ملی مذهبی _در حالی که بیش از چهار ماه از خیزش سراسری میگذرد محمدصالح نیکبخت، وکیل پرونده مهسا امینی میگوید، در مورد پرونده درگذشت موکلش هیچ اقدامی صورت نگرفته است.مرگ مشکوک این دختر جوان سقزی در بازداشت گشت ارشاد تهران در اواخر شهریور، سرآغاز خیزش اعتراضی ۱۴۰۱ بوده است.
صالح نیکبخت، وکیل خانواده مهسا امینی به وبسایت «فراز» گفت «هیچ اقدامی» در مورد پرونده مهسا صورت نگرفته و تحقیق از زنان داخل ون گشت ارشاد هم ناقص بوده است.او افزود در نظریه پزشکی قانونی آمده ماموران و سرباز-پرستارهایی که مشغول ماساژ و احیای قلبی مهسا بودند، کوتاهی کردهاند.
وکیل پرونده او میگوید: «نظر بازپرس پرونده این بوده که نظریه کوتاهی سرباز ـ پرستارها در احیا و ماساژ قلبی این زن جوان پذیرفته شود.»نیکبخت به برخی ایرادات پرونده، از جمله عدم حضور شاکیان هنگام انجام تحقیقات از مأموران ون گشت ارشاد و حضور نداشتن پزشکان مورد اعتماد خانواده در جلسه پزشکی قانونی، اشاره کرد و گفت که پزشک مهسا درگذشت او “به علت بیماری زمینهای” را رد کرده و سایر پزشکان نیز گفتهاند که “این موضوع قابل باور نیست.” این در حالیست که پزشکی قانونی علت مرگ مهسا امینی را “بیماری زمینهای مربوط به ۱۵ سال پیش” ذکر کرده است.
وکیل پرونده امینی که از مصاحبه با رسانههای داخلی و خارجی منع شده میگوید، تنها سه نفر از پنج یا شش دختری که با مهسا در ون بودهاند حاضر به ارائه شهادت شدهاند: «یکی از آنها گفته مهسا پشت سرش بوده و چیزی ندیده. دیگری گفته سرش پایین بوده، یکی دیگر نیز گفته که حالش بد بوده است.»
نیکبخت هم چنین می گوید: «متاسفانه به دلایل مختلف، اولا در چندبار آمد و رفت و احضار به بعضی جاها، من از انجام مصاحبه در مورد پرونده کیفری مهسا منع شدم. برای من، هم پرونده مهسا مطرح بود و هم ممکن بود برای پروندههای دیگر نیز در این وضعیت، مشکل پیش بیاید. به همین دلیل قبول کردم که با رسانههای خارجی مصاحبه نکنم. من فقط با یکی از رسانهها که فکر میکنم عیاقتر است صحبت میکردم و قبول کردم که دیگر با آن رسانه صحبت نکنم. ولیکن بعدش خواستند که با رسانههای داخلی نیز مصاحبه نکنم اما من زیر بار نرفتم. به همین دلیل هم با شما و هم با رسانههای دیگر گفتوگو کردم. از طرف دیگر، هم برای اینکه حرفهای ما ایجاد اشکال نکند و همچنین برای کمک به تسکین اعتراضات مردم، کمتر مصاحبه میکردیم و حرفها را طی چند بیانیه منتشر کردیم. زیرا به ما گفته بودند که اگر کمتر مصاحبه کنید، اعتراضات تسکین مییابد و مشکل بیشتری ایجاد نمیشود.»
این وکیل هم چنین به فراز گفت که:« آنطور که ما برداشت میکنیم، متاسفانه هیچ اقدامی در مورد پرونده مهسا صورت نگرفته است. از مامورانی که در ون حامل مهسا و سایر دستگیرشدهها حضور داشتند، تحقیق کردهاند. ما شاکی آنها هستیم و این تحقیقات اساسا باید با حضور ما صورت میگرفت که ما نیز سوالاتمان را مطرح میکردیم اما چنین اتفاقی نیفتاد. در تعداد خانمهایی که همراه مهسا دستگیر بودند نیز اختلاف روایت وجود دارد. تعدادی میگویند ۵ نفر دیگر و عدهای میگویند ۶ نفر دیگر همراه مهسا دستگیر شده بودند. از این تعداد اما فقط ۳ نفر مورد تحقیق قرار گرفتند. از ۳ نفر دیگر، با این عنوان که حاضر نشدهاند، تحقیق صورت نگرفته است. در حالی که در چنین مواردی روال کار اینگونه است که چنانکه برای روشن شدن قضیه لازم و ضروری باشد، دستگاه قضایی میتواند با تامینات لازم با حضور افراد در مراجع قضایی، با عنوان شاهد یا مطلع، از آنها تحقیق به عمل بیاورد. زیرا مسالهای با این اهمیت، نباید بدون تحقیقات کافی در این وضعیت قرار بگیرد و از طرفی دیگر، با عنایت به اینکه این پرونده جنبه ملی پیدا کرده و انعکاس بینالمللی داشته، مقام قضایی باید این کار را انجام میداد.
مقام قضایی، این تحقیقات را چه در مورد ماموران و چه در مورد دستگیر شدههایی که همراه مهسا در ون بودند، در اختیار ما قرار داد که چیز خاصی نداشت. یکی گفته من سرم پایین بوده، یکی گفته مهسا پشت سرم بود، یکی گفته من حالم بد بود و از ماجرا اطلاع نداشتم. البته تعدادی از آنها که بعد از مهسا وارد ون شده بودند گفتهاند که در حضور آنها برخورد فیزیکی صورت نگرفته است.
ما نسبت به این موضوعات ایراد داریم. از قبل، از مرجع قضایی خواسته بودیم که این تحقیقات باید در حضور ما صورت میگرفت اما توجهی به آن نشد. از طرف دیگر، از ماموران نیز سوال و جواب شده است. مسوول پلیس امنیت اخلاقی و سردار اشتری در مرجع قضایی حاضر شدند. در هر صورت، ما از آن تحقیقات ناراضی هستیم. آنچه مورد درخواست ما بوده و روی آن تاکید شده، این است که نوع مرگ مهسا به آن صورت، در فاصله کمتر از دو ساعت پس از دستگیری و انتقال ایشان به مرکز پلیس امنیت اخلاقی و از بین رفتن ۹۵درصد از آثار حیاتی در ایشان باید مورد تحقیق قرار بگیرد. مهسا مانند یک انسان مرده تحویل بیمارستان کسری شده است.
پرونده بیمارستان کسری را کپی کرده و در اختیار ما گذشتند اما با توجه به اینکه همه این پرونده جنبه پزشکی داشت و کار پزشکی، به ویژه در این مورد خاص، بسیار تخصصی است. در این مورد، پرونده نشان میدهد که بیمارستان کسری برای احیای حیات مهسا، همه زحمات لازم را انجام دادهاند. متاسفانه اما، نه اوراق تحقیقاتی را که ما دیدیم و خواندیم و نه اوراق گزارش بیمارستان کسری را به ما تحویل ندادهاند که این را به خانواده نشان بدهیم و بگوییم این مدرک است. درست است که ما گفتههای دیگران را گزارش کردیم و نوشتیم اما در زمانی که خانوادهای که فرزند دلبندشان را از دست داده بودند و این پرونده به این شکل گستردگی پیدا کرده بود هیچ اشکالی نداشت کپی این پروندهها را به ما بدهند تا در اختیار پزشکان مشاور خودمان قرار داهیم تا ببینیم این کارها انجام شده یا نه؛ اینها را نیز در اختیار ما قرار ندادهاند.»
وکیل خانواده امینی درباره مساله دوربین نیز می گوید که:« معمولا ونهای گشت ارشاد دوربین دارند. دخترخاله مهسا نیز در محل دستگیری حضور داشته و به مامور گفته مهسا را نبرید. مامور به ایشان دوربین روی لباسش را نشان داده بود. همان چیزی که پلیس قبلا اعلام کرده بود و کار خوبی نیز بود که شبهات را از رفتار پلیس با شهروندان از بین میبرد. ما به این دوربین استناد کردیم و متوجه شدیم که نه دوربین داخل این ون بوده و نه دوربینی روی لباس آن مامور وجود دارد. در حالی که دخترخاله مهسا، رسما در تحقیقات اعلام کرده که مامور را با دوربین دیده است. جا داشت که این خانم را با آن مامور مواجهه حضوری کنند. اگر مامور دوربین نداشته، چرا چنین دروغی به دخترخاله مهسا گفته؟ ماموران اکثرا خدمتگذارند اما به هرحال باید برای دروغ گفتن مجازاتی تعیین شود.مساله دیگر این است که تا کنون هیچ فیلمی از مهسا، از زمان دستگیری تا زمان ورود به پلیس امنیت اخلاقی و همچنین از زمانی که مهسا داخل مقر پلیس بوده به ما داده نشده است. تکههایی از این فیلم منتشر شده اما از کل مسیر که زمان بیشتری برده به ما داده نشده و این بخش از کار، یکی از مواردی است که همیشه جای سوال را باقی میگذارد. ما باید جواب اقناعی به مردم بدهیم، یعنی مردم را قانع کنیم. که در آن صورت نه تنها وکلای این پرونده و خانواده مهسا قانع میشوند و هم افکار عمومی و جامعه نیز نسبت به این مساله قناعت پیدا خواهند کرد.»
“شادی در سقز و مهاباد” پس از تصویب تروریستی خواندن سپاه
شامگاه پنجشنبه ۱۹ دی (۱۹ ژانویه) نیز در برخی شهرهای ایران، نظیر تهران و بندرعباس شعارهای شبانه در اعتراض به حکومت ادامه یافت.در ویدئویی که در شبکههای اجتماعی از بندرعباس منتشر شده معترضان از جمله شعار میدهند: «مرگ بر بسیجی، مرگ بر سپاهی»ویدئوهایی نیز از محله تهرانپارس در تهران منتشر شده که شعارهای “مرگ بر خامنهای”، “رضاشاه روحت شاد” و “تا آخوند کفن نشود، این وطن وطن نشود” در آن شنیده میشود.
در شهرک اکباتان تهران نیز شعارهای شبانه پی گرفته شد و شعار “مرگ بر دیکتاتور” از جمله شعارهایی بود که از ساکنان این شهرک شنیده میشد.در شبکههای اجتماعی همچنین ویدئوهایی منتشر شده که به “شادی مردم سقز و مهاباد” از تصویب قطعنامه تروریستی خوانده سپاه پاسداران در پارلمان اروپا نسبت داده میشود.
نیلوفر حامدی و الهه محمدی “برنده جایزه بینالمللی مطبوعات شدند”
نشریه کانادایی تورنتو استار مینویسد، نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو روزنامهنگاری که به دلیل گزارشدهی درباره مهسا امینی بازداشت شدهاند جایزه بینالمللی آزادی مطبوعات را از آن خود کردهاند.به گزارش این نشریه، این جایزه در ۱۵ فوریه از سوی روزنامهنگاران کانادایی حامی آزادی بیان به حامدی و محمدی اعطا میشود.تورنتو استار مینویسد، این جایزه به صورت غیابی و به پاس شجاعت این دو روزنامهنگار اعطا میشود تا یادآور “همزمان قدرت رسانهها و شکنندگی آزادی آنها” باشد.
مادر محمدحسن ترکمان از دستگیری سنگتراش مزار محمد حسینی خبر داد
کاملیا سجادیان، مادر محمدحسن ترکمان، از کشتهشدگان خیزش سراسری که پیشتر گفته بود، برای تهیه سنگ مزار محمد حسینی، از معترضان اعدامشده هماهنگیهایی انجام داده میگوید، سنگتراش بازداشت شده است.او نوشت: «سنگتراش و شاگردانش را به جرم اندازهگیری قبر بازداشت کردهاند. دوستانم را همینطور.»سجادیان در نکوهش این رفتار خطاب به حکومت ادامه داد: «خاک بر سرتان که کمترین حرمتی به کسی که از دنیا رفته هم نمیگذارید.»