتر روند و متضرر شویم.» 

او مکثی می‌کند و می‌گوید: «پایگاه بسیج مسجد روبه‌روی پاساژ روز بعد از موشک‌پراکنی ایران علیه اسراییل، شیرینی پخش می‌کرد و حس عجیبی از غرور و پیروزی داشتند. ما کسبه بازار مات و مبهوت مانده بودیم. آیا این که کشورمان دارد وارد جنگ می‌شود و همین اقتصاد درب و داغونی هم در حال فروپاشی است، شادی دارد؟»

بازار مسکن که مدت‌ها است در خواب ناشی از تورم و نوسان بازار فرو رفته، با ترس از ادامه تنش‌ها، اوضاعش بدتر هم شده است. «حسن»، صاحب یک شرکت ساختمانی، بازار ساخت‌وساز مسکن را این‌طور توصیف می‌کند: «در همین یکی دو روز، قیمت مصالح ساختمانی چند برابر شده است و بعضی از اصناف مانند آهن‌فروشان، اصلا جنس نمی‌فروشند. آن‌ها فرض‌شان این است که قیمت‌ها صعودی هستند و تا بازار به ثبات نرسد، از جنس خبری نیست. در بازاری که تا پیش از این هم درگیر رکود شده بود و کمتر خریداری به سراغ ملک می‌آمد، حالا شاهد گران‌تر شدن خانه‌ها هم هستیم. می‌دانید نتیجه آن چیست؟ بالا رفتن نرخ اجاره مسکن.»

این موضوع را «سمانه» که در یک آرایشگاه زنانه کار می‌کند، تایید می‌کند و می‌گوید: «از پارسال هر جا که برای اجاره آپارتمان می‌رفتیم، صاحب خانه‌ها حاضر نبودند ملک‌شان را یک ساله اجاره دهند. بیشترشان با اجاره شش ماهه موافق بودند. دست آخر مجبور شدیم آپارتمانی ۶۰ متری را به مدت شش ماه اجاره کنیم. دو هفته دیگر مدت اجاره به پایان می‌رسد. تن و بدنم می‌لرزد، چون مطمئنم با افزایش قیمت مسکن تحت تاثیر جو روانی جنگ، حتما صاحب‌خانه قیمت اجاره را حداقل دو برابر می‌کند. این هم نتیجه وعده صادق جمهوری اسلامی  است برای ما. رادیو و تلویزیون کشور مرتب از پیروزی بر اسراییل دم می‌زند اما باید ما مردم به خاک نشسته و گرفتار در مشکلات اقتصادی که روز به روز فقیرتر می‌شویم را ببینید. حالا هم که ترس از جنگ و بدبختی خواب را از چشمان‌مان گرفته است.»

کسی نمی‌داند روزهای آینده آبستن چه حوادثی است. آیا باید حالا ما منتظر انتقام و تنبیه باشیم یا قضیه همین‌جا فیصله پیدا می‌کند؟ نتیجه هرچه باشد، پیامدش از همین حالا فضای کسب و کار را متاثر کرده و سایه سنگین رکود گسترده‌تر و شیب صعودی قیمت‌ها پرشتا‌ب‌تر شده است.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله