بیشترین میزان اعدام زنان را در استان تهران و البرز با رقم ۴۹ نفر

گزارش تازه سازمان حقوق بشر ایران؛ اعدام ۳۱ زن در سال ۲۰۲۴

ملی مذهبی _ سازمان حقوق بشر ایران در گزارشی تحقیقی به آمار زنان اعدام‌شده در ایران در فاصله سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ میلادی (۱۳۸۹ تا ۱۴۰۳ شمسی) پرداخته است. این سازمان برای تهیه این آمار علاوه بر اخبار رسانه‌ها، از اطلاعات “شاهدان عینی، خانواده‌ها، وکلا و سایر سازمان‌های مدافع حقوق بشر” استفاده و تأکید کرده است “این گزارش تنها به پرونده‌هایی می‌پردازد که دستکم دو منبع مستقل از یکدیگر آنها را تأیید کرده باشند”.
به گزارش دویچه وله و طبق این گزارش در طول این ۱۴ سال، دستکم ۲۴۱ زن در ایران اعدام شده‌اند. بیشتر این اعدام‌ها مربوط به اتهام قتل و جرائم مواد مخدر بوده است. در میان این اعدام شدگان ۹ نفر کودک همسر بوده‌اند و سه نفرشان در زمان ارتکاب جرم انتسابی کمتر از ۱۸ سال داشتند.

در میان اعدام شدگان این سال‌ها ۱۱۴ زن به اتهام قتل نفس به قصاص محکوم و اعدام شده‌اند (۴۷/۳ درصد). در همین حال ۱۰۷ زن با اتهامات مربوط به مواد مخدر (۴۴/۴ درصد) و چهار زن به اتهامات امنیتی “محاربه و افساد فی‌الارض” به اعدام محکوم شدند که یکی از آنها یهودی و دو نفرشان کرد بوده‌اند (۱/۷ درصد).

اتهامات بقیه این زنان نیز نامشخص است.

سال ۲۰۲۴ رکورددار اعدام زنان در ایران

بر اساس این گزارش سال ۲۰۲۴ بالاترین رقم اعدام سالانه زنان در ایران را به خود اختصاص داده است. در این سال ۳۱ زن اعدام شدند. به گفته سازمان حقوق بشر این تعداد از زمانی که این سازمان در سال ۲۰۰۸ اقدام به ثبت موارد اعدام کرد، بی‌سابقه بوده است.

این در حالی است که تعداد نامعلومی از زنان زندانی در صف اعدام قرار دارند. در این میان تنها نام دو تن از این زندانیان که جرمشان سیاسی است اعلام شده است: وریشه مرادی و پخشان عزیزی.

سازمان حقوق بشر ایران می‌گوید ۵۰ درصد زنانی که در این سال‌ها اعدام شده‌اند تنها با حروف اول نامشان معرفی شده یا به کلی ناشناس مانده‌اند. همچنین تنها ۶۳ مورد یعنی ۲۶ درصد اعدام‌ها توسط منابع رسمی اعلام شده است.

عدم شفافیت در اعلام آمار اعدام‌ها به خصوص اعدام زنان در سال‌های اخیر بیشتر شده به طوری که “از سال ۲۰۲۱ به طور میانگین تنها ۱۲ درصد از اعدام‌های زنان توسط رسانه‌های رسمی اعلام شده است”.

سوابق زنان متهم به قتل

بر اساس تحقیقات سازمان حقوق بشر ایران، در فاصله سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴، حداقل ۱۱۴ زن به اتهام قتل عمد اعدام شده‌اند که تنها ۳۲ درصد این موارد به طور رسمی اعلام شده است.

همچنین تعداد زنانی که به اتهام قتل اعدام شده‌اند به طور مرتب از سال ۲۰۱۰ تا کنون سیر صعودی داشته است به طوری که در سال ۲۰۱۰ تنها دو زن در ایران به اتهام قتل اعدام شدند در حالی‌که در سال ۲۰۲۴ شمار اعدام‌شدگان به ۱۹ نفر رسید.

طبق گزارش این سازمان بیش از ۶۹ درصد این زنان به قتل شریک زندگی‌شان متهم شده بودند که هشت نفر آنان کودک همسر بوده‌اند و سه نفر از این کودک همسران در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال سن داشتند.

۱۱ نفر از این زنان به طور تاییدشده قربانی خشونت خانگی از سوی همسر یا شریک زندگی‌شان بوده‌اند و چهار نفر از آنان در دفاع مقابل تجاوز جنسی مرتکب قتل شده بودند.

یکی از این زنان اعدام شده نیز “عروس خون‌بس” بوده است؛ عروسی که از یک طایفه به عقد مردی در یک طایفه دیگر درآورده می‌شود با این هدف که خونریزی و انتقام‌جویی بین دو طایفه متوقف شود.

پراکندگی استانی اعدام زنان

سازمان حقوق بشر ایران بیشترین میزان اعدام زنان را در استان تهران و البرز با رقم ۴۹ نفر ثبت کرده است. پس از آن استان آذربایجان غربی با رقم ۲۵ اعدام و سیستان و بلوچستان با رقم ۱۳ اعدام قرار دارند.

استان‌های اردبیل، مرکزی، خوزستان، قم و خراسان شمالی هرکدام با یک اعدام، کمترین تعداد زنان اعدام شده در ۱۴ سال گذشته را داشته‌اند.

محمود امیری مقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، به مناسبت انتشار این گزارش گفت: «اعدام زنان در ایران نه تنها ابعاد ظالمانه و غیرانسانی مجازات اعدام را به نمایش می‌گذارد، بلکه عمق تبعیض و نابرابری جنسیتی در سیستم قضایی را نیز آشکار می‌کند. ما خواستار اقدام جدی جامعه جهانی برای مقابله با بی‌عدالتی‌های نهادینه‌شده و آپارتاید جنسیتی در ایران هستیم و از آنها می‌خواهیم که تلاش‌های خود را برای نجات محکومان به اعدام تشدید کنند.»

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله