برخی رسانه‌های داخل ایران از «قطعی بودن مرگ مغزی» آرمیتا گراوند خبر دادند

رسانه‌های ایران: مرگ مغزی آرمیتا گراوند قطعی است

ملی مذهبی _ یکی از رسانه‌های داخل ایران اعلام کرد که مرگ مغزی «آرمیتا گراوند» دانش‌آموز تهرانی «قطعی» به‌نظر می‌رسد. آرمیتا گراوند، دختر دبیرستانی است که در تاریخ ۹ مهر ماه در متروی تهران بی‌هوش و به بیمارستان منتقل شد. شماری بی‌هوشی وی را در پی درگیری پس از تذکر حجاب و برخورد سر وی به شی‌ آهنی در متروی شهدای تهران عنوان کرده‌اند.

خبرگزاری برنا در آخرین وضعیت وی نوشت که «پیگیری‌ها برای اطلاع از آخرین وضعیت سلامت «آرمیتا گراوند» حاکی است که متاسفانه وضعیت سلامتی او روند امیدوارکننده‌ای ندارد و با وجود تلاش‌های کادر پزشکی معالج، مرگ مغزی «آرمیتا گراوند» قطعی به نظر می‌رسد.»

آنگونه که رسانه‌ها در ایران خبر می‌دهند، آرمیتا گراوند دانش‌آموز ۱۶ ساله‌ای که در مترو بیهوش شده و طبق تصاویر و ویدئوهایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، سرش به سکوی لبه قطار مترو برخورد کرده بود، دچار “مرگ مغزی” شده است.

سایت‌های داخل ایران با اعلام این خبر نوشته‌اند تلاش کادرپزشکی نتیجه‌ای نداشته و “مرگ مغزی آرمیتا گراوند قطعی است”.

آرمیتا گراوند، صبح روز یک‌شنبه ۹ مهر پس از ورود به قطار مترو در ایستگاه میدان شهدای تهران بیهوش شده و سرش به لبه قطار برخورد کرد. او به بیمارستان فجر ارتش منتقل شد و بلافاصله تمامی راه‌های ارتباطی خانواده‌اش با بیمارستان و رسانه‌ها مسدود شد. خبرنگاری هم که برای تهیه خبر به بیمارستان رفته بود، چند ساعتی بازداشت شد.

خبرگزاری تسنیم، نزدیک به سپاه پاسداران روز یکشنبه ۳۰ مهرماه با انتشار گزارشی نوشت که وضعیت سلامتی آرمیتا گراوند “روند امیدوارکننده‌ای ندارد و مرگ مغزی آرمیتا گراوند قطعی به نظر می‌رسد.”

طبق گزارش‌ها، آرمیتا بدون حجاب اجباری بوده و با توجه به نوع برخورد حاکمیت با خانواده او و بازداشت موقت خبرنگار، این ظن قوت گرفت که آرمیتا نیز همانند ژینا مهسا امینی در جریان مشاجره با ماموران موسوم به “حجاب‌بان” مترو با آنان درگیر شده و این ماموران، او را هل داده‌اند.

روزنامه گاردین نیز در گفت‌وگو با دو شاهد عینی تایید کرد که یک مامور حجاب‌بان زن، آرمیتا را “به شدت هل داده است.”

رسانه‌های دولتی چند نوبت پدر و مادر و دوستان آرمیتا را جلوی دوربین آوردند و آنها ادعا کردند که هیچ برخوردی صورت نگرفته و آرمیتا به علت افت فشار خون بیهوش شده و به زمین افتاده است.

شمار زیادی از نهادها و مقام‌های مسئول در سراسر جهان تا کنون نسبت به وضعیت آرمیتا گراوند واکنش نشان داده‌اند. از جمله آنها، سازمان حقوق بشر ایران خواستار تحقیق مستقل در خصوص اتفاقاتی شد که به آسیب‌دیدگی این دختر ۱۶ ساله انجامید. وزیر امور خارجه آلمان نیز این موضوع را “تحمل‌ناپذیر” دانست.

مدتهاست این گمانه‌زنی‌ وجود دارد که آرمیتا عملا فوت شده و تنها به دلیل ترس از واکنش مردمی خبر مرگ او رسما اعلام نمی‌شود؛ حال، خبر مرگ مغزی آرمیتا درست در روزی اعلام می‌شود که حکم شش و هفت سال زندان برای دو خبرنگاری که از مهسا امینی در بیمارستان عکس و گزارش تهیه کرده و به مراسم تدفینش رفته بودند، اعلام شده است.

این هم‌زمانی بار دیگر این ظن را تقویت کرده که حکومت با اعلام این حکم، احتمالا قصد ترساندن خبرنگارانی را دارند که شاید بخواهند به بیمارستان محل بستری شدن آرمیتا بروند و ماجرا را از نزدیک بررسی کنند.

به نظر می‌رسد آرمیتا قربانی جنگ حماس و غزه شد و درحالیکه نگاه‌ها به جاری شدن سیل اخبار در آنسوی دنیا بود و در روزهایی که ایرانی‌ها در شوک معمای قتل داریوش مهرجویی و همسرش فرو رفته بودند، اخبار وضعیت سلامت آرمیتای نوجوان خواسته یا ناخواسته به حاشیه رفت و پوشش رسانه‌ای آن بیش از پیش رنگ باخت.

این «تصادف» همان قدر برای زمامداران جمهوری اسلامی «خوش یمن» بود که برای پوتین در جنگ اوکراین.

‌با این حال و علیرغم مطرح شدن شایعاتی از پیش در مورد مرگ مغزی آرمیتا گراوند رسانه‌های داخلی ایران امروز خبر «قطعی« بودن مرگ وی را پوشش داده‌اند.

صحنه‌ای مشکوک از «حادثه» با ده‌ها پرسش بدون پاسخ در مورد چرایی و کم و کیف ماجرا؛ از تردید در نسخه ویدیویی رسمی منتشر شده تا دوربین های نظارتی و اظهار نظرهای شاهدان عینی و مسئولان امدادی و متروی تهران.

سازمان حقوق بشری عفو بین‌الملل پیش از این در گزارشی اعلام کرد که جامعه جهانی باید از مقام‌های ایرانی بخواهد که برای بررسی شرایط بستری شدن آرمیتا گراوند در بیمارستان به کمیته حقیقت‌یاب سازمان ملل متحد و دیگر ناظران مستقل اجازه ورود به ایران بدهند.

از سوی دیگر دو شاهد عینی به روزنامه گاردین گفته بودند که آرمیتا در داخل واگن مترو با یک حجاب‌بان درگیر شده و او آرمیتا را هل داده است. در اثر این هل دادن آرمیتا به زمین افتاده و سرش با سکوی کنار واگن برخورد کرده است.رسانه‌های حکومتی در این مدت سعی کردن دید افکار عمومی را نسبت به این موضوع تغییر دهند و آن را صرفا یک بیهوشی به‌خاطر افتادن فشار خون عنوان کنند.

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله