دخالت حراست دانشگاه الزهرا در ژوژمان‌های دانشجویان هنر

سرکوب دانشگاه؛ ادامه صدور احکام حبس، تبعید و ممنوع‌الخروجی برای دانشجویان

ملی مذهبی _ در ادامه روند سرکوب دانشجویان در ایران، «پریسا صالحی»، دانشجوی کارشناسی ارشد اقتصاد دانشگاه تهران، در دادگاه بدوی به یک سال حبس، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی و دو سال تبعید محکوم شده است. 

شعبه یک دادگاه انقلاب کرج، به ریاست قاضی آصف الحسینی برای این دانشجوی دانشگاه تهران با اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس تعزیری، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، دو سال ممنوعیت فعالیت در فضای مجازی و دو سال تبعید به زنجان محکوم شد.

پریسا صالحی که علاوه بر تحصیل در دانشگاه به حرفه روزنامه‌نگاری مشغول است درباره حکم خود نوشته:«قاضی دلیل رای خود را اینطور بیان کرده: تا تحت نظر بزرگترهای فامیل ارشاد و اصلاح گردد.» خانم صالحی افزوده «طی چند ماه گذشته اداره اطلاعات کرج دوبار منزل شخصی من و خانواده‌ام را تفتیش کردند.»

جمهوری اسلامی با پرونده‌سازی، صدور احکام سنگین، کنترل شدید دانشجویان و اساتید در داخل و خارج از دانشگاه، تلاش می‌کند از شکلگیری مجدد اعتراضات در دانشگاه‌ها جلوگیری کند.

در همین راستا منابع دانشجویی از دخالت حراست دانشگاه الزهرا در ژوژمان‌های  دانشجویان هنر گزارش دادند. در این گزارش از دانشگاه الزهرا که در اعتراضات سال گذشته بسیار فعال بوده، آمده «مسئولین حراست با عکس‌برداری از آثار دانشجویان و یادداشت نام دانشجویانی که آثارشان برخلاف میل آن‌ها و به گفته‌ی خودشان نمایانگر برهنه‌نگاری و موضوعات نامتعارف است اقدام به پرونده‌سازی برای دانشجویان می‌کنند.»

از آغاز اعتراضات سراسری پس از قتل مهسا امینی، شواهد نشان می‌دهد که شعار «زن، زندگی، آزادی» در ایران اولین بار صبح روز ۲۷ شهریور، یک روز پس از از خاکسپاری مهسا امینی در سقز، در تجمع اعتراضی شماری از دانشجویان زن دانشگاه تهران سر داده شد. کانال خبرنامه امیرکبیر پیشتر در مردادماه ۱۴۰۲ فهرستی شامل دو هزار و ۸۴۳ دانشجو را منتشر کرد که پس از اعتراضات به کمیته‌های انضباطی دانشگاه‌ها احضار و دستکم ۴۳۵ دانشجو تعلیق و اخراج شده‌اند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله