سالانه یک میلیون هکتار به بیابان‌های کشور افزوده می‌شود

انقراض خاک؛ بیابان‌زایی در ایران بالاتر از میانگین جهانی

 ملی مذهبی _ بیست سانتی‌متر! ادامه حیات یا انقراض انسان در گرو بیست سانتی‌متر خاک سطحی است. همین چند بند انگشت سرنوشت‌ساز خاک، بخش عمده مواد غذایی ما را ایجاد می‌کند. اگر این بیست‌سانتی‌متر محتوای ارگانیک کافی نداشته باشد، حتی اگر محصولی دهد هم چندان فایده ندارد زیرا محصولی که مصرف می‌کنیم ارزش غذایی ندارد و فقط شکم ما را سیر می‌کند. چه بر سر این بیست سانتی‌متر آورده‌ایم؟

حدود ۱۲ میلیون هکتار زمین بارور در سراسر جهان به علت تخریب از بین رفته و این آمار هر ساله در حال افزایش است. بیابان‌زایی به معنی توسعه شرایط بیابانی در مناطقی است که در ابتدا زمینی بارور بوده‌اند، اما به واسطه فعالیت‌های مخرب انسانی صورت گرفته در این مناطق، در حال حاضر به زمین‌هایی بایر تبدیل شده‌اند. فعالیت‌هایی مانند جنگل‌زدایی، چرای بیش از حد و حفاظت ضعیف از خاک از جمله علل جدی بیابان‌زایی قلمداد می‌شود.
۳۰میلیون هکتار از عرصه‌های ملی کشور را بیابان تشکیل می‌دهد. درحالی‌که سالانه باید در پنج تا ۱۰میلیون هکتار از اراضی کشور عملیات آبخیزداری صورت بگیرد، اما به‌دلیل کمبود اعتبار میانگین این رقم درحال‌حاضر تنها یک‌ونیم میلیون هکتار است.

امروزه پیش روی بیابان‌ها در سراسر جهان به حدی رسیده که مسئله بیابان‌زایی به یکی از مسائل قابل توجه بوم‌شناسی و زیست محیطی تبدیل شده و روز به روز نگرانی‌ها درباره آن افزایش می‌یابد.

شاید فکر کنید که بیابان‌زایی تنها منجر به خشک شدن قسمتی از زمین می‌شود و نقشی در سرنوشت و روزگار ما آدم‌ها ندارد اما به جز پیامدهایی مثل از بین رفتن پوشش گیاهی، گرد و خاک زیاد در یک منطقه، کم شدن بارندگی، فرسایش خاک، عدم حاصل‌خیزی زمین، افت آب‌های زیرزمینی و از بین رفتن حیات وحش، باید منتظر معضلاتی همچون بیکاری، گرسنگی، فقر و مهاجرت ناشی از بیابان‌زایی هم باشیم که همه در اثر این پدیده رخ می‌دهد؛ بنابراین رسالت بشر امروزی این است که «بیابان‌زایی» را به «بیابان‌زدایی» تبدیل کند.

کشور ما یک درصد خشکی‌های جهان را به خود اختصاص داده اما وسعتی معادل ۲.۲ درصد از مجموع کل بیابان‌های جهان را دارا است و ۱۷ استان کشور پدیده بیابان و بیابان‌زایی را تجربه می‌کنند که پیامدهایی مانند قحطی، فقر، مهاجرت و بیکاری را به دنبال دارد و خسارات جبران ناپذیری را به بار می‌آورد. این در حالی است که پدیده بیابان‌زایی به صورت پیش رونده‌ای نه تنها کشور ما، بلکه کشورهای گرم و خشک را تهدید می‌کند

جنگل‌ها نقش مهمی در احیای آبی کشور دارند، به خصوص جنگل‌های زاگرس که علاوه بر ایستادگی در برابر ریزگردها، در چرخه تولید ۶۰ درصد آب کشور نقشی مهم و جدی ایفا می‌کند. از سویی نیز بیش از ۴۰ هزار قنات در کشور وجود دارد که به دلیل کم‌آبی و کاهش منابع آب زیرزمینی نزدیک به ۶۰ درصد آن‌ها در شرف خشک شدن قرار دارند و این مسئله می‌تواند باعث بیابان‌زایی شود.

به گزارش رادیو زمانه ، سازمان ملل متحد هفدهم ژوئن/ ۲۷ خرداد را به‌عنوان روز مبارزه با بیابا‌ن‌زایی و خشکسالی معرفی کرده است. پروسه بیابان‌زایی به این معناست که لایه‌های سطحی خاک، به‌خاطر بهره‌برداری ناپایدار، نابودی پوشش گیاهی، فرسایش خاک و در نهایت تخریب دائمی خاک، از بین رفته است.

