احضار ۹ فعال صنفی معلمان به دادگاه انقلاب رشت

جمهوری اسلامی در مسیر همیشگی؛ احضار فرهنگیان، احکام سنگین برای شهروندان بهایی و آزار و بازداشت وکلا

ملی مذهبی _ در ادامه فشارهای دستگاه قضایی جمهوری اسلامی بر فعالان صنفی فرهنگیان در ایران، ۹ معلم استان گیلان به دادگاه انقلاب رشت احضار شدند.شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان، روز جمعه ۲۰ بهمن ۱۴۰۲ با اعلام این خبر اسامی احضار شدگان را انوش عادلی، محمود صدیقی‌پور، عزیز قاسم‌زاده، تیمور باقری کودکانی، طهماسب سهرابی، غلامرضا اکبرزاده باغبان، علی نهالی، محمدجواد سعیدی و جهانبخش لاجوردی اعلام کرد.

به گزارش شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی رشت ۹ تن از فعالان صنفی معلمان در استان گیلان را احضار کرده است.در کانال تلگرامی این شورا آمده است که انوش عادلی ، محمود صدیقى‌پور، عزیز قاسم زاده، تیمور باقری کودکانی و طهماسب سهرابی، از اعضای هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان، و غلامرضا اکبرزاده باغبان، علی نهالی، محمدجواد سعیدی و جهانبخش لاجوردی، از فعالان صنفی معلمان در این استان، به اتهام “اخلال در نظم عمومی” از طریق “برگزاری تجمعات صنفی” احضار شده‌اند. انوش عادلی، محمود صدیقى‌پور و عزیز قاسم زاده هم‌اکنون برای گذراندن محکومیت یک ساله حبس در زندان لاکان رشت هستند.

از این افراد، انوش عادلی، محمود صدیقی‌پور و عزیز قاسم‌زاده، اعضای هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان، در حالی احضار شده‌اند که هم اکنون در حال سپری کردن محکومیت یک ساله زندان خود در زندان لاکان رشت هستند.

قوه قضاییه جمهوری اسلامی این ۹ فعال صنفی معلمان استان گیلان را به «اخلال در نظم عمومی» از طریق برگزاری و شرکت در تجمعات صنفی و تمرد متهم کرده و آن‌ها باید روز دوشنبه ۲۳ بهمن به شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت مراجعه کنند.

طی هفته گذشته شماری دیگر از معلمان ایران نیز با احکام اخراج، احضار و بازنشستگی اجباری روبرو شدند.

روز ۱۵ بهمن ماه امسال، دیوان عدالت اداری، رای تجدید نظر هیات تخلفات آموزش‌وپرورش مبنی‌بر اخراج «محمد سعیدی ابواسحاقی»، فعال صنفی  معلمان شهرستان  لردگان چهارمحال‌و بختیاری را تایید کرد.

در حکم صادره، علیه آقای ابواسحاقی وی به «طرفداری و فعالیت به نفع گروه‌های معاند»، «اقدام برای تکریم و زنده نگه داشتن جریان اغتشاشات، سرکشی به خانواده‌های دادخواه، زیر سوال بردن نحوه‌ برخورد با اغتشاشگران و اسطوره‌‌سازی از آنان، تهیه‌ تصویر، مطلب و فیلم از فعالیت‌های ذکر شده با استفاده‌ ابزاری از موسیقی، هنر و احساسات و بازنشر آن در فضای مجازی» متهم و به همین دلایل اخراج شده است.

«کریم بستانچی خضرآباد» از فعالان صنفی معلمان آذربایجان غربی هم طی هفته گذشته  با حکم هیات بدوی تخلفات اداری به بازنشستگی پیش از موعد و تقلیل گروه محکوم شد. 

طهماسب سهرابی، در کانال تلگرامی این تشکل صنفی در اعتراض به این احضار نوشت: «اتهام اخلال در نظم عمومی را نمی‌پذیریم و آن را توهین به مقام انسانی و معلمی خود می‌دانم.»

او تاکید کرده است که تجمعات فرهنگیان برای خواسته‌هایی قانونی و برحق برگزار شده است. این عضو هیئت مدیره کانون صنفی فرهنگیان گیلان گفته که فعالان صنفی در تلاش برای بهبود شرایط کار و زندگی هم‌صنفی‌های خود به “اشکال مختلف قانونی خواسته‌های خود را با دولت درمیان می‌گذارند” و حرکت‌های صنفی آنان “نه اخلال در نظم عمومی است و نه اقداماتی ضد امنیت ملی.”

شماری از معلمان و فعالان صنفی این قشر مدت‌هاست که در زندان هستند. کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران اسامی و تصاویر محمود ملاکی، جعفر ابراهیمی، مهدى فتحى، هاشم خواستار، رسول بداقی، اصغر امیرزادگان، ناهید شیرپیشه، زینب همرنگ، جواد لعل محمدی، ایرج رهنما و غلامرضا غلامی کندازی را یادآوری کرده است.

همچنین شمار دیگری از معلمان و فعالان صنفی آنان، مانند سارا سیاه پور، احکام زندان دریافت کرده و برخی دیگر با برخوردهای اداری مواجه شده و از طرح رتبه‌بندی نیز محروم شده‌اند.

وکلای مدافع حقوق بشر در صف اول بازداشت‌ها

حساب کاربری “دادبان” در پلتفرم X خبر داد که طاهر نقوی، وکیل دادگستری، روز سه‌شنبه ۱۷ بهمن در کرج بازداشت شد. از دلایل بازداشت و مکان نگهداری او هنوز اطلاعاتی در دست نیست.

دادبان نوشته که وکلای دادگستری همچنان در ردیف اول لیست برخورد دستگاه قضایی در ایران قرار دارند و به نقش مهم وکلایی اشاره کرده که برای تامین و تضمین حقوق شهروندان و “دفاع از آنها در برابر سرکوب و تعدی دستگاه قضایی و ضابطان‌اش” در ایران تلاش می‌کنند.
دادبان با اشاره به خیزش “زن زندگی آزادی” می‌گوید اطلاع‌رسانی‌های گسترده وکلای دادگستری نسبت به جرایمی که ضابطان قضایی از زمان آغاز این خیزش مرتکب شده‌اند، “تاثیر بسزایی در افشای ماهیت نهادهای اطلاعاتی و امنیتی داشته است”.
بسیاری از وکلای مدافع خانواده‌های دادخواه و فعالان سیاسی و صنفی در ایران خود پشت میله‌های زندانقرار گرفته‌اند. دادبان می‌گوید، با وجود همه فشارها بر وکلا، آنها در همراهی با خانواده‌های دادخواه در روند دادخواهی مشارکت جدی دارند.

دادبان می‌نویسد، محکومیت وکلای مدافع خانواده‌های دادخواه مشخصا نشان از این حقیقت دارد که مشارکت وکلای در دادگستری در روند دادخواهی از سوی حاکمیت در ایران تحمل نمی‌شود.

۱۱ سال حبس برای شهروند بهایی

به گزارش هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشری در ایران شهدخت خانجانی، شهروند بهایی توسط شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان سمنان به ۱۱ سال حبس و مجازات‌های تکمیلی محکوم شد.

دادگاه او را به اتهام “تشکیل گروه و دسته به قصد برهم زدن امنیت کشور” به ۱۰ سال حبس تعزیری و برای اتهام “فعالیت تبلیغی علیه نظام” به یک سال حبس تعزیری محکوم کرده است.

از جمله “مجازات‌های تکمیلی” این شهروند ساکن سمنان دو سال منع عضویت و فعالیت در گروه‌ها و احزاب سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و دو سال منع فعالیت در فضای مجازی است. شهدخت خانجانی۴۷ ساله و مادر دو فرزند است.

با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۱۰ سال زندان برای شهدخت خانجانی قابل اجرا خواهد بود. او اوایل خرداد امسال توسط نیروهای امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و سپس با قرار تامین کیفری آزاد شده بود.

پس از انقلاب سال ۵۷ در ایران شهروندان بهایی به شدت هدف آزار، تبعیض و انواع محرومیت‌ها قرار گرفته‌اند. حقوق بهاییان در ایران به صورت سیستماتیک نقض می‌شود. بسیاری از آنان طعم زندان‌های جمهوری اسلامی را چشیده‌اند. گروهی اعدام و بخشی از آن‌ها نیز ایران را ترک کرده‌اند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله