ملی مذهبی _ اسرائیل خود را قویترین ارتش منطقه میداند. حمله به او به معنی به چالش کشیدن قدرت و اقتدارطلبیاش است. حملهای که جمهوریاسلامی ناگزیر به انجام آن بود، حداقل برای حفظ نمایش اقتدار در میان طرفدارانش، اما نمیخواست به این صورت وارد یک جنگ همه جانبه شود. سیاست نظام همچنان نه جنگ و نه رابطه است. پس یک گام فراتر رفت و با تعامل سیاسی و گفتگو با آمریکا پیش از حمله، سعی کرد غرب را عصبانی نکند.
او به آمریکا و غرب اطلاع داده بود که حملهاش چگونه است، اگر چه آنان به عدم حمله توصیه کرده بودند. همسایگان را هم مطلع کرده بود.
حتی زمان حمله را آمريکا میدانست! در حالیکه جمهوریاسلامی میدانست که آمریکا در ردگیری موشکها به اسرائیل کمک می کند.
خبری که پس از حمله، اسرائیل هم رسما آن را تائید کرد که انگلیس و فرانسه و آمریکا، کار ردگیری موشکها را به نفع اسرائیل انجام دادند که نتیجهش این شد که فقط 13 موشک وارد خاک اسرائیل شود.
نظام ایران در این حمله سعی کرد اقتدار تاکتیکی اسرائیل را به چالش بکشد، اما قصد عملیات نظامی پرهزینهای را هم نداشت.
از زاویهی دیگر؛ این حمله در عمل بیانیه گام دوم خامنهای را به چالش میکشد چرا که رابطه با آمریکا محاسبه گرایانهتر شده است در حالی که قرار بود آمريکا از منطقه برود. هرچند در بخش سیاست داخلی بیانیه، سختگیری و سرکوب مردم همچنان مانند گذشته و در مواردی با شدت بیشتر ادامه دارد. (نمونه آن لشکرکشی خیابانی برای مبارزه با حجاب اختیاری.)
نظام قصد دارد در مناسبات منطقهای و جهانی نقش سیاسی داشته باشد و در روابط سیاسی به حساب آید در حالیکه نظم جهانی و منطقهای این را نمیپذیرد و جمهوریاسلامی را در حال حاضر به عنوان وزنه سیاسی قابل گفتگو در منطقه به رسمیت نمیشناسد. قابل محاسبه در سیاسی_نظامی بله! اما قابل گفتگو برای پیداکردن راهحلها خیر.
این حمله مشکل دیگر نظام را هم نشان داد. چرا که منطقا در یک شرایط برابر در تلافی کشته شدن چند نظامیش، باید چند نظامی اسرائیل را هدف میگرفت. اما از امکان انجام آن برخوردار نبود، برعکس اسرائیل.
معضل جمهوریاسلامی جدای از توان نظامی، مسئلهی امنیتی هم هست. نفوذیها باعث کشتار نظامیان و حتی دانشمندان هستهای و موشکی حکومت میشوند اما ایران فاقد نفوذ اطلاعاتی در اسرائیل است پس برای تلافی باید هزینه چندین برابر بدهد و در حالی که نمیتواند انتقام خون مهرههایش را بگیرد، توان اطلاعاتی برای دفاع از آنها را هم ندارد.
اما این که ادامه این قمار چه خواهد بود، به شرایط و تصمیم اسرائیل بستگی دارد.
اگر چه آمريکا به اسرائیل توصیه کرده است که پاسخ نظامی ایران را ندهد، اما باید دید که اسرائیل که غرور تاکتیکی برایش مهم است، چگونه عمل خواهد کرد.
نظام ایران سعی کرد که در چهارچوب قواعد و مناسبات جهانی و حتی اعلام نوع حمله از قبل پاسخ اسرائيل را کنترل کند. از طرفی اسرائيل میداند که هم پیمانهایی دارد که در دفاع از او تردید نمی کنند.
اگرچه گاها در سیاستهای تهاجمی وی شرکت عملی نمیکنند و با سیاستهای دولت فعلی هم خیلی موافق نیستند، اما در تقابل با جمهوریاسلامی، اسرائیل را تنها نمیگذارند.
در حال حاضر میتوان گفت که مسیر جدیدی در منطقه برای تقابل نظامی باز شده که شاید نه در کوتاه مدت اما اگر بر همین روال ادامه پیدا کند بزرگترین متضرر آن مردم منطقه خواهند بود.