کریم محمدی، از ملاقات و تماس تلفنی با دخترش محروم بود

پدر نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح، درگذشت؛ کریم محمدی «حسرت شنیدن» صدای دخترش «از زندان ظالم» را تاب نیاورد

ملی مذهبی _ خانواده نرگس محمدی از درگذشت کریم محمدی پدر این زندانی سیاسی و برنده جایزه نوبل صلح خبر دادند.خانواده خانم محمدی روز سه‌شنبه با انتشار اطلاعیه‌ای در شبکه‌های اجتماعی نوشتند که شرکت در مراسم تشییع و بدرقه پدر «حق مسلم نرگس محمدی و سایر اعضای خانواده است».

این اطلاعیه می‌افزاید: «امروز دقیقا ۳ ماه است که او حتی صدای دخترش را نشنیده بود و ۲۲ ماه که او را ندیده بود.»

پدر نرگس محمدی در دی ماه ۱۴۰۲ در پیامی عمومی نوشت :«من نمی‌دانم حکومت ظالم، ظلمش را تا کجا پیش خواهد برد. اما می‌دانم و ایمان دارم که چنین ظلمی، ظالم را به کام آتش ویرانگر آه مظلومان خواهد کشید. می‌دانم نرگس که نه سال است، کیانا و علی را ندیده و تاب آورده، این بی خبری و نشنیدن صدای پدرش را نیز تاب خواهد آورد. اما من تاب نخواهم آورد.»

کریم محمدی، پدر نرگس محمدی برنده جایزه صلح نوبل که در زندان اوین به سر می‌برد، در حالی که از ملاقات و تماس تلفنی با دخترش محروم بود، در نهمین دهه از زندگی‌اش درگذشت.

حساب اینستاگرام نرگس محمدی روز سه‌شنبه هشتم اسفند با انتشار متنی از درگذشت پدر این فعال حقوق بشر خبر داد و اعلام کرد کریم محمدی ۲۲ ماه از دیدار دخترش محروم بود و سه ماه بود که حتی صدایش را نیز نشنیده بود.

کریم محمدی بیش از ۹۰ سال داشت و در «روزهای واپسین عمر» خود، و پس از آن که از تماس تلفنی با نرگس محمدی نیز محروم شد، در دی ۱۴۰۲ نوشته بود: «این روزها را داشتم با حسرت دیدن دختر و نوه‌هایم سر می‌کردم. گلایه‌ای هم نداشتم. اما حسرت شنیدن صدای دخترم از زندان ظالم را تاب نمی‌آورم.»

پدر نرگس محمدی گفته بود: «من نمیدانم حکومت ظالم، ظلمش را تا کجا پیش خواهد برد. اما میدانم و ایمان دارم که چنین ظلمی، ظالم را به کام آتش ویرانگر آه مظلومان خواهد کشید. میدانم نرگس که نه سال است ، کیانا و علی را ندیده و تاب آورده ، این بی خبری و نشنیدن صدای پدرش را نیز تاب خواهد آورد. اما من تاب نخواهم آورد.»

برخی زندانیان سیاسی و مدنی پیشین، به سختی‌های سوگواری در زندان اشاره کرده و آن را رنجی «کشنده» دانسته‌اند.

جمهوری اسلامی علاوه بر زندانی کردن مدافعان حقوق بشر و فعالان سیاسی و مدنی، با محروم کردن خانواده‌ها از حق ملاقات و تماس تلفنی، خانواده‌های آنها را نیز آزار می‌دهد.

در ماه گذشته صدای آمریکا به نامه‌ای از رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی در قزل‌حصار دست یافت که در آن با نگارش آن چه از زمان آخرین بازداشت بر او گذشته، تأکید کرد که درگذشت پدرش «قتل حکومتی» و «ایست قلبی» ناشی از مشاهده بازداشت «وحشیانه» او بوده و سپس مقامات قضایی در صدد اجرای «پروژه مجنون‌سازی» برای این زندانی سیاسی بوده‌اند.

رضا محمدحسینی با یادآوری «آخرين تصویر» پدرش از او حین «وداع زندگی»، شرح داده که ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، یک روز مانده به تولد ۳۰ سالگی‌اش، در حالی که در تدارک یک «جشن کوچک» خانوادگی بوده‌اند، مأموران اطلاعات سپاه ناگهان به خانه آنها حمله کرده‌اند. در فاصله‌ای کوتاه پس از آن، پدر این زندانی سیاسی که حدودا ۶۰ ساله بود، با ایست قلبی جان باخت.

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر ۵۱ ساله، که حدود ۱۰ سال از ۱۴ سال گذشته را در زندان به سر برده و هم‌اکنون نیز در زندان جمهوری اسلامی است، می‌گوید به مبارزه‌اش برای حقوق بشر ادامه می‌دهد حتی اگر به از دست دادن جانش بینجامد.

در دوران کودکی او، پسر یکی از خاله‌ها و دختر یکی از خاله‌های دیگرش که هر دو معلم بودند، اعدام شدند و دایی‌اش هم سال‌ها زندانی سیاسی بود.

نرگس محمدی در سال ۱۳۹۴ در زندان بود که علی و کیانا، فرزندانش، در هشت‌سالگی از ایران خارج شدند و در فرانسه به پدرشان پیوستند.

او روز جمعه ۱۴ مهر برندۀ جایزۀ صلح نوبل شد و کمیتهٔ نوبل در بیانیه‌‌اش اعلام کرد که شعار «زن زندگی آزادی به‌درستی بیانگر فداکاری و کار اوست».

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله