پیام بهاره هدایت در دهمین روز اعتصاب غذا از زندان اوین

پیام تازه بهاره هدایت در دهمین روز اعتصاب غذا: نگران من نباشید؛ نگران ایران باشید

ملی مذهبی _ بهاره هدایت در پیام تازه ای از زندان اوین نسبت به آینده ایران ابراز نگرانی کرده است.

متن کامل پیام بهاره هدایت به شرح زیر است:
این اعتصاب برای من به مثابه تجدید عهدی‌ست با وجدان عمومی ایرانیان برای آزادی، تجدید عهدی‌ست با قیام مهسا در آستانه‌ سالگردش، و سرخم‌کردنی‌ست در برابر خانواده‌های داغدار و خصوصا رنجوری‌شان از سرکوب‌هایی که این روزها متحمل شده‌اند. و می‌دانم این اعتصاب واقعا ناچیز است در مقابل ناحقیقت‌هایی که اطراف ما را گرفته‌اند و با زور و زنجیر حکومت تمامیت‌خواه می‌خواهند جای حقیقت را بگیرند. از دوستان و آشنایان مشفقی که طی این چند روز اظهار لطف و نگرانی کرده‌اند، سپاسگزارم اما همان طور که در متن دیگری آورده بودم، جان من، آزادی‌ام، یا در بند بودنم آن وقتی برایم محل اعتناست که ذیل وجدان عمومی جامعه به تحقق اراده آن برای براندازی حکومت-حتی شده اندکی- بیفزاید.

نگران من نباشید؛ نگران ایران باشید. جمهوری‌ اسلامی رفتنی‌ست و رفتنش به کنش سیاسی اندیشیده و مبتنی بر وجدان وابسته است. چه آنکه هر روزی که به عمر این حکومت اضافه می‌شود، معادل کاستن از عمر این ملک و ملت است.

می‌دانم در میدان سیاست، وجدان همه چیز را سامان نمی‌دهد اگر معطوف به کنش، پروژه یا برنامه سیاسی نباشد. اما در همین میدان، متوسل شدن به یک فضیلت اخلاقیِ بالادستی، گاهی در روند مبارزه لازم است. محض یادآوری، محض پافشاری و محض تجدید عهد میان مبارزین علیه تمامیت‌خواهی. تا به یاد بیاوریم اساسا چرا چنین مسیر پر خطر دشواری را برگزیده‌ایم. به علاوه وجدان حلقه‌ ظریفی است میان پاره‌های متنوع اپوزیسیون تا اگر حتی همدیگر را نمی‌پسندند، در به رسمیت‌شناسی یکدیگر خود را موظف به تبعیت از وجدان عمومی جامعه بدانند.

همان وجدانی که در طول قیام مهسا(ژینا)، در یک سال گذشته واقعیت جاری در خیابان‌ها را معنا می‌بخشید و همزمان از همه ستیزهای ناامیدکننده اپوزیسیون فراتر می‌رفت. این فراتر رفتن چنان واقعی و نیرومند بود که توانست تا ماه‌ها بعد هم حتی بلوک‌های متعارض اپوزیسیون را-تا حد چشمگیری- یکدل و همراه کند. ولی اپوزیسیون هنوز هم‌وزنِ آن نیرویی را که از جامعه دریافت کرده بود، به او بازنگردانده است.

وجدان سیاسی همان طور که نزد مردم عادی سرچشمه اصیل قدرت و انگیزه برای مبارزه بوده است، و به آن‌ها در عمل توان به رسمیت‌شناسی دیگری‌های اطرافشان را بخشیده، می‌تواند نیروهای سیاسی حاضر در میدان براندازی را هم به ضرورت به رسمیت‌شناسیِ دیگری در این میدان، اذعان به نابسندگی‌ها، و توجه بیشتر به مبانی اخلاقی کنش سیاسی متقاعد کند. این‌ها اندرزهای اخلاقی نیست، راه‌حل نهاییِ مشکلات پیچیده‌ اپوزیسیون برانداز هم نیست، اما حتما از جمله نیازهای سیاسی ماست برای تحقق براندازی و نجات این سرزمین از منجلاب حکومت تمامیت‌خواه دینی.
باشد که ایران بماند و فروغ آزادی بر افق‌هایش بدمد

بهاره هدایت
زندان اوین
۱۷ شهریور ۱۴۰۲

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله