جدال علی اف در منطقه تا کجا پیش می رود؟

تنش در قره‌باغ کوهستانی؛ گذرگاه لاچین چرا برای ایران مهم است؟

ملی مذهبی _ تنش‌ها بین ارمنستان و آذربایجان در روزهای اخیر شدت یافته و ایروان بار دیگر باکو را به مسدود کردن مسیر تردد در گذرگاه لاچین واقع در امتداد مرز ارمنستان با قره‌باغ کوهستانی متهم کرده است.

در جریان گفتگوی تلفنی روز سه‌شنبه ۱۵ اوت کاترین کولونا، وزیر خارجه فرانسه و آرارات میرزویان، همتای ارمنی او نیز، مراتب «نگرانی عمیق» فرانسه از مسدود ماندن گذرگاه لاچین توسط آذربایجان اعلام شد. 

خانم کولونا از «انسداد مداوم این گذرگاه» توسط آذربایجان ابراز تاسف کرد و آن را «مغایر با تعهدات در چهارچوب توافق آتش‌بس و زیان‌آور برای روند مذاکرات دانست».

گذرگاه لاچین به عنوان تنها راه ارتباط زمینی بین منطقه قره‌باغ کوهستانی و جمهوری ارمنستان، مسیری حیاتی برای تامین غذا و برق ساکنان قره باغ است. این گذرگاه که از زمان آتش‌بس سال ۲۰۲۰ میلادی تحت کنترل نیروهای روس‌ است، هم‌اکنون گرفتار محاصره‌‌ای است که توسط آذربایجانی‌ها سازماندهی شده است.

 این قلمروی کوهستانی که عمدتا ارمنی‌تبارها را در خود جای داده است، در سطح بین‌المللی به عنوان بخشی از خاک آذربایجان شناخته می‌شود.

گذرگاهی به داخل خاک آذربایجان

این کریدور نواری به عرض تقریبی ۵ کیلومتر واقع در یک جاده کوهستانی پرپیچ و خم است؛ جاده‌ای به طول بیش از ۶۵ کیلومتر که ارمنستان را به شهر استپاناکرت، مرکز منطقه قره‌باغ کوهستانی متصل می‌کند. این مختصات جغرافیایی سه روستای لاچین، سوس و زابوخ را در دل خود دارد.

گذرگاه لاچین از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به طور رسمی بخشی از خاک کشور آذربایجان بوده است. با این حال از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۲۰ میلادی عملا بخشی از منطقه جدایی‌طلب قره‌باغ کوهستانی قلمداد می‌شده است.

هنگامی که درگیری برای کنترل بر این منطقه مورد مناقشه در سال ۲۰۲۰ از سر گرفته شد، در حقیقت تنها این گذرگاه بود که امکان تخلیه اکثریت جمعیت ارمنی‌تبار را از این منطقه کوهستانی به ارمنستان می‌داد.

از زمان اعلام آتش‌بس، این کریدور توسط نیروهای روسیه کنترل می‌شود تا جابجایی آزاد کالا و مردم بین ارمنستان و قره‌باغ کوهستانی را تضمین کند. با این وجود، حدود ۲۰۰ ارمنی هم در محل این نوار ارضی باقی مانده‌اند.

در توافقنامه آتش‌بس، ایجاد یک راه جدید تردد برای دور زدن لاچین، سوس و زابوخ نیز پیش‌بینی شده است. آذربایجان به ساکنان این سه روستا در ماه اوت سال گذشته میلادی دستور داد که خانه‌های خود را ترک کنند تا اداره ‌آن منطقه را به دست گیرد و جاده جدیدی به طول ۳۲ کیلومتر بسازد. ارمنستان نیز به نوبه خود، هنوز بخشی از جاده خود را تکمیل نکرده است.

مسیری حیاتی

این مسیر تنها جاده‌ای است که این دو سرزمین را به یکدیگر متصل می‌کند و به مردم اجازه تردد و تامین گاز و برق را می‌دهد. با این حال، این مسیرشاهد اقدامات محدودکننده فزاینده‌ای از سوی باکو است.

در ۱۲ دسامبر سال ۲۰۲۲ میلادی گروهی از معترضان آذربایجانی که خود را به عنوان فعالان محیط زیست معرفی کردند، این مسیر را مسدود کردند. در طی مدت، روزهایی بود که تردد با ارمنستان کاملا متوقف شده بود و هیچ فرد و کالایی اجازه عبور نداشت.

در ۲۳ آوریل گذشته نیز باکو به دلایل امنیتی ورودی این جاده را مسدود کرد و از آن زمان به بعد بارها این مسیر بسته شده است. آذربایجان مدعی است که با این کار می‌خواهد از انتقال تجهیزات نظامی توسط ارمنستان جلوگیری کند.

این دو کشور واقع در منطقه قفقاز از اواخر دهه ۱۹۸۰ بر سر قره‌باغ کوهستانی با هم درگیر شده‌اند که این درگیری‌ها به دو جنگ انجامید. آخرین آن در سال ۲۰۲۰ میلادی به شکست نیروهای ارمنی و دستاوردهای ارضی قابل توجه برای آذربایجان منتهی شد.

مطالب مرتبط

فاجعه انسانی در زندان تهران بزرگ

سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرده است که تاکنون «مطابق آمار رسمی ارائه شده» ۷۱ نفر از کادر اداری زندان، سربازان وظیفه، محکومین زندانی، خانواده محکومین و همسایه‌ها در حمله اسرائیل به زندان اوین کشته شده‌اند

موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان

امروز نیز در سایه موج‌های بی‌قاعده‌ی اخراج مهاجران افغان، همان الگوی آشنای تاریخ در حال تکرار است: حذفِ بی‌پناه‌ترین‌ها به نام امنیت یا نظم، با همراهی رسانه‌ای و سکوت جامعه. اما حذف هر «دیگری» به دست ساختار قدرت، فقط آغاز یک روند است؛ روندی که دیر یا زود، دایره‌اش گسترش می‌یابد و به بدنه‌ی جامعه بازمی‌گردد. اگر جامعه در برابر بی‌قانونی علیه مهاجران ساکت بماند، فردا ممکن است همان سازوکار خشونت، گریبان شهروندان‌اش را نیز بگیرد. سرنوشت خاموشان، همیشه شبیه‌ هم است.

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

مطالب پربازدید

مقاله