سرعت فرسایش خاک در ایران شش تا هفت برابر میانگین جهان است. حمیدرضا پیروان، رییس گروه مهندسی حفاظت از آب و خاک سازمان تحقیقات کشاورزی تابستان سال گذشته به خبرگزاری ایرنا گفته بود که بر اساس بررسی‌ها در پژوهشکده حفاظت آب و خاک، نرخ فرسایش خاک نسبت به خاک‌زایی در ایران حدود ۷ برابر شده است و این یعنی فرسایش شدید خاک در کشور. این سرعت شدید فرسایش خاک، ایران را از نظر شدت فرسایش در صدر کشورها قرار داده است.
کامبیز بازرگان، رئیس موسسه تحقیقات آب و خاک ایران در سال ۲۰۱۸ به خبرگزاری مهر گفته بود که تنها ۱۰ درصد از اراضی ایران قابل کشاورزی هستند. به گفته بازرگان از مجموع ۸ میلیون هکتار اراضی کشاورزی تنها یک میلیون هکتار آن مرغوب و قابل کشت است و بقیه به دلیل تغییر کاربری، فقر منابع آلی و شور شدن محدودیت دارد. این در حالی است که خاک سالم برای کشاورزی باید دست ‌کم ۳ تا ۶ درصد محتوای ارگانیک داشته باشد اما ۶۰ درصد از خاک ایران کمتر از یک درصد محتوای ارگانیک دارد.

ممکن است در نگاه اول کمبود آب از عوامل مهم خشکسالی و بیابان‌زایی باشد. اما اردلان توتچی، دکترای علوم زیست‌محیطی از دانشگاه سوربن پاریس نظری دیگری دارد. او به زمانه می‌گوید:کمبود آب که از معضلات مهم فلات ایران است به تنهایی نمی‌تواند موجب بیابان‌زایی شود. پوشش گیاهی در مناطق خشک می‌تواند از فرسایش جلوگیری و خاک را احیا کند.

به گفته توتچی بیش از ۲۵۰ میلیون نفر مستقیماً تحت تاثیر بیابانی شدن سطح زمین قرار دارند و بیش از ۷۰ درصد از مناطق خشک جهان در خطر بیابانی شدن قرار دارند. همچنین نزدیک به ۸۵ درصد از ایران را بیابان‌ها و استپ‌ها تشکیل داده‌اند و بیش از ۷۰ درصد جمعیت ایران در استان‌هایی زندگی می‌کنند که به‌شدت تحت تاثیر بیابا‌ن‌زایی است.

بیابان‌زایی به زنان آسیب بیشتری می‌رساند 

هنگامی‌که لایه بیست سانتی‌متری زمین از محتوای ارگانیک و میکروارگانیسم شود عاری شود، خاک حاصلخیزی خود را از دست داده و اصطلاحا فرسایش یافته یا بیابانی شده است. در پیش گرفتن روش‌های کشاورزی ناپایدار و صنعتی، رویکرد خودکفایی در کشاورزی و همزمان تشویق مردم به افزایش جمعیت، در کشوری که تنها ۱۰ درصد خاک کشاورزی دارد و به‌شدت با بحران آب روبه‌روست از عواملی هستند که فرسایش خاک در ایران را سبب شده و سرعت بخشیده‌اند.

توتچی معتقد است حلقه‌ای از عوامل زنجیره‌وار موجب گسترش بیابان‌ها و فرسایش گسترده خاک در ایران شده‌اند. به گفته او افزایش جمعیت، فشار مضاعف بر منابع طبیعی و مراتع به منظور تولید محصولات کشاورزی و چرای دام از مهمترین و مخرب‌ترین عوامل هستند. او درباره اهمیت پوشش گیاهی و محافظت آن بر روی خاک می‌گوید: بوته‌‌ها و گونه‌های علفی، به‌واسطه شبکه‌ی ریشه‌ها، ساختار ذرات خاک را در کنار هم مستحکم می‌کنند و از جابجایی آنها در اثر آب و باد جلوگیری می‌کنند. چرای بدون‌پروانه و گله‌های دام در مراتع طبیعی آسیب‌پذیر نه تنها سطح خاک را مستعد فرسایش و بیابانی شدن می‌کند، بلکه با ایجاد تعارض، موجب تهدید زیست بوم ‌ها و در خطر‌قرارگرفتن گونه‌های جانوری نیز می‌گردد.

این متخصص علوم زیست‌محیطی، آخرین عامل بیابان‌زایی را تغییرات اقلیمی می‌داند. به گفته او تغییرات  اقلیمی موجب تشدید تنش منابع آبی و خاکی و در نتیجه گسترش بیابان‌ها و از بین رفتن مراتع و جنگل‌ها می‌شود. همچنین تغییرات در مقدار و توزیع بارش و تشدید پدیده‌هایی مثل خشکسالی‌ در اثر تغییرات اقلیمی، در کنار فشارهای – مستقیماً – انسان‌ساخت، تاب‌آوری منابع خاکی و مراتع را شدیداً تحت تاثیر قرار می‌دهد.

تناوب کاشت که یکی از راه‌های حفاظت زمین و حفظ  تکثر مواد آلی در خاک است در کشاورزی سنتی رواج داشت و اکنون در کشاورزی پایدار و بومی نیز به کار می‌رود. اما در کشاورزی صنعتی به‌ویژه در پنجاه سال گذشته مدام سعی شده که با استفاده از کودهای شیمیایی به زمین مواد آلی تزریق کرد و پشت سر هم محصولات در حد کلان به عمل آورد. اما تجربه نشان داده است که این رویکرد در درازمدت ناپایدار و نادرست است و خود باعث فرسایش و انقراض خاک حاصلخیز می‌شود.

اردلان توتچی در انتقاد به شیوه کشاورزی در ایران می‌گوید:کشاورزی متمرکز و نبود برنامه‌ریزی برای تناوب کاشت (crop rotation) موجب از دست‌رفتن حاصلخیزی خاک، کاهش تولید بیولوژیک، و در نهایت لم‌یزرع شدن زمین‌ها می‌شود. این مسئله در مراتع پیرامونی شهرهای بزرگ ایران مانند تهران، کرج، اصفهان و یزد به‌شکل‌ نگران‌کننده‌ای حیات و زنجیره تامین محصولات کشاورزی را تهدید می‌کند.

چه باید کرد؟

در ۲۱ ماه مارس سال گذشته جنبشی جهانی شکل گرفت به نام « نجات خاک- سیاره آگاه». این جنبش که هنوز در جریان است راه حل ساده و عملگرایانه‌ای را پیش روی شهروندان و سیاستمداران تمام کشورها قرار داد تا خاک در حال فرسایش را در فاصله ۶ تا ۱۰ سال احیا کنند: بالا بردن مواد آلی خاک بین ۳ تا ۶ درصد. راه‌های بسیاری برای بالا بردن محتوای ارگانیک وجود دارد. یکی از آنها پیروی از تناوب کاشت است. دیگری حضور حیوانات در مزارع کشاورزی است تا از خاک از مدفوع آنها تغذیه کند.

 خاک ایران که با وضعیت فرسایش شدید دست به گریبان است، به تغییر رویکرد خودکفایی در کشاورزی نیاز مبرمی دارد. راه حل اصلی در پیش گرفتن روش‌های کشاورزی بومی و پایدار است؛ روش‌هایی که مواد ارگانیک خاک را استثمار نمی‌کنند و به زمین کشاورزی مهلت می‌دهند خود را احیا کند. روش‌ها فراوان‌ و متخصصان کارآمد در ایران بسیارند. تنها به اراده‌ای سیاسی و رویکردی مسئولانه نیاز داریم تا باقیمانده خاک حاصلخیز سرزمین‌مان را از لبه پرتگاه انقراض نجات دهیم.

مطالب مرتبط

تعدیل نیرو از کمترین نتایج جنگ 12 روزه ایران و اسرائیل

تعدیل پس از جنگ، نه‌تنها تصمیمی اقتصادی نیست که یک مساله اجتماعی و سیاسی است. بار روانی آن، در شرایطی که جامعه هنوز از شوک جنگ بیرون نیامده، بسیار سنگین است

آیا بمباران ایران را از دستیابی به سلاح اتمی باز داشت؟

ممکن است ایران از رویدادهای ۱۰ روز گذشته چنین نتیجه بگیرد که گزینه عاقلانه‌تر برای آینده، پیروی از مسیر کره شمالی است. کشوری که به‌جای نزدیک شدن به آستانه، آن را پشت سر گذاشت و نخستین آزمایش هسته‌ای‌اش را در سال ۲۰۰۶ و در زمانی که جورج بوش رئیس‌جمهوری آمریکا بود انجام داد

از سربازان تا کودکان و غیرنظامی ها

کاربران شبکه‌های اجتماعی از کشته شدن سه سرباز به نام‌های «امیرعلی فضلی»، ۱۹ ساله، «امیرمحمد رحمتی»، ۲۲ ساله و یک سرباز دیگر به نام «علیرضا محمودی»، اهل خمین در حمله اسراییل به ورودی زندان اوین خبر داده‌اند

مطالب پربازدید

مقاله