در سایه پرونده‌سازی و بازداشت‌های سریالی

چشم‌اندازی از اعتصاب کارگران نفت در سایه سرکوب و خفقان اطلاع رسانی

ملی مذهبی _ کارگران پیمانی شاغل در پروژه‌های نفت و گاز در پارس جنوبی، در بیش از یک‌ماه گذشته با اعتصاب سراسری و متحد خود، باعث از کار افتادن روند جاری فعالیت پروژه‌ها تا تحقق مطالبات خود شدند. پاسخ حکومت به این اعتصاب اما همچون گذشته، برخورد امنیتی با کارگران و بازداشت فعالان کارگری در این صنعت و امنیتی کردن بیشتر فضا بود. ایران‌وایر اما در گزارشی از «ربایش و بازداشت سریالی » برخی از کارکنان به اعتصاب پیوسته در عسلویه بعد از بازگشت آن‌ها به محل سکونت خود خبر می‌دهند. ربایش و بازداشت‌هایی که با اتهام «لیدری اعتصاب و اعتراضات» صورت گرفته است.

گزارش‌ها از ربودن سریالی کارگران در اعتصاب

روز ۷خرداد۱۴۰۲، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری، از «ربودن سریالی» کارگران پیمانی نفت و گاز از محل کار خبر داده است. به گفته این تشکل کارگری، «از دو هفته پیش تاکنون چندین تن از کارگران پروژه‌ای نفت، به‌شکل سریالی از خانه‌ها وخوابگاه‌های محل کار ربوده شده‌اند.»

پیش از این در هفته آخر اردیبهشت‌، خبر دستگیری «۸ لیدر اصلی اعتصابات کارگری پارس جنوبی»، توسط «اکبر پورات»، معاون امنیتی و سیاسی استاندار بوشهر در رسانه‌های ایران تایید شد.

روز ۳خرداد نیز خبرگزاری «تسنیم»، رسانه نزدیک به نهادهای امنیتی، از بازداشت دو کارگر «غیربومی» به اتهام «لیدری اعتراضات کارگران پارس جنوبی» خبر داد و نوشت: «این دو تن با رصد اطلاعاتی سربازان گمنام امام‌زمان در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر شده‌اند.»

بر اساس اطلاعات رسیده به ایران‌وایر، «سجاد خسروی»، یکی از کارگران شاغل در عسلویه و ساکن ایذه، یکی از بازداشت‌شدگانی است که به‌اتهام واهی لیدری اعتراضات بازداشت، و به مکانی نامعلوم منتقل شده است.

یک منبع مطلع به ایران‌وایر گفته است: «سجاد خسروی یکی از صدها کارگری است که از ترک محل کار خود و همکارانش ویدیو گرفته و تنها چیزی که باعث شده به او اتهام لیدری بزنند، همین است که در تلفن همراهش ویدیوهای مرتبط با اعتصاب را ذخیره کرده بود.»

چشم‌انداز اعتصابات سراسری کارگران نفت؛ شکست یا ادامه؟

«ناهید خداجو»، از فعالان شناخته شده کارگری، با اشاره به شرایط اسفباری که حاکمیت برای طبقه کارگر و مزدبگیران در ایران رقم زده است می‌گوید: «با فشارهایی که لحظه‌به‌لحظه بر زندگی و هستی کارگران وارد می‌شود، گزینه دیگری برای ادامه زندگی به‌جز اعتصابات کارگری وجود ندارد. با توجه به بگیر‌و‌ببندهای تعدادی از کارگران اعتصابی پروژه‌ای نفت و گاز و فولاد و معدن تحت عنوان لیدرهای اعتصابات، مطمئنا با شروع  اجتناب‌ناپذیر اعتصابات پیش‌رو، سرکوب‌ها شدت خواهد گرفت، اما به‌نظرم حکومت ازآنجایی‌ که نمی‌تواند در هیچ زمینه‌ای پاسخگو مطالبات باشد، سرکوب و دستگیری‌ها نیز نمی‌تواند عامل بازدارنده و مانع اعتصابات شود.»

