ابهامات درباره سقوط بالگرد ادامه دارد

علت سقوط بالگرد حامل رئیسی؛ از «عامل جوی» تا «احتمال توطئه»

ملی مذهبی _ امروز پنج‌شنبه دوم خرداد اجساد کشته شدگان سانحه سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئيسی و همراهانش دفن می‌شود اما پرسش‌های زیادی درباره چرایی و نیز چگونگی این واقعه برای افکار عمومی همچنان بدون پاسخ مانده است.

در آخرین اظهار نظر درباره علت این سقوط، محسن هاشم‌نژاد، عضو تیم عملیات جست‌وجوی بالگرد در مصاحبه اختصاصی با خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران گفته است که بالگرد رئیس جمهور به دلیل اصابت با کوه متلاشی شده بود. 

هاشم‌نژاد تاکید کرده است نظرهای متفاوتی درباره چرایی این سانحه وجود دارد، اما او به‌ عنوان هواشناس معتقد است که به دلیل وجود ناپایداری‌های شدید جوی و وجود مه غلیظ در کوهستان، می‌توان “عامل جوی” را دلیل وقوع این سانحه دانست. 

این کارشناس به این نکته هم اشاره کرده است که منطقه محل وقوع حادثه، کوهستانی و دارای شیب‌های تند و شکاف‌های بزرگی است و خلبان نمی‌توانسته فرود مناسبی داشته باشد.

این اظهارات اما در تناقض با برخی گفته‌های مسئولان است مثلا در حالی که مدیرکل سازمان هواشناسی تصریح کرده که برای آن روز هشدار نارنجی داد شده بود و احمد وحیدی،‌ وزیر کشور هم گفته که این بالگرد به دلیل وضعیت بد هوا و مه غلیظ در منطقه مجبور به “فرود سخت” شده است، غلامحسین اسماعیلی، رییس دفتر ریاست جمهوری در گفت‌وگوی تلویزیونی‌اش پس از حادثه مدام از “وضعیت مناسب هوا” حرف می‌زند و می‌گوید: «هوا صاف و روشن بود و پدیده جوی خاصی نداشتیم. بعد از حدود نیم ساعت طی مسیر در دره مجاور منطقه مس سونگون یک لکه ابر وجود داشت و مه نبود.»

مدیرکل حوزه ریاست، روابط عمومی و ارزیابی عملکرد سازمان هواشناسی در گفت‌وگو  با انصاف‌نیوز گفته اظهارات رییس دفتر ریاست جمهوری تنها درباره وضعیت هوا بوده و نه گزارش هواشناسی. او بر این که این سازمان در روز حادثه هشدار نارنجی داده بوده تاکید کرد و گفت: «هشدار دادن درباره‌ اینکه پرواز انجام نشود وظیفه‌ ما نیست. ما اطلاعات هواشناسی را باید بدهیم. ما در آن روز هشدار نارنجی دادیم و تمام مستندات آن هم موجود است و می‌توانیم ارائه دهیم. اما اینکه خلبان چه تصمیمی بگیرد را ما دخالتی نداریم.»

رییس دفتر ریاست جمهوری در ادامه صحبت‌هایش می‌گوید ابرها کمی بالاتر از بالگرد بودند و خلبان بالگرد حامل رییس جمهور به عنوان “فرمانده میدان” اعلام می‌کند که ارتفاع بگیریم اما مشخص نیست در این صورت چرا خود این خلبان نتوانسته ارتفاع بگیرد و به کوه برخورد می‌کند.

بنا بر گفته‌های اسماعیلی پس از آنکه آنها متوجه می‌شوند که بالگرد رییس جمهور ناپدید شده، خلبان دور زده و برمی‌گردد و پس از چند بار دور زدن در مس سونگون فرود می‌آید. 

سوالات بی‌شمار

روزنامه هم‌میهن در گزارشی با عنوان “ضعف‌های ادامه‌دار‌” که روز سوم خرداد منتشر شده سوالاتی را در این باره مطرح کرده و می‌پرسد اگر بالگرد حامل اسماعیلی در همان ناحیه به زمین نشسته، یعنی مختصات محل سقوط را داشته است پس چرا تا فردا صبح نتوانستند بالگرد ساقط‌شده را پیدا کنند؟

نکته عجیب دیگری که رییس دفتر ریاست جمهوری به آن اشاره می‌کند ادعای تماس تلفنی با آل‌هاشم امام جمعه تبریز است. او می‌گوید: «من، آقایان محرابیان و بذرپاش با سرنشینان آن بالگرد تماس می‌گرفتیم ولی پاسخی دریافت نکردیم. بعد کادر پروازی به ما گفتند که با تلفن همراه کاپیتان مصطفوی تماس گرفتیم که آقای آل هاشم آن تماس را جواب داد و گفت در دره افتاده‌ام، ولی نگفت چه اتفاقی افتاده است. دوباره که من تماس گرفتم آل هاشم گفت حالم خوب نیست و متوجه نشدم چه شده است و نمی دانم کجا هستم لابلای درخت‌ها هستم و هیچ کسی را نمی‌بینم و تنها هستم. مشخصه جنگل و درخت را داد. برای ما معلوم شد بالگرد دچار سانحه شده است.»

صرف نظر از اینکه در صورت برخورد بالگرد با کوه و سقوط آن چگونه یکی از سرنشینان می‌توانسته آنقدر سالم مانده باشد که بتواند با تلفن همراه صحبت کند، پرسش‌های دیگری نیز در این میان مطرح است. مثلا اینکه چرا تلفن همراه خلبان باید در دسترس یکی از مسافران باشد؟ یا اینکه به قول نویسنده گزارش هم‌میهن: «وی مدعی است که چندین بار با تلفن همراه خلبان که مرحوم آل‌هاشم آن را جواب می‌داده، گفت‌وگو‌ کرده است و این به معنی وجود سیگنال و ارتباط با دکل‌های مخابراتی بوده که می‌توانند به سهولت محل سقوط را پیدا کنند. ولی هیچ توضیحی داده نمی‌شود که چرا آنان تا شش ساعت بعد که هوا تاریک می‌شود، نتوانسته‌اند لاشه را پیدا کنند؟»

علاوه بر اینها روزنامه هم‌میهن پرسش‌های دیگری را نیز مطرح می‌کند از جمله اینکه: «آیا بالگرد رئیس‌جمهور با ظرفیت مناسب حرکت کرده یا اضافه بر ظرفیت بوده است؟ آیا برای این نوع بالگردهای حامل مقامات الزامی به حرکت از فراز جاده اصلی وجود دارد یا خیر؟ اگر بلی، چرا از مسیر کوهستانی مرتفع حرکت کرده است؟ آیا این نوع خاص بالگرد برای حرکت در محیط‌های کوهستانی و مرتفع مناسب بوده؟»

“احتمال توطئه”

روزنامه جمهوری اسلامی نیز نکات مبهم دیگری را درباره حادثه سقوط بالگرد حامل ابراهیم رئیسی مطرح کرده و حتی نوشته: «گمانه‌زنی‌های متمایل به توطئه بودن حادثه بقدری زیاد است که اکنون تمام ذهن‌ها به آن مشغول است.»

این روزنامه به عنوان دلیلی برای احتمال توط‌ئه بودن این حادثه به محل وقوع آن که در نزدیکی مرز با جمهوری آذربایجان است اشاره کرده و می‌‌نویسد: «این حادثه در نزدیکی مرز کشورمان با جمهوری آذربایجان رخ داده که رژیم صهیونیستی امکانات اطلاعاتی، مخابراتی و نظامی زیادی در آن مستقر کرده است.»

این در حالی است که پس از سقوط این بالگرد، اسرائیل رسما اعلام کرد که در این ماجرا دخالتی نداشته است.

سرنوشت محافظ دوم

نکته مورد ابهام دیگر در این حادثه سرنوشت محافظ دوم رییس جمهوری است که در لیست اولیه کشته شدگان نام او ذکر شده بود اما بعد اعلام شد که این شخص در بالگرد دیگری بوده و زنده است. پس از آن این پرسش در میان افکار عمومی مطرح شد که چرا محافظ رییس جمهور در بالگرد او نبوده است.

اسماعیل کوثری نماینده مجلس به این پرسش اینگونه پاسخ داد: «برخی رسانه‌ها حرف‌های بی‌ربطی را می‌سازند. محافظ نفر دوم در بالگرد دیگری بوده، زیرا در یک بالگرد به چند نفر محافظ احتیاجی نبوده و تمام این حرف‌ها بی‌اساس است. ما مسأله پنهان شده‌ای نداریم.»

امروز اجساد هشت سرنشین این بالگرد به خاک سپرده می‌شود اما آیا این پرسش‌ها به پاسخ می‌رسند یا همراه اجساد کشته‌شدگان دفن می‌شوند؟

مطالب مرتبط

ضیا نبوی

اگر قرار است در کشاکشِ این تراژدی هولناک، جبهه‌ای را انتخاب کنیم، بهتر آن است که آن سو، طرفِ زندگی باشد و ازینکه بواسطه یک چنین انتخابی چگونه داوری می‌شویم و مطابقِ گفتارهای زندگی‌ناباورِ موجود، در کدام دسته قرار می‌گیریم، پروایی نداشته باشیم. اگر آری گفتن به شیوه‌ی پوششی که می‌پسندیم ما را از نظر مدافعین وضعیت، در صفِ براندازان تعریف می‌کند، نهراسیم و اگر بواسطه‌ی آری گفتن به غریزه‌ی زیستن یا همدلی با هموطنانمان آسیب‌دیده‌ از جنگ در صف مدافعین نظام قرارمان می‌دهند، پروایی نداشته باشیم.

گزاره ای خطرناک برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان

همه می‌دانیم جنگی که اکنون درگرفته، محصول مشترک «نظم بین الملل نابرابر» و وحشی، از یک طرف و «ساختار غیردموکراتیک و فاسد داخلی» از سوی دیگر است.
«این جنگ ما نیست، جنگ جمهوری اسلامی با اسراییل است». خطر این گزاره برای ایران و‌ همه‌ی ما ایرانیان در شرایط کنونی، بسیار بیشتر از جنگنده های F35 است. این گزاره ایست که اسراییل، خیلی بیشتر از ادوات جنگی اش روی آن حساب باز کرده است و بال رسانه ای اش یعنی شبکه اینترنشنال بسیار عریان در حال القای آن است و بی پروا مردم را به شورش دعوت می کند. متاسفانه بستر چنین گزاره ی خطرناکی را با هزار آه و افسوس، فساد نظام سیاسی ایران مهیا کرده است.

در پی حمله اسرائیل به مناطق غیرنظامی

بنا بر گزارش‌های منتشرشده در رسانه‌های بین‌المللی همچون هدف اصلی حملات، ایجاد اختلال در زیرساخت‌های برنامه هسته‌ای ایران و ضربه به فرماندهان ارشد نظامی اعلام شد. با این حال، شواهد میدانی و گزارش‌های منابع داخلی ایران از تلفات گسترده میان شهروندان غیرنظامی حکایت دارد.

مطالب پربازدید

مقاله