یکی از کارگران پیمانی نفت نیز در گفت‌وگو با ایران‌وایر در پاسخ به بحث چشم‌انداز اعتصابات طی روزهای آینده می‌گوید: «مادامی که قوانین مقدس و ناکارآمد به‌قوت خود باقی باشند، مطالبات کارگران نیز دست نخورده می‌مانند و در نهایت کارگر برای احقاق حقوق ضایع شده خود و جامعه‌ای که خود را بخشی از آن می‌بیند، چاره‌ای جز اعتراض به شرایط و طبیعتا اعتصاب و توقف چرخه سوداندوزی مسببین آن  ندارد.»

او «اعتصاب کارگران» را، «تنها راه‌چاره قطعی» برای تغییر شرایط دانسته و آن را «چراغ روشن ایجاد تحولات اساسی و پیش‌رو در جامعه» توصیف می‌کند.

پیش‌نیاز اعتصابات چیست؟

اعتصاب کارگران پروژه‌ای صنعت نفت از ابتدای اردیبهشت ۱۴۰۱ باهدف تحقق خواست افزایش دستمزد به میزان ۷۹ درصد، بهبود شرایط کار و خوابگاه‌ها و به رسمیت شناختن حق اعتراض به شرایط کار آغاز شد. ده‌ها مرکز در ۱۴ استان به اعتصاب پیوسته‌اند، اما مشکلات گسترده معیشتی موجب شده که برخی کارگران اعتصابی با پذیرفته شدن خواست‌هایشان توسط پیمانکاران، کار را از سر بگیرند.

ناهید خداجو فعال کارگری می‌گوید: «برای برقرار ماندن اعتصاب در درازمدت، باید صندوق‌های اعتصاب شکل بگیرد، در حدی که بتوانند نیازهای کارگران اعتصابی در ابعاد وسیع را تامین کنند. بخش بزرگی از مطالبات کارگران معیشتی است و تامین نیازهای اولیه و ضروری خانواده‌های کارگران جزو اولین پارامترهایی است که کارگران در اعتصاب باید از بابت آن مطمئن شوند.»

این فعال شناخته شده کارگری بر این باور است که کارگران باید «به نیرو و قدرت و اثرگذاری خود بر تغییر شرایط» واقف باشند: «این‌مهم در کنار سازماندهی اعتصابات، جزو ضروری‌ترین کارهایی است که باید انجام گیرد. سازماندهی کردن اعتصابات به‌شکل درست می‌تواند تیر خلاصی برای رهایی باشد.»

یکی از کارگران پیمانی صنعت نفت نیز ضمن تایید گفته‌های خانم خداجو و با تاکید بر سرکوب گسترده صدای کارگران طی بیش از چهار دهه گذشته توسط جمهوری اسلامی، پیش‌نیاز اعتصابات را «ارتباط هرچه بیشتر تشکل‌های صنفی و مدنی مستقل با کارگران» می‌داند و می‌گوید: «سکوت کارگر باوجود همه شرایطی که بر او تحمیل می‌شود، ایده‌آل نظام است و می‌بایست آن‌را هدف قرار داد. ابتدا کارگران می‌بایست متوجه جایگاه و نقش خود شوند. ارتباط هرچه بیشتر تشکل‌های صنفی و مدنی مستقل با کارگران از طریق رسانه‌های اجتماعی و همچنین از طریق فعالان  کارگری در حوزه‌های مختلف، با تمرکز بر مطالبات صنفی حوزه کاری، هم‌زمان کارگران را به درک بهتری از جایگاه ویژه‌ خود می‌رساند و با ایجاد اتحاد و همبستگی میان کارگران در موقعیت‌های مختلف، شرایط اعتراضی و اعتصابات فراهم می‌شود.»

